تربیت نفس
پسرم! همانا تو را به ترس از خدا سفارش می کنم که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریـسمان او چنگ زنـی؛ چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست، اگر سر رشته ی این ارتباط را در دست گیری ؟!
دلت را با پذیرفتن نصیحتِ نیکو زنده کن، با بی اعتنائـی به حرام هوای نفس را بمیـران، جان را با یقین نیرومند کن و با نور حکمت به آن نورانیت بـبخش. دلت را با یاد مرگ آرام کن و به نابودی از او اعتراف بگـیر و همچنین با بررسی تحولات دنـیا به او آگاهی بـبخش؛ از دگرگونـی های روزگار و زشتی های گردش شب و روز او را بترسان، تاریخ گذشتگان را به او عرضه کن و آنچه بر سر پیشینـیان آمده است به یادش بیـاور.
در دیار و آثارِ ویرانِ کسانی که پیش از تو رفتـه اند گردش کرده و اندیشه کن که آنـها چه کردند؟! از کجا کوچ کرده و در کـجا فرود آمدند؟! از جمع دوستـان جدا و به دیار غربت سفر کردند. جایـگاه آینده را آباد کن، آخرت را به دنـیا نـفروش و آنچه نمی دانـی نـگو. آنچه بر تو لازم نیست به زبان نیاور و در راهی که از گمراهی اش می ترسی قدم نـگذار؛ چرا که خودداری به هنـگام سرگردانی و گمراهی بهتـر از سقوط در تباهـی هاست.
———————————
ترجمه نامه 31 نهج البلاغـه ، با کمی تصرف.