فلسفه نماز جمعه چيست؟
فلسفه نماز جمعه چيست؟
به طور كلي تمام عباداتی كه از طرف خداوند براي ما تشريع شده داراي فلسفه خاص است و آنچه بيان ميشود قسمتي از آن اسرار و فلسفه مراسم عبادي و سياسي نماز جمعه است كه به واسطه بيان اولياء الهي به ما رسيده و يا با عقل ناقص خود آن را درك كردهايم. و علت واقعي را بايد از امام معصوم ـ عليه السلام ـ سؤال کرد.
در مورد فلسفه نماز جمعه مي توان گفت كه: (نماز جمعه قبل از هر چيز يك عبادت بزرگ دسته جمعي است. و اثر عمومي عبادات را كه تلطيف روح و جان و شستن دل از آلودگيهاي گناه و زدودن زنگار معصيت از قلب ميباشد، دربر دارد به خصوص اين كه مقدمتاً دو خطبه دارد كه مشتمل بر انواع مواعظ و اندرزها و امر به تقوي و پرهيزگاري است؛ و امّا از نظر اجتماعي و سياسي يك كنگره عظيم هفتگي است كه بعد از كنگره ساليانه حج بزرگترين كنگره اسلامي ميباشد و به همين دليل در روايتي از پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه جمعه حج كساني است كه قادر به شركت در مراسم حج نيستند. در حقيقت اسلام به سه اجتماع بزرگ اهميت ميدهد. اجتماعات روزانه كه در نماز جماعت حاصل ميشود، اجتماع هفتگي كه در مراسم نماز جمعه است و اجتماع حج كه در كنار خانه خدا هر سال يك بار انجام ميگيرد. نقش نماز جمعه در اين ميان بسيار مهم است به خصوص اين كه يكي از برنامههاي خطيب در خطبه نماز جمعه ذكر مسائل مهم سياسي و اجتماعي و اقتصادي است و به اين ترتيب اين اجتماع عظيم و پرشكوه ميتواند منشأ بركات زير شود:
آگاهي بخشيدن به مردم در زمينه معارف اسلامي و رويدادهاي مهم اجتماعي و سياسي.
ايجاد همبستگي و انسجام هر چه بيشتر در ميان صفوف مسلمين به گونهاي كه دشمنان را به وحشت افكند و پشت آنها را بلرزاند.
تجديد روح ديني و نشاط معنوي براي توده مردم مسلمان.
جلب همكاري براي حل مشكلات عمومي.
به همين دليل هميشه دشمنان اسلام، از يك نماز جمعه جامع الشرائط كه دستورهاي اسلامي دقيقاً در آن رعايت شود بيم داشتهاند. و نيز به همين دليل نماز جمعه هميشه به عنوان يك اهرم نيرومند سياسي در دست حكومت ها بوده است. حكومتهاي عدل همچون حكومت پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ از آن بهترين بهره برداريها را به نفع اسلام و حكومتهاي جور همانند بني اميه از آن سوءاستفاده براي تحكيم پايههاي قدرت خود ميكردند. در طول تاريخ مواردي را مشاهده ميكنيم كه هر كس ميخواست بر ضد حكومتي قيام كند نخست از شركت در نماز جمعه او خودداري ميكرد. چنان چه در داستان عاشورا ميخوانيم كه گروهي از شيعيان در خانه سليمان بن صرد خزاعي جمع شدند و نامهاي خدمت امام حسين ـ عليه السّلام ـ از كوفه فرستادند كه در آن نامه آمده بود:نعمان بن بشير والي بني اميه بر كوفه منزوي شده و ما در نماز جمعه او شركت نميكنيم و چنانچه بدانيم شما به سوي ما حركت كردهايد او را از كوفه بيرون خواهيم كرد. در صحيفه سجاديه از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم: اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك في الدرجة الرفيعة التي اختصصتهم بها قد ابتزوها؛ خداوندا اين (اشاره به نماز جمعه و عيد قربان) مقامي است كه مخصوص خلفا و برگزيدگان و امناي بلند پايه تو است كه ويژه آنها نمودي،و خلفاي جور بنياميه آن را به زور از اولياي حق گرفته و غصب كردهاند. گاه ميشود كه دشمنان اسلام يك هفته تمام شبانه روز تبليغات مسموم ميكنند، ولي با يك خطبه نماز جمعه و مراسم پرشكوه و حياتبخش آن همه خنثي ميشود. روح تازهاي در كالبدها دميده و خون تازهاي در عروق به حركت در ميآيد. توجه به اين نكته كه طبق فقه شيعه در محدوده يك فرسخ در يك فرسخ بيش از يك نماز جمعه جائز نيست و حتي كساني كه در دو فرسخي تقريباً 11 كيلومتري از محل انعقاد جمعه قرار دارند در آن نماز شركت ميكنند، روشن ميشود كه عملاً در هر شهر كوچك يا بزرگ و حومه آن يك نماز جمعه بيشتر منعقد نخواهد شد. بنابراين نمازي چنين عظيمترين اجتماع آن منطقه را تشكيل ميدهد.) به عبارت ديگر اگر در ويژگيهاي جامعه اسلامي تأمل شود تبلور آنها در نماز جمعه به عنوان يك عبادت هفتگي كاملاً مشهود است چه اينكه در اين فريضه عبادت و شئون زندگي به هم آميخته است. بدانگونه كه در آن از يك سو عشق به خداي متعال و روابط عميق اجتماعي به چشم ميخورد و از جانب ديگر وجود امام مفترض الطاعه و امت آگاه و بيداري كه حاكم بر سرنوشت خويش است، جلب نظر ميكند. در پايان به روايتي از حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ اشاره ميكنيم كه قسمتي از اسرار و فلسفه نماز جمعه را حضرت براي ما بيان نموده حضرت ميفرمايند: «انما جعلت الخطبه يوم الجمعه لان الجمعة مشهد عام فاراد ان يكون لامر سبب الي موعظتهم و ترغيبهم في الطاعة و تزهيبهم و توفيقهم علي ما اراد من مصلحة دينهم و دنياهم و يخبرهم بما ورد عليهم من (الافاق من) الاحوال التي لهم فيها المضرة و المنفعة».
براي نماز جمعه خطبه بدين جهت قرار داده شده كه چون كه مردم همگي در روز جمعه در نماز جمعه جمع ميگردند رهبر جامعه مردم را موعظه و نصيحت و نيز تشويق و ترغيب كند و آنها را به اطاعت از دستورات الهي و فرمانبرداري از او و برحذر داشتن بندگان خداوند از گناه و سرپيچي خداوند نمايد و نيز آنها را بر مصالح ديني و دنيوي خويش واقف گرداند. سير حوادث و رويدادها و گزارشات داخلي منطقه و جهاني را كه مورد نياز آنهاست و به مصالح آنهاست بيان نمايد. و نيز آنچه را كه موجب ضرر و زيان امت اسلامي است بيان نمايد. از آنچه كه بيان شد روشن ميگردد نماز جمعه نمازي است توأم با سياست و اگر نماز جمعه آن گونه كه اسلام ميخواهد در سراسر جهان اسلام برگزار گردد ديگر دشمنان اسلامي نميتوانند كشورهاي اسلامي را مورد استعمار و بهرهكشي خود قرار دهند و بر آنها حكومت نمايند.