منم سربازت میشم....
علامه مطهری، همواره دغدغۀ «جامعۀ اسلامی» را داشت.
به این معنی که ایشان تحقیقات و مطالعاتش معطوف به نیازها و مطالبات جامعه بود، نه صرفاً علایق و سلایق شخصی.
ایشان به خوبی و با دقت جامعه را رصد می کرد و پرسش ها و معضلات فکری آن را شناسایی می نمود و سپس برای پاسخ گویی و رویارویی، پروژه های مطالعاتی و پژوهشی برای خود تعریف می کرد.
به این ترتیب، مسأله یابی او متناسب با نیازهای زمان و جامعه بود.
امام خمینی (ره) علاقهٔ زیادی به شهید مطهری داشت، تا آنجا که بعد از شهادتش گفت:
«فرزند عزیزی را که پارهٔ تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم»
مقام معظم رهبری :«شهید مطهری تبرّز و تبحّر در فهم نیاز زمانه از لحاظ فکری داشتند… ایشان نمونۀ یک شخصیت روحانی متناسب با زمان است.»
آموزگارم ، تو باغبانی
می پرورانی بذروجودم ، با مهربانی
با درسهایت دیو جهالت از من گریزد
اندرزهایت ، بهر وجودم ، شد پاسبانی
من غرقه بودم در بحر غفلت
دستم گرفتی ای ناجی من،
من همچو قایق ، تو بادبانی
بر خوان ِ دانش من میهمانم
تو ای معلم ، خود میزبانی
کار تو باشد، ارشاد انسان
همکار ِ خوب ِ پیغمبرانی
سیمای حضرت مهدی در آیینه نهج البلاغه
ره آورد حکومت امام زمان (ع)
آزادگی و آزادی:
از دیگر ره آورد دوران ظهور و حکومت عادلانه مهدی(ع) آزادی انسان ها از بردگی و ستمگری است، بشری که در طول تاریخ ستم ها و ظلم ها آزادی واقعی او را سلب کرده و او را به بردگی و بندگی کشیده است در آن دوران به آزادی واقعی و مشروع و دلخواه خود خواهد رسید.
امیر المومنین علیه السلام در این باره فرمود:
«…لیحل فیها ربقاً و یعتق رقّاً
مهدی بر سیره صالحان رفتار می کند، تا گره ها را بگشاید، و بردگان (و ملّت های اسیر و رنج دیده و ستم کشیده) را آزاد سازد.
خطبه ۱۵۰
اللهم عجل لولیک الفرج
بخشی از وصیت نامه شهید بهشتی:
?ما بیشناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمیباشیم؛ اولاد زجر کشیده آل عبا(ع)، فرزندان زندانهای بینام و نشان و حبسها و دخمههای فراموشی.
? ما بیشناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهادهایم و عمری بر شاخهها مرثیه خوان ذبح بنی آدم
ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمدهایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت میخوانیم.
?ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشتهاند
ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجرههایی که رو به سوی افق سبز توکل باز میشوند؛
ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز میشویم و دیگران را از خود باخبر میکنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بیآلایش و معصومیم؛
?ما را میشود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند.
?از نوح به بعد تا کربلا تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییدهایم، با هر بوتهای رسیدهایم، بر هر شاخی بر دادهایم؛ ما در این آب و خاک سبز میشویم؛ ما بیشناسنامه نیستیم.
استغاثه جهانی طلب منجی
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
سجده و ذکر سبحان الله
با مراجعه به سيره عملي بزرگان مکتب نجف، خواهيد ديد که از مرحوم آيت الله سيد علي شوشتري تا مرحوم آيت الله قاضي و ديگران، سجدات طولاني داشتهاند.
نزديکترين حالت قرب بين عبد و حقتعالي همين سجده است؛ و ذکر در سجده به تناسب افراد، شاخه به شاخه ميشود؛ ولي ذکر “سبحان الله” بهترين ذکر در حال سجده است.
اين ذکر، تنزيه حق تعالي است. ولي با گفتن سبحان الله مشغول بريدن شاخههاي مختلف علو در خود هستیم و معرفت به حق تعالي، زلال و تنزيه ميشود؛ يعني خداپرستي من که همراه با انواع آلودگيهاي شرکآلود است، به خداپرستي حقيقي تبديل ميشود.
چه بسا بتوان گفت که ذکر سبحان الله، مقدم بر ذکر يونسيه است؛ به خاطر اينکه در ذکر يونسيه، اول خود حقتعالي مخاطب قرار ميگيرد و اين حالتي از حضور را ميطلبد. کسي که وارد اين مرحله شده، بايد به يک مراقبههاي عملي و توجهات باطني و درک حضور حق تعالي رسيده باشد که بگويد: «لا اله إلّا انت سبحانک».
ذکر «سبحان الله» آرام آرام شخص را به اين مرحله ميرساند..
اگر کسي به سجده افتاد و مشغول ذکر «سبحان الله» شد، دريچهها باز ميشود و اين ذکر، تيغهايي که نفس دارد را ضعيف ميکند، هر نفسي و هر تيغي که باشد.
حالت سجده، چراغي در دل انسان روشن ميکند. هرگاه چراغ روشن شد، نگهداري چراغ مهم ميشود و کار ميخواهد. مانند به دنيا آمدن کودک است، اما کودک باطني و معنوي، که بايد رشد کند. تولدي نو مثل تولد يحيي و عيسي عليهما السلام.
ولي به اين مقدمات خيلي بايد ملتزم شد و ذکر بايد مداوم و مناسب باشد. ذکر «سبحان الله» قبل از ذکر يونسيه خوب و مفيد است و انسان را به حالت حضور ميرساند و در اين هنگام است که زمان ذکر يونسيه فرا ميرسد که بگويد: «لا اله الّا انت سبحانک اني کنت من الظالمين»
اين ذکر نه تنها موانع را زايل ميکند که مقتضي را هم ايجاد ميکند. اگر انسان در امور معنوي حتي رزق نداشته باشد، سجده برايش رزق ميآورد و اين امتياز انسان است. اگر مکتوب نباشد، مکتوب ميشود؛
به شرط اينکه از ناحيه ما طلب باشد. طلبمان را خراب نکنيم. خودمان را فريب ندهيم، به کم قانع نباشيم.
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری