مفهوم فرهنگ در اندیشه امام خمینی(ره)
در بررسی نگاه امام(ره) به فرهنگ و فرهنگ ایرانی، ضرورت دارد، در اندیشه های فرهنگی حضرت امام خمینی(ره) سیر نمائیم تا بتوانیم به درون گفتمان فرهنگی ایشان نفوذ نموده و به گزاره های معرفتی که درون مایه های سبک زندگی ایرانیان را در دو سطح نظری و عملی بیان می نماید، دست یابیم. در ابتدا لازم است در تحلیل گفتمان اندیشه های فرهنگی امام خمینی(ره)، بین دو چهره مختلف فرهنگ تفکیک قائل شویم :
اول چهره ایجابی فرهنگ (مرزهایی که در حوزه قلمرو فرهنگ قرار می گیرند).
دوم چهره سلبی فرهنگ (مرزهایی که جزو قلمرو فرهنگ محسوب نمی شوند).
۱- بایسته های فرهنگ (جلوه ایجابی) :
فرهنگ از نظر امام خمینی(ره) آن چیزی است که فرد یا جامعه ای بر آن اساس تربیت شده است، فکر می کند و رفتار می نماید.
بنابراین می توان گفت از دیدگاه حضرت امام(ره)،
فرهنگ ؛ هویت ساز است،
فرهنگ ؛ مولد تربیت است،
فرهنگ ؛ اخلاق محور است،
فرهنگ ؛ تفکر پرور است.
به عنوان مثال ایشان در جلد ۱۲ صحیفه نور، ص۶ می فرمایند: “…آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند چیزهایی است که وابستگی می آورد. استقلال نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فرهنگی نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فکری نمی خواهند داشته باشیم. عُمالی که آنها تربیت کرده اند در بین خودشان، و صادر کردند برای ما، آنها هم کمک کرده اند به آنها. طرز فکر جامعه ما را به نحوی عوض کردند که اگر یک مطلبی غربی نباشد، جامعه ما نمی پذیرد این را …".
هم چنین ایشان در جای دیگری می فرمایند : ” … لکن براى ساختن یک مملکتى که در طولِ باید گفت ۲۵۰۰ سال تا حالا، اگر بخواهیم کارى به آن نداشته باشیم در طول چند سالى که خود ما یعنى من شاهدش بودم آنها با تمام قوا در خراب کردن این مملکت کوشش کردند. در خراب کردن فرهنگ، خراب کردن تبلیغات و وسایل تبلیغى از قبیل روزنامهها، مجلات، رادیو- تلویزیون و هر چیزى را که شما خیال کنید؛ چیزهایى را که باید براى این مملکت خدمت بکند، آموزنده باشد، تربیت بکند مملکت را…".( جلد ۱۰صحیفه امام(ره)، ص۲۱)
۲- محدوده های اصلی فرهنگ (جلوه سلبی) :
در اندیشه امام (ره)، فرهنگ مرزهای مشخصی دارد. در این ارتباط می توان به گزاره هایی چون"پیشرفت مادی فرهنگ نیست.” و “صنعت، فرهنگ نیست. ” اشاره نمود. ایشان می فرمایند : ” … ما الان از فرهنگ و اکثر علوم، احتیاجی به خارج نداریم و اگر در صنعت هم مانند انها نیستیم، نباید خودمان را ببازیم و بگوییم که آنها پیشرفته هستند و ما همه چیزمان باید خارجی باشد ، نه مساله این جور نیست…” .( جلد ۱۸ صحیفه امام،ص۲۱۹)
امام خمینی(ره)، فرهنگ خوب را فرهنگی بیان می دارند که مستقل و اسلامی باشد.
ایشان بر استقلال فکری و باطنی تاکید داشته و برنامه اسلام را انسان سازی معرفی می نمایند. از منظر ایشان این دو وجه مثبت فرهنگ نیز از یکدیگر قابل تفکیک نمی باشند. چرا که استقلال فرهنگی منوط به اسلامی شدن می باشد و استقلال فرهنگی به عنوان یکی از پیامدهای مهم استقرار اسلام در جامعه، خود مهمترین شاخص اصالت تفکر و منش اسلامی حاکم در جامعه است. بنابراین تصور اینکه اسلام نسبت به وابستگی فرهنگی بی تفاوت است، برداشتی انحرافی از اسلام است؛ و مفهوم سازی حضرت امام(ره) با عنوان ” اسلام امریکایی” نیز بیانگر چنین قرائت های تحریفی و غربزده از اسلام است .
با نگاهی به سخنان حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) می توان دریافت که ایشان همواره در صحبت از بیماری فرهنگی ایرانیان و تحولات آن به معضل “غربزدگی” اشاره می نمایند. شاید بتوان به نوعی به رابطه هم نشینی میان دو اصطلاح “غربزدگی” و “فرهنگ ایران” در جملات امام خمینی (ره) اشاره نمود، که اشاره به واقعیت های غیر قابل اجتناب جامعه فرهنگی ایرانی دارد.
بر این اساس گزافه نیست اگر “غربزدگی” را به کلید واژه ای در جامعه شناسی فرهنگی ایران تشبیه کنیم.