منم سربازت میشم....
در راستای اظهار نگرانی اخیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) راجع به بحث کلیدی فرهنگ بر آن شدیم تا کتابی جامع راجع به این دغدغه با تاکید بر بیانات مظم له برای شما بزرگواران قرار دهیم.
حساسیت شخصی و گرایش های فردی، آنچنان اهمیت و ارزشی ندارد. آنچه مهم است، این است که ما ببینیم واقعا فرهنگ چه تأثیری در سر نوشت کشور دارد.
کتاب دغدغه های فرهنگی با تبیین دیدگاه های مقام معظم رهبری در خصوص فرهنگ منتشر شده است. این کتاب که به همت مرکز صهبا گردآوری و تنظیم و از سوی مؤسسه جهادی منتشر شده، شرح مزجی یکی از بیانات محوری مقام معظم رهبری در سال 1373 است که با استفاده از دیگر بیانات معظم له شرح و تدوین شده است.
مَزج به معنای ترکیب و آمیختگی است و وقتی متن با شرح متن، به گونه ای در هم بیامیزند که متنی جدید به وجود بیاید، به این گونه شرح، مزجی می گویند. کتاب های زیادی وجود دارند که به روش شرح مزجی نوشته شده اند که از جمله آنها می توان به کتاب شریف شرح لمعه شهید ثانی رحمه الله اشاره کرد.
در کتاب دغدغه های فرهنگی، کلیه کلمات کلیدی استفاده شده از سوی معظم له، استخراج شده و در مورد بعضی کلمات تحقیق محتوایی انجام گرفته است. تحقیق محتوایی همان شرح ترکیبی متن محور را تشکیل می دهد و برای شرح متن محوری، از بیانات خود ایشان استفاده شده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله کسی است که «ماینطق عن الهوی» یعنی از روی هوی سخن نمیگوید و آن حضرت بر اساس اسناد مورد اتفاق عامه و خاصه فرموده است: «فاطمه بضعة منی فمن اغضبها فقد اغضبنی فمن ابغضنی فقد ابغض الله».
فاطمه پارة تن من است هرکس اورا بیازارد مرا آزرده است و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده است .
چون حضرت فاطمه سلام الله علیها پارهای از پیامبر است پس روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها روز شهادت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است و روزی است که باید جنازه پیامبر تشییع شود.
هر مسلمانی که به خدا و پیامبر (ص) ایمان دارد باید رفتارش در روز سوم جمادی الثانی با عزای فاطمه زهرا سلام الله علیها همان رفتاری باشد که در عزای رحلت رسول خدا (ص) انجام میدهد.
مملکت اگر مملکت شیعه است روز سوم جمادی الثانی باید یکپارچه شور و شیون باشد باید آتشی در عزای زهرا سلام الله علیها برپا شود. اگر امیرالمومنین علیه السلام با شنیدن خبر شهادت همسرش غش کرد مملکت علی (ع) باید چه کند!
منبع: بیانات مهم حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی که شیعیان را مورد خطاب قرار دادند و وظیفه ویژهای به آنها اختصاص دادند/در مسجد اعظم قم و در درس خارج فقه/ارديبهشت ۱۳۹۱
زمخشرى در كشاف هنگام ذكر ماجراى زكریا و مریم علیهماالسلام نقل كرده است كه پیامبر صلى الله علیه و آله در هنگام قحط سالى، به گرسنگى مبتلا شد. حضرت فاطمه علیهاالسلام دو قرص نان و پاره اى گوشت براى آن حضرت، تحفه برد و وى را بر خود مقدم داشت. امّا آن حضرت طبق را به خود فاطمه بازپس داد و فرمود: آن را بگیر. آنگاه روپوش روى طبق را برگرفت. طبق پر از گوشت و نان بود. فاطمه با دیدن این صحنه شگفتزده شد و پى برد كه این نان و گوشت از جانب خداوند فرستاده شده است. پیامبر به فاطمه فرمود: این نان و گوشت از كجا آمده است؟ فاطمه پاسخ داد: از سوى خدا كه او هر كه را خواهد بى حساب، روزى دهد.
پیامبر فرمود: سپاس خدایى را كه تو را مانند بانوى زنان بنى اسرائیل قرار داد. سپس آن حضرت، على بن ابیطالب و حسن و حسین و اهلبیتش را جمع كرد و همگى از آن غذا خوردند و سیر شدند. امّا از غذا، هیچ كاسته نشده بود و فاطمه باقیمانده غذا را به همسایگان خویش بخشید.
ترمذى در صحیح از صبیح غلام اُمّ سلمه و زید بن ارقم نقل كرده است كه گفتند: پیامبر صلى الله علیه و آله به على و فاطمه و حسن و حسین فرمود: “من با دشمن شما دشمن و با دوستان شما دوست هستم.”
ابن خالویه در كتاب “آل” در حدیثى كه آن را از امام رضا و او از پدرانش از امیرمؤمنان نقل كرده، آورده است كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: “چون روز قیامت فرا رسد، منادى از دل عرش آواز دهد كه اى خلایق! دیدگان خود را بربندید تا فاطمه دختر محمّد، عبور كند.”
همچنین در روایت دیگرى آمده است كه آن منادى بانگ میزند كه: “اى جماعت! سر به زیر افكنید و چشم فرو بندید تا فاطمه از پل صراط بگذرد. آنگاه آن حضرت در حالى كه هفتاد هزار كنیز از حورالعین بهشت او را همراهى مىكنند، از پل میگذرد.”
بخارى در صحیح به سند خود روایت كرده است كه پیامبر اكرم فرمود: “فاطمه پاره تن من است. هر كه او را خشمگین سازد به تحقیق مرا خشمگین ساخته است.”
در وظایف رهبری خلأ قانونی وجود دارد/ نباید وضعیت کنونی کشور را با عصر امیرالمومنین مقایسه کرد
آیا در حکومت ما اگر قوه قضاییه در مسئله ای خوب عمل نکرد رهبری می تواند داوری کند و حکم قضایی صادر کند؟ برای رهبری از لحاظ قانونی محدودیت وجود دارد و چنین اختیاری در نظر گرفته نشده است.
خبرهای منتشر شده از برخی مسئولین چه آنگاه که حقوق های نجومی می گیرند و چه زمانی که قصورشان در قبال وظایف محوله، باعث بهم ریختگی زندگی مردم شده است، باعث شده تا این سوال در ذهن مردم بوجود آید که چرا این مسئولین برکنار نمی شوند؟
نا امیدی مردم از مسئولین دولتی موجب آن می شود که اولین نگاه ها به سمت رهبر انقلاب باشد که چرا ایشان با مسئولین برخورد نکرده و آنها را برکنار نمی کنند؟ خواسته ای که ایشان در دیدار اخیر خود با مردم قم به آن اشاره کردند و گفتند:« بعضی ها گله می کنند که چرا فلانی تذکّر نمی دهد؛ نخیر، بنده زیاد تذکّر می دهم. اینکه میبینید من گاهی علناً یک چیزی میگویم، این یکدهمِ تذکّرات و اوقاتتلخیها و هشدارهای ما به این آقایان نیست.»
الگویی تاریخی از برخورد با متخلفین که در ذهن مردم باقی مانده است، شیوه حکومت داری معصومین(علیهم السلام)، علی الخصوص حضرت علی(ع) است. به همین دلیل به سراغ دکتر محمدحسین رجبی دوانی رفتیم تا از او درباره مشی حکومت داری این حضرت سوال کنیم و ببینیم که آیا آن دوران و وظایف امام با حال حاضر قابل مقایسه است یا خیر؟
تبیان: آقای رجبی دوانی، شاهد هستیم که کشور با ضعف هایی مواجه است و رهبری هم بارها نسبت به این ضعف ها هشدار دادند. یکی از این نقاط ضعف به مسئولین مربوط می شود. رهبری دائما به این مسئله اشاره می کنند که مسئولین باید دغدغه زندگی مردم را داشته باشند، اما در عمل اینطور نبوده است.
در بین مردم سوالی مطرح است که آیا رهبری از اوضاع کشور اطلاعی ندارند؟ - که با توجه به تذکراتی که می دهند نشان می دهد که مطلع هستند- اگر اطلاع ندارند که چگونه جایگاه رهبری را اداره می کنند و اگر مطلع هستند، پس چرا برخوردی صورت نمی گیرد؟
اولین قیاس بین وضعیت کنونی حکومت جمهوری اسلامی با حکومت داری معصومین صورت می گیرد. آیا این مقایسه اصولا درست است یا خیر؟
توجه به زندگی و گفتههای اولیای خدا برای ما همیشه درس آموز است و این امر نباید مختص به ایام ولادت و شهادت آن بزرگواران باشد. در اینجا میخواهیم با نگاه به یکی از رویدادهای زندگی حضرت زینب سلام الله علیها، درسهایی برای زندگی خود استخراج کنیم.
سخن حقی که از آن استفاده باطل شد
زینب کبری سلام الله علیها در فن بیان و سخنوری هیچ کم نداشت؛ با این حال حیای الهی او را از سخنوری در جمع مردان باز میداشت. با این حال مساله مهمی به وجود آمد که باعث شد آن بانو – با وجود مصیبتها و دردهای جسمی و روحی فراوانش - در مجلس یزید لب به سخن بگشاید. مساله از این قرار بود که یزید این آیه را بر زبان آورد:
«قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُوْتِی الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِكَ الْخَیْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ ».(1)
یزید میخواست به بهانه این آیه بگوید که خداست که او را پادشاه و عزتمند، و حسینیان را به ظاهر ذلیل گردانیده است.
این جا فرصت کوتاه و مغتنمی داریم که قدری درباره این آیه بیندیشیم. این آیه در عین کوتاهی بسیار پرمغز است.
در عظمت این آیه همین بس که میتوان آن را به عنوان تعقیب نمازهای واجب قرائت کرد زیرا مطابق آنچه از امام صادق علیه السلام نقل شده است این آیه و چند آیه دیگر(2) هنگام نزول، به خدا گفتند: ما را به سوی چه کسانی نازل میکنی؟ به اهل خطا و گناه؟
خدا فرمود که به سوی زمین پایین بروید که هر کس از آل محمد و شیعیانشان شما را بعد از نماز تلاوت کند، با چشم پنهان خود، روزانه با هفتاد نگاه به او مینگرم که در هر نگاه هفتاد حاجتش را برآورم و …(3)