منم سربازت میشم....
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم
پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم
برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم
زود ما را برسانید به مشهد به حرم
آقای من مهمان نمی خواهی
شوق زیارت دارم و دورم…
السَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء
در بررسی نگاه امام(ره) به فرهنگ و فرهنگ ایرانی، ضرورت دارد، در اندیشه های فرهنگی حضرت امام خمینی(ره) سیر نمائیم تا بتوانیم به درون گفتمان فرهنگی ایشان نفوذ نموده و به گزاره های معرفتی که درون مایه های سبک زندگی ایرانیان را در دو سطح نظری و عملی بیان می نماید، دست یابیم. در ابتدا لازم است در تحلیل گفتمان اندیشه های فرهنگی امام خمینی(ره)، بین دو چهره مختلف فرهنگ تفکیک قائل شویم :
اول چهره ایجابی فرهنگ (مرزهایی که در حوزه قلمرو فرهنگ قرار می گیرند).
دوم چهره سلبی فرهنگ (مرزهایی که جزو قلمرو فرهنگ محسوب نمی شوند).
۱- بایسته های فرهنگ (جلوه ایجابی) :
فرهنگ از نظر امام خمینی(ره) آن چیزی است که فرد یا جامعه ای بر آن اساس تربیت شده است، فکر می کند و رفتار می نماید.
بنابراین می توان گفت از دیدگاه حضرت امام(ره)،
فرهنگ ؛ هویت ساز است،
فرهنگ ؛ مولد تربیت است،
فرهنگ ؛ اخلاق محور است،
فرهنگ ؛ تفکر پرور است.
به عنوان مثال ایشان در جلد ۱۲ صحیفه نور، ص۶ می فرمایند: “…آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند چیزهایی است که وابستگی می آورد. استقلال نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فرهنگی نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فکری نمی خواهند داشته باشیم. عُمالی که آنها تربیت کرده اند در بین خودشان، و صادر کردند برای ما، آنها هم کمک کرده اند به آنها. طرز فکر جامعه ما را به نحوی عوض کردند که اگر یک مطلبی غربی نباشد، جامعه ما نمی پذیرد این را …".
علامه مطهری، همواره دغدغۀ «جامعۀ اسلامی» را داشت.
به این معنی که ایشان تحقیقات و مطالعاتش معطوف به نیازها و مطالبات جامعه بود، نه صرفاً علایق و سلایق شخصی.
ایشان به خوبی و با دقت جامعه را رصد می کرد و پرسش ها و معضلات فکری آن را شناسایی می نمود و سپس برای پاسخ گویی و رویارویی، پروژه های مطالعاتی و پژوهشی برای خود تعریف می کرد.
به این ترتیب، مسأله یابی او متناسب با نیازهای زمان و جامعه بود.
امام خمینی (ره) علاقهٔ زیادی به شهید مطهری داشت، تا آنجا که بعد از شهادتش گفت:
«فرزند عزیزی را که پارهٔ تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم»
مقام معظم رهبری :«شهید مطهری تبرّز و تبحّر در فهم نیاز زمانه از لحاظ فکری داشتند… ایشان نمونۀ یک شخصیت روحانی متناسب با زمان است.»
و مَا کُلُّ ذِی قَلْب بِلَبِیب، وَ لاَ کُلُّ ذِی سَمْع بِسَمِیع، وَ لاَ کُلُّ نَاظِر بِبَصیر
«ولى نه هر کس که مغز دارد اندیشمند است، و نه هر صاحب گوشى شنوا، و نه هر صاحب چشمى بینا.»
صفحات تاریخ بشر پر از درس هاى عبرت است. دوران کوتاه عمر ما نیز - اگر درست بنگریم - مملوّ از این درس ها است;
بلکه در و دیوار عالم هستى را عبرت ها پوشانده است; ولى افسوس! آنان که باید ببینند و بشنوند و بخوانند و عبرت گیرند، اندکند و به همین دلیل، در همان راههاى خطا گام مى نهند و به همان سرنوشت هاى شوم مبتلا مى گردند.
نهج البلاغه /خطبه ۸۸
امروز آنچه در کشورهای غربی مشاهده میشود، عبارت است از:
نسلهای بیهویت
نسلهای درمانده و سرگشته
پدر و مادرهایی که از فرزندانشان سالها خبر ندارند؛ در یک شهر هم زندگی میکنند چه برسد به اینکه در شهر دیگری باشند.
خانوادههای متلاشی شده
انسانهای تنها…
آن کسانی که میخواهند در یک کشور یا جامعهای نفوذ پیدا کنند و فرهنگ آن جامعه را در مُشت خود بگیرند، یکی از کارهایشان، معمولاً متزلزل کردن بنیان خانواده است که
مردها را بیمسئولیت
و زنها را بد اخلاق کردهاند.
مقام معظم رهبری /خطبهی عقد مورخهی 28/2/1374