پیام مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت ایام فاطمیه
پیام مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت ایام فاطمیه
بسم الله الرحمن الرحیم
به ایام فاطمیه نزدیک می شویم. ایامی که با یاد و نام و خاطرة دخت مکرم نبی معظم اسلام«صلی الله علیه و آله و سلم» سرشار از معنویت و اندوه است.ایامی که متعلق به حضرت اوست. او که پارةتن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم )(1) و منصورة آسمانی حضرت رحمانی است و زندگی کوتاه، اما سراسر نورانیت و خدامحوریاش اسوة بزرگان عالم وجود(2)است، یاس معطر نبوی که در عنفوان جوانی و بهار زندگانی به بستر شهادت چشم مبارک و حق بین از جهان گذران فانی فروبست و به جوار رحمت جهان آفرین پیوست.
حضرت فاطمه «علیها السلام» اسوة همة فرزندان آدم است و به خصوص برای طلاب حوزههای ما سرمشق و راهنما و مقصود و آیینة تمام نمای صفات الهی است و در قرب و منزلت به حضرت لایتناهی تا بدان جا رسیده است که خشم او، خشم خدا و رضایت او، رضایت الهی است(3).
چه کنیم تا انفاق کردن برایمان آسان شود؛
این روایت را هفته ای یکی دوبار بخوانید!
امام صادق(ع) فرمودند: «اگر بنده براي خودش مِلكيّتي نبيند، انفاق نمودن در آنچه خداوند تعالی بدان امر كرده است بر او آسان می شود.» این روایت زیبا فرازهای بسیار کابردی دیگری نیز دارد که جا دارد علاقمندان به مطالعه آن اهتمام بورزند.
هرگاه انسان به جایی برسد که گمان برد کسی شده و مال و اموال و آبرویی از خودش دارد و بر خویشتن غرّه شود این اول بیچارگی اوست. مال و اموال و اولاد آزمایشاتی اند از سوی خدای متعال برای بندگان و آن کسی در این آزمایش بزرگ سربلند بیرون خواهد آمد که به این امور دلبستگی پیدا نکند. اگر دلبسته شویم هر روز بیش از روز قبل گرفتار می شویم و زمانی می رسد که غرق در لذات دنیا شده ایم و آن وقت برای بازگشت دیر است. البته مال و اموال و اولاد می توانند در صورت عدم دلبستگی حتی در مسیر رشد و کمال، انسان را یاری نمایند.
در آیه ۱۰ سوره آل عمران می خوانیم
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئًا وَأُولَـئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ.»
«همانا كسانى كه كفر ورزيدند هيچ گاه اموال و فرزندانشان چيزى از (عذاب) خدا را از آنها دفع نخواهد كرد، و آنهايند كه هيزم آتش (جهنم) اند.»
سه نکته کوتاه:….
ترویج خرافه در شبکههای موبایلی با آغاز ماه ربیع
همزمان با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط هستیم که بیشتر در شرایط کنونی از طریق پیامک، ایمیل یا شبکههای نظیر وایبر، واتساپ، تلگرام و … منتشر میشود، با این مضمون که پیامبر(ص) فرموده است: «هر کس خروج از ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»! به همین خاطر برخی افراد در اولین شب ماه ربیعالاول بر درب مساجد حاضر شده تا به نوعی پایان ماه صفر را اعلام کنند!
این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر(ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت میگیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.
اما اصل واقعه و حدیث چیست؟ این روایت در شأن یکی از بهترین صحابه پیامبر اعظم(ص) ابوذر غفاری است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث به کلی فراموش شده است.
این حدیث در باب «معنى قول النبی ص من بشرنی بخروج آذار فله الجنة» از کتاب معانی الاخبار (النص / 204) و همچنین کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق (ج 1 / ص 175) و در روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی (ج 13 / ص 3) و با سلسله سند زیر بیان شده است:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّیْبَانِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ»
سلسله سند این روایت به صحابی بزرگوار عبدالله بن عباس منتهی میشود که وی اصل واقعه را اینگونه توصیف میکند:
روضه های خانگی؛ ظرفیتی بلا استفاده و آسیب های بی شمار/ در روضه های خانگی زنانه چه می گذرد.
خو گرفتن خلق و خوی ایرانیان با ذکر مصیبت اهل بیت، سنتی دیرینه در میان فرهنگ این مرز و بوم است که هیچ حکومت جوری نتوانسته مانع آن شود و این مردم با وجود تمام فشارها نتوانستند از این نعمت بزرگ الهی در هیچ شرایطی دل بکنند.روضه های خانگی از جمله مظاهر دلدادگی مردم ایران به اهل بیت پیامبر اسلام است که حال و هوا و صفای خاص خود را دارد و ظرفیتی عظیم به شمار می آید که می بایست مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
تاریخچه روضه های خانگی
اگرچه که برای این روضه تاریخچه دقیقی در دست نیست اما با توجه به محتویات فرهنگ عامه (Folklore) می توان دریافت این روضه ها به دیر زمانی باز می گردد و از دیر باز این مجالس در کنار مجالس موجود در مساجد و تکایا شکل گرفته است.
روضه های خانگی آن چنان جایگاهی در میان فرهنگ عامه دارد که حتی کنایات و ضرب المثل هایی پیرامون آن یافت می شود و برای نمونه داستان «خر آسيدصالح» براي مردم تهران قديم، شناخته شده است.
«آقا سيد صالح»، از نخستين روضهخواناني است كه از حدود 80 سال آن طرفتر در اين شهر روضه ميخوانده و با يك چهارپا به روضه ميرفته است. وقتي به روضهاي ميرسيده، خرش را بيرون خانه ميبسته و خودش داخل ميشده است. مركب او، نشاني روضههاي سيد را ميدانسته و هر ماه بدون هدايت سوارش، روضهخوان را به در خانههاي مردم ميبرده است.
اما با بررسی تاریخ معاصر در خصوص ترویج و جاافتادن این مجالس در می یابیم فلسفه تاسیس این مجالس و اولین رگه های این موضوع به زمان رضاخان می رسد، دوره ای که مساجد محل ممنوعه تلقی می شد و در حوزه موضوعات و مفاهیم دینی با سانسور جدی مواجه بودیم و جایی برای گفتن حرف حق باقی نگذاشته بودند.
در آن شرایط و با آن ویژگی ها بهترین زنجیره ای که می توانست، مفاهیم دینی را نسل به نسل منتقل کند، همین روضه های خانگی بود.
این مجالس برای عامه مردم آن چنان شیرین و جذاب افتاد که حتی در زمان پس از خفقان نیز رونق خود را از دست نداد و پس از انقلاب اسلامی نیز همچنان به کار خود ادامه می دهد….
این خصلت انسان را به کفر و نفاق می کشاند!
اگر بخواهیم مهمترین عامل انحراف جامعه نبوی را بررسی نماییم، انحرافی که موجب شد پس از مدت زمان اندکی از حیات رسول الله (ص) کار به جایی برسد که فرزند پیامبر را به فجیع ترین شکل به شهادت برسانند باید به مسأله ای اقتصادی اشاره نماییم و آن دنیاطلبی و خصوصاً در میان خواص جامعه بود.
از سالها پيش، به ويژه در دوران خلافت خليفه سوم، بر اثر سوء سياست های اقتصادی خلفا، مردم به دنياطلبی گرايش پيدا كردند. به گونه ای كه اين وضع، براي حكومت حضرت علي (ع) كه در صدد بازگرداندن ارزش های معنوي بود، مشكلات بسياري فراهم كرد. راز اين كه بخش قابل توجّهي از خطبههاي امام در نهجالبلاغه در نكوهش دنياپرستي است، همين امر ميباشد زيرا بسياري از مردم به ويژه خواص، به كام دنياداري و دنياپرستي فرو رفته بودند. اين وضع در دهههاي بعدي به ويژه در حكومت بيست سالة معاويه، بدتر شد، به گونهاي كه امام حسين (ع) آن را وجه غالب گرايش مردم عصر خود معرفي كرده ميفرمايد:
«النّاس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.»
«مردم بندگان دنيايند و دين، ليسهاي است كه بر زبان آنها جاري است، تا زماني كه معيشت آنها برقرار باشد، ديندارند، امّا هرگاه در امتحان افتند، متديّنان اندك خواهند بود». (تُحَفالعقول، ص۲۴۵)
سه نکته کوتاه:
* این سخنان را امام در مسیر رفتن به کربلا یا در خود سرزمین کربلا بیان فرموده اند لذا نشان می دهد که امام در حال معرفی عامل انحراف مردم است. یعنی مردم بدانید کفر و نفاق باعث این فساد نشده بلکه عامل دیگری است که که بوجود آورنده کفر و نفاق است و آن دنیاطلبی است.
** کوفیان به یک خصلت شهره بودند: نان به روز خوری! حوادث مختلف تاريخي اين شهر مؤيد اين مدّعاست. از اين رو گرچه بيان گذشته امام حسين (ع) عامّ است اما بيشتر با كوفيان منطبق است.
در قضيه بيعت گرفتن مسلم از كوفيان، اين وضع به خوبي نمايان شد؛ دنياطلبان كه به عللي چون ضعف حكومت مركزي و جواني يزيدپيروزي را از آن مسلِم ميدانستند و مصلحت خود را در پيروي از فضاي حاكم ديده گروه گروه به او پيوستند. اما پس از آنكه با تبليغات وسيع ابنزياد و اطرافيان او مبني بر تهديد دنياي آنان و نشر شايعه حركت سپاه شام روبرو شدند، مسلم را رها كرده و هر يك به سوراخي خزيدند.
***این افراد همان گروهي هستند كه امام صادق (ع) درباره آنها مي فرمايد: «برضدّ او (امام حسين(ع)) كساني، هم دست شدند كه دنيا آنان را فريفت و بهره خود را به قيمت ناچيز و پستي معامله كردند و آخرتشان را به بهاي ناچيز فروختند و تكبّر و گردنفرازي ورزيدند و اسير هواي نفس خود شدند». (تهذيب الاحكام، ج۶، ص۱۲۶)
مُجَمِّع بنعبدالله عائِذي در هنگام پيوستن به امام حسين (ع) در مسير كربلا، گزارش حال اشراف كوفه را براي امام چنين بيان مي كرد:
«امّا اشراف كوفه، رشوههاي كلاني به آنها پرداخت شده است، حكومت جوالهاي آنان را پر نموده تا مودّت آنان را به سوي خود جلب كند و خيرخواهي آنان را براي خود تضمين كند و آنها يكپارچه برضدّ تو هستند». (تاريخ الامم والملوك، ج۵، ص۴۰۵)