‼️اگر خدا اذن نداده بود چه میشد؟ ‼️
خداوندا!
تو به من اذن دادی که تو را بخوانم و از تو سؤال و خواهش کنم.
حال که به من اذن دادی؛ …
پس ای خدای شنوا، بشنو این مدحی که از تو می کنم!
و ای پروردگار رحیم و مهربان، اجابت کن و ردّ مکن دعایی را که می کنم و تو را می خوانم!
و ای پروردگار آمرزنده، درگذر از گناه و لغزش من!
گناهانی از من سر زده، و خطرات و لغزش هایی برای من پیدا شده، و گرفتاری ها و غمومی مرا احاطه کرده، و بال هایی از هر طرف مرا در پوشش خود گرفته است که تو به رحمتِ رحیمیّتت مرا شامل شدی، و از همه ی گناهانم گذشتی، و مرا از همه ی خطرات و لغزش ها نجات دادی، و دست مرا در آن نقاط سخت و خطرناک گرفتی!
‼️اگر خدا اذن نداده بود چه میشد؟ ‼️
اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ
تو به من اذن دادی که بیایم و از تو بخواهم!
اگر خدا اذن نداده بود چه می شد؟
انسان اجازۀ دعا نداشت؛
او بنده است و خدا مولا است و این مولا به این بنده اجازه نمی دهد که:
تو بیا و عرض حاجت به آستان مقدّس ما بیاور!
بلکه خودت باش و خودت و انانیّت و نفس خودت! هیچ راهی به ما نداری؛ تو بنده ی ما هستی و ما مولا، بنده را با مولا چه کار؟!
خاک را با خورشید چه کار؟!
اَینَ التّرابُ وَ ربُّ الاَرباب
ما را از خاک ـ پست ترین چیز ـ آفریدی؛ و تو هم ربُّ ألاربابی، از همه ی ارباب ها بالاتر و از همه ی پروردگارها پرورنده تر هستی، و ربوبیّتت از همه ی رَب ها شدیدتر و بیشتر و عظیم تر است. بنابراین اگر به ما اذن نمی دادی، این عین واقع بود؛ نه اینکه اذنی که ما داریم تا دعایی و مسئلتی از تو کنیم، حقّی است برای ما!… نه، هیچ حقّی نیست! بلکه فقط مرحمت و لطف تو است که این اذن را به ما دادی…
شرح مناجات شعبانیه
قسمت چهاردهم از شرح مناجات شعبانیه
اِلهی وَ قَد اَفْنَیْتُ عُمْری فی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ اَبْلَیتُ شَبابی فی سُکْرَةِ التَّباعُدِمِنک اِلهی فَلَم اَستَیِقَظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ وَ …. اِلی سَبیلِ سَخَطِک. اِلهی وَاَنَا عَبدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیکَ.
معبود من! پس بیدار نشدم روزگاری را که مغرور کرمت بودم و به راه سخط وغضب می رفتم معبود من! من بنده تو و فرزند بنده توام که در پیشگاهت ایستاده ام و کرم و رحمت خودت را وسیله رهیابی به بارگاه تو قرار داده ام.
✅نکاتی از این فراز
1- خطر سهو و غفلت از خداوند؛
2- «مستی دوری» از خداوند؛
3- بیدار نشدن بنده، حتی در زمان سخط و غضب معبود؛
4- متوسل شدن به کرم خداوندی به همراه اظهار عبودیت.
اِلهی وَ قَد اَفْنَیْتُ عُمری فی شِرَّةِ السَّهوِ. . . ».
1⃣خطر سهو و غفلت
در این فراز از مناجات، به موضوع سهو و یا همان غفلت از یاد خداوند اشاره شده است.
غفلت از یاد خدا، از صفات مذمومی است که می تواند انواع خطرات وسقوط ها را به همراه داشته باشد.
قرآن کریم در مقام هشدار به خطر غفلت، آثار ویرانگر آن را تا آنجا می داند که سبب می شود آدمی به مقامی پایین تر از مقام چهارپایان تنزل کرده در نتیجه گرفتار جهنم گردد:
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیرًا مِنَ الْجِنِّ وَ اْلإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لایُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ. (اعراف: 179)
وهمچنین در آیه دیگری خطر سهو و غفلت چنین عنوان شده است.
وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطًا. (کهف: 28)
و از کسی که قلبش را از یاد خود غافل ساختیم پیروی مکن که از پی هوای نفس خود می رود و در کارهایش اسراف می ورزد.
از اینکه خداوند در این آیه ابتدا موضوع غفلت را عنوان نمود و سپس موضوع پیروی از هوای نفس و اسراف را مطرح ساخت،
می توان دریافت که پیروی از هواهای نفسانی و زیاده روی در زندگی نیز، ریشه در غفلت از یاد خدادارد.
در نتیجه آنها که همواره به یاد خدا می باشند، نه از هوای نفس پیروی می کنند و نه در زندگی خویش گرفتار اسراف می گردند.
2⃣مستی دوری از خدا
در این فراز دوری از خداوند در ایام شباب و جوانی، به نوعی مستی، تعبیر شده است.
گرچه در بدو امر، با شنیدن کلمه «مستی» اذهان، به طرف مستی حاصل از«شراب» سوق داده می شود،
ولی باید اذعان کرد که به تأیید قرآن و اخبار، مستی های دیگری نیز می باشد که به مراتب خطرناک تر از مستی شراب می باشد.
به عنوان مثال علی علیه السلام می فرماید: «سُکْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرورِ اَبْعَدُ اِفاقَةً مِنْ سُکْرِ الْخُمُور؛
مستی غفلت و غرور، دیرتر از مستی انواع خمرها از سر می پرد».
و نیز فرمود: «اِسْتَعیذُوا بِاللّه مِنْ سَکْرَةِ الْغِنی، فَاِنَّ لَهُ سَکْرَةً بَعیدَةَ الاِفاقَةِ؛
از مستی ثروت به خدا پناه برید، که مستی آن به سختی از سر می پرد».
شرح مناجات شعبانیه
قسمت هشتم از شرح مناجات شعبانیه
اِلهی قَد سَتَرْتَ عَلیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْاُخْری اِذْلَمْ تُظْهِرْها لِاَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالحینَ فَلا تَفْضَحْنی یَوْمَ القِیامَةِ عَلی رُئُوسِ الْاَشهادِ.
معبودِ من! همانا گناهانم را در دنیا پوشانیدی و من به این پرده پوشی، درآخرت محتاج ترم. همانا در دنیا، حتی نزد بندگان شایسته ات نیز، گناهانم رافاش نکردی، پس در روز قیامت، نزد آنها که شاهد می باشند رسوایم مفرما! .
✅نکاتی از این فراز
1. خداوند، ستّار العیوب؛
2. مهم تر بودن پرده پوشی از گناهان در آخرت.
خداوندِ ستّارالعیوب
یکی از عنایت های خداوند مهربان در حق بندگان، موهبت پرده پوشی او ازگناهان و زشتی های آنان می باشد.
در واقع هر انسانی، آبرو و عزت خویش درمیان جامعه را مدیون پوشانده ماندن لغزش هایش از جانب خداوند کریم می باشد. مِهرورزی پروردگار در حق آدمیان سبب شده است که تا آخرین حدممکن، با پرده پوشی از معاصی او، عزت و اعتبار آنها را در برابر دیگران محفوظ بدارد.
از جمله نکاتی که در دعاهای اهل بیت علیهم السلام مورد توجه آنها بوده است، صفت«ستّاریّتِ» خداوند می باشد که به طور مکرر و بارها، پروردگار خود را به این صفت حمیده و زیبا ستوده اند.
در اینجا به عنوان نمونه، به برخی از این فرازهای دل نشین اشاره می نماییم:
اَیْ رَبِّ جَلِّلْنی بِسِتْرِکَ، فَلَوِ اطَّلَعَ الْیَوْمَ عَلی ذَنْبی غَیْرُکَ ما فَعَلْتُهُ وَ لوْ خِفْتُ تَعْجیلَ الْعقُوبَةِ لاَجْتَنَبْتُهُ لا لِاَنَّکَ اَهْوَنُ النّاظِرینَ وَ اَخَفُّ الْمُعطَّلِعینَ بَلْ لِاَنَّکَ یارَبِّ خَیْرُ السّاتِرینَ.
پروردگارا! کردار زشتم را در پرده دار. اگر بر گناهم کسی غیر از تو آگاه می شد، آنرا مرتکب نمی شدم و نیز اگر از تعجیل عقوبت می ترسیدم باز هم ازخطا اجتناب می کردم.
و این حیا نمودن از مردم و عدم حیا از تو، نه بدان سبب است که قدر واهمیت تو از دیگران کمتر است و آگاهی تو از گناهانم نسبت به سایرین پایین تر است، بلکه بدان خاطر است که تو ای پروردگارم، بهترین پوشاننده گناهانی.
باری خداوند، نه تنها زشتی ها را می پوشاند بلکه به همان نسبت، زیبایی های دیگران را نیز آشکار می سازد،
در دعای جوشن کبیر می خوانیم: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ؛ ای آنکه زیبایی را آشکار می سازی و زشتی را می پوشانی».
در تفسیر این عبارت از دعا، روایتی دل نشین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:
هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه در عرش، صورتی دارد شبیه به صورت او درزمین، پس هرگاه کارهای نیکی چون رکوع و سجود و دیگر افعال نیکو از اوصادر شود، صورت این اعمال نیکویش در عرش ظاهر می شود، و ملایکه آنرا می بینند و بر او درود می فرستند و برایش استغفار می کنند، ولی اگر معصیتی از او سر زند، خداوند، حجابی بر آن می نهد تا ملایکه بر آن مطلع نگردند، واین است تأویل: «یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ».
شرح مناجات شعبانیه
قسمت دوم از شرح مناجات شعبانیه
وَ تَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَ تَخْبُرُ حاجَتی وَ تَعْرِفُ ضَمیری وَ لا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُمُنْقَلَبی وَ مَثْوایَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَی بِهِ مِنْ مَنْطِقی وَ اَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَ اَرْجُوهُلِعاقِبَتی. وَ قَدْ جَرَتْ مَقاء دیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْریمِنْ سَریرَتی وَ عَلانِیَتی، وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصی وَ نَفْعی وَ ضری.
و تو می دانی آنچه را که در دلِ من است و از نیازم آگاهی و ضمیرم رامی شناسی و هیچ امری از امور دنیا و آخرتم بر تو پوشیده نیست؛ و نیزمی دانی آنچه را که می خواهم بر زبان آورم، و به آن دهان بگشایم، وآگاهی به آنچه که برایِ عاقبتم امیدوارم. و به درستی که آنچه در ظاهر وباطنِ من تا آخر عمر از من سر خواهد زد، از تقدیرِ تو گذشته است و کمیو زیادی و سود و زیانِ من به دستِ تو است، و در دستِ هیچ کس جز تونیست.
✅ نکاتی از این فراز
1. آگاهی خداوند به تمام اسرار بندگان؛
2. تقدیر الهی بودن تمامی امور در زندگیِ بنده؛
3. در اختیار داشتن سود و زیان در زندگی تمامی مردم.
علم الهی به اسرار بندگان
خداوند به آنچه در قلب ها می گذرد آگاه است و بالاتر از آن، اینکه بر هر چیزی درجهان هستی، علمی کامل دارد.
ذکر این عبارات از دعا در اول نیایش و حق تعالی را آگاه دانستن به نیازهای درونی خویش، هم به معنای ستایش از محبوب است که خود یکی از آداب دعاست و هم گلگشتی است سریع در یکی از زیباترین منازل عالیه عرفانی.
تقدیر الهی
⁉️ شاید نخستین سؤالی که با شنیدن نام «قضا و قَدَر» به ذهن آدمی خطور می کنداین است که: اگر بنا باشد، هر آنچه که در زندگی آدمی پیش می آید و اتفاق می افتد،بر طبق قضا و قدر الهی باشد، پس چه فایده ای برای دعا می توان تصور کرد واساسا تلاش در زندگی بشر چه سودی می تواند داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال مهم، آن هم به اجمال باید گفت:
اولاً ـ قضا و قدر همانند درختی با شاخه های انبوه است.
از جمله شاخه های آن این است که: دعا نمودن و به دنبال آن، استجابت دعا،خود از مصادیق قضای الهی است؛
یعنی قضا و تقدیر الهی بر آن تعلق گرفته است که در زندگی آدمی، دعایی باشد و اجابتی.
چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟
اگر مهربانی خدا را بچشی تازه میفهمی که چقدر به آن نیاز داشتی!
قرآن بخوان تا احساس نیازت به مهربانی خدا بیدار شود!
چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟
یک راه برای اینکه احساس نیاز به مهربانی خدا در ما افزایش پیدا کند این است که «خدا به ما محبت کند!» وقتی محبت خدا را بچشیم، تازه میفهمیم که چقدر به آن نیاز داشتیم!
در مناجات شعبانیه میخوانیم: خدایا، من هیچوقت قدرت نداشتم از معصیت تو جدا بشوم، مگر وقتهایی که تو با محبت خودت، مرا بیدارم کردی!
خدایا، تو وقتی به من محبت میکنی، من آدم میشوم و به مهربانی تو احساس نیاز میکنم و دیگر برای درک مهربانی تو نیازی به سیر و سلوک ندارم!
پاسخ خداوند به درخواستِ محبت از سوی ما:
1- من در زندگی و الهامات ذهنیات، محبتم را به تو میرسانم، تو فقط این را از من بخواه و این تمنا را در خودت بیدار کن تا جوابش را بدهم.
2- من به تو محبت کردهام؛ بیا قرآن بخوان و محبت من را ببین و بچش! قرآن، زبان محبت و مهربانی من است!
استاد پناهیان