طلاب بر پنج قسم می باشند:
طلاب بر پنج قسم می باشند:
قسم اول:
طلبه هایی که دارای چهار خصلت هستند:
خصلت اول:در درس خواندن بسیار جدی هستند،به طوری که هیچ چیزی را مقدم بر درس و بحث و مطالعه نمی کنند.
خصلت دوم:رگ مؤمنی و مقدسی دارند،یعنی علم و دانش آنها،مانع از تلاوت قرآن،خواندن دعا،خواندن نمازهای مستحبی،داشتن تقوی و پرهیز از معصیت و گرفتن روزه های مستحبی نیست.
خصلت سوم:رگ عوامی دارند،یعنی مانند عوام مردم به زیارت امامزاده ها وعلماء بزرگ می روند و هنگام ورود یا زیارت ائمه اطهارعلیه السلام مانند مردم بر در و دیوار و ضریح مقدس بوسه می زنند و هنگام شنیدن نام رسول اکرم صلّ الله علیه وآله باصدای رسا صلوات می فرستند.
خصلت چهارم:رگ توسل به اهل بیت علیه السلام دارند،یعنی در ایام شهادت ها ومراسم سینه زنی و روضه خوانی ها شرکت می کنند و توسل به خاندان پیامبر را جزء متن کارشان قرار می دهند و همواره بامطالعه زندگی بزرگواران سعی بر تقلید و الگوبرداری از زندگی آنها را دارند.
قسم دوم: …
قسم دوم:
طلابی که تعدادشان از قسم اول بیشتر است،رگ مقدسی،رگ عوامی و رگ توسل را دارند ولی استعداد و هوش وحافظه قسم اول را ندارند.دلشان می خواهد که در درس ها موفق باشند،ولی با این وجود در حفظ مطالب و امتحانات قوی نیستند،سعی می کنند ولی نمی توانند گرچه استعدادشان قابل توجه نیست به نحوی که بعدها نمی توانند مدرس کفایه یا رسائل و مکاسب شوند ولی چون سه رگ مقدسی،عوامی توسل را دارند به طریقی دیگر به اسلام خدمت می کنند خطیب و منبری خوب خواهند شد و از طریق موعظه و منبر و سخنرانیها،مردم را به مسائل شرعی و وظایف دینی و اجتماعی خود آشنا می کنند وچنین کسانی مورد رحمت رسول خدا صلّ الله علیه وآله هستد.
قسم سوم:
طلّابی که در درس و بحث و استعداد و حافظه ،مانند قسم اول هستد،یعنی در درس خواندن جدّی هستند ولی رگ مقدسی ندارند، اینگونه طلّاب به درجه عالیه هم میرسند و از آنها فقهاء و مدرسین و مجتهدین هم دیده می شود ولی چون رگ مقدسی را ندارند لذا در این جاده ای که همه طلاب برای خدمت به اسلام و اهل بیت پیامبر علیه السلام باهم مسابقه می دهند،آنها لنگان لنگان پیش می آیند.
لنگی آنها به این است که مثلاً مقید به نماز اول وقت و یا به جماعت خواندن نیستند یا در سر کلاس درس،شاگردان خود را با احادیث و روایات اهل بیت پیامبر علیه السلام آشنا نمی کنند،آنها را نصیحت پند و اندرز نمی دهند،کلاس اخلاق ندارند،فقط درس می دهند و می روند و اگر دقت به حالات رفتار آنها بکنید،متوجه می شوید که چندان مقید به مستحبات و نوافل نمازهای واجب ،و تعقیبات نماز و شرکت در مراسم عزاداری و شهادت ها و غیره نیستند.
در ترک مکروهات سعی و تلاش کمتری از آنها دیده می شود.
قسم چهارم:
طلبه هایی که خوب درس نمی خوانند و استعداد درس خواندن و حفظ مطالب و حال و حوصله مباحثه کردن راهم ندارند،ولی رگ مقدسی آنها بسیار قوی است.
این گونه طلّاب خوب نیستد، زیرا به حدی مقدس نما هستند که به هیچ امام جماعتی اقتدائ نمی کنند و هیچ پیش نمازی را عادل نمی دانند،سلام و یا جواب سلام هرکسی را نمی دهند،چون رگ مقدسی آنها معتدل و درحدّ معقول نیست لذا افراد را با چشم حقارت نگاه می کنند.
اینگونه طلّاب چون دائماً در حال ذکر گفتن و دعا خواندن و نمازگزاردن هستند لذا مردم و حتی طلبه های هم درس خود را،چون مانند خود مقدس نما نمی بینند،روی همین اصل آنها را با چشم حقارت می بینند،و خود را از اولیاء خدا به حساب می آورند.
قسم پنجم:
طلّابی که نه اهل درس و مباحثه اند،و نه اهل درس وبحث و مباحثه اند، ونه رگ مقدسی و توسل به اهل بیت پیامبر را دارند،علاوه بر اینکه اهل تهجُّد و نافله شب نیستند،بلکه اگر دیگران نباشند ممکن است نماز صبحشان هم قضا شود.این گونه افراد متأسفانه، اهل نماز جماعت و تعقیبات و شرکت در مراسم عزاداری ها و شهادت ها نیستند،گرچه قسم چهارم،کمی از این گروه بهترند ولی هردو گروه به درد طلبگی نمی خورند.و نمی توانند آبروی اهل بیت پیامبر را حفظ کنند.
آیت الله العظمی مجتهدی