زندگی حضرت زینب سلام الله علیها
زندگانی حضرت زینب «سلام الله علیها»
هنگام ولايت زينب كبري، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علي درخواست كرد كه نامي براي فرزندشان انتخاب كند. علي عليه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نميگيرم، صبر ميكنيم تا پيامبر از سفر برگردد. چون پيامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علي عليه السلام شنيد فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولي خداوند در باره آنان تصميم ميگيرد.
بعد از آن جبرئيل نازل شد و پيام آورد كه خداوند سلام ميرساند و ميفرمايد: نام اين دختر را زينب بگذاريد كه اين نام را در لوح محفوظ نوشتهام. آن گاه رسول خدا زينب را گرفت و بوسيد و فرمود: توصيه ميكنم كه همه اين دختر را احترام كنند، كه او مانند خديجه كبري است.
يعني همان گونه كه فداكاري هاي خديجه در پيشبرد اهداف پيامبر و اسلام بسيار ثمربخش بود، ايثار، صبر و استقامت زينب در راه خدا نيز در بقا و جاودانگي اسلام از اهميت ويژهاي برخوردار است.
زينب، يعني زينت پدر و اين نامي است كه خداوند براي دختري انتخاب كرد ، كه با انجام رسالت خويش زينت بخش تاريخ شد و موجب افتخار و سرافرازي خاندان وحي و ولايت گشت.
و اين است كه نام زينب در تاريخ كربلا كه تاريخ جاودانگي اسلام و تشيع است، به خاطر فداكاريهايش، زيبا،درخشان و جاوداني است.
نهضت علمی امام محمد باقر علیه السلام
از جله فعالیتهای علمی امام محمد باقر علیه السلام مبارزه با اسرائیلیات بود
از جمله گروههایی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از عالمان یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده بودند و مرجعیت علمی قشری از سادهلوحان را به عهده داشتند.
مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامی، و تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداخته یهودیان در مورد انبیای الهی و مطالبی که باعث خدشهدار شدن چهره واقعی پیامبران خدا میشد، در برخورد امام به خوبی دیده میشود. در این جا به نمونهای از آن اشاره میکنیم:
زراره بن اعین نقل میکند: در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم و امام در حالی که در مقابل کعبه نشسته بود فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان حال شخصی که عاصم بن عمر نام داشت، نزد امام آمد و گفت: کعب الاحبار میگوید: انّ الکعبه تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداة؛ کعبه هر صبحگاهان برابر بیت المقدس سجده میکند.
امام فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟
آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است.
امام باقر(ع) فرمود: کَذبتَ و کَذبَ کعب الأحبار معک. تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید. آنگاه در حالی که به شدّت ناراحت بود فرمود: خداوند بقعهای محبوبتر از کعبه روی زمین نیافریده است.
مجلسی، بحار الانوار، ج۴۶، ص۳۵۴.
اهمیت ذکر صلوات در ماه شعبان!!
خیلی از ما با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا امام علی علیه السلام دلمان می لرزد با امام رضا علیه السلام که انس مدام داریم گاه گاهی هم دعایی برای فرج آقا امام زمان (عج) می کنیم خلاصه هر کدام از ما با یکی از ائمه عزیزمان مأنوسیم طلب حاجت می بریم و متوسل می شویم و انتظار عنایت داریم.
اما شاید تعداد کسانی که با بیامبر مهر و محب حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) مأنوس باشند کمتر باشد، و این دوری و مهجوری از آن حضرت نه از اساعه ادب است و نه نادیده گرفتن مقام والای ایشان شاید از جلال و جبروت حضرتش باشد که گاهی دوری می کنیم کمتر توسل می کنیم و کمتر با ایشان درد دل می کنیم.
درست است که ما روزانه بارها و بارها نام مبارک ایشان را بر زبان جاری می کنیم و سلام و درود می فرستیم اما رابطه عاطفی ما با ایشان چقدر است؟
چند بار آمده ایم و دردمان را به مهربانترین وجود هستی گفته ایم؟ تا چشممان به گنبد سبز حرم مطهرشان می افتد با حسرت نگاه می کنیم که کی می شود از نزدیک چشمانمان منور به آن گنبد سبز بهشتی شود؟ خب چرا یادمان می رود که هر لحظه و در هر کجا که باشیم می توانیم با پیامبر مهربانی ها صحبت کنیم، طلب عنایت کنیم و از مصاحبت با ایشان بهره ها ببریم …
خلاصه مطلب این که ماه شعبان همان طور که بارها و بارها شنیده ایم ماه بیمبر صلی الله علیه وآله وسلم است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شَعبانُ شَهری و رَمَضانُ شَهرُ اللّه ِ فَمَن صامَ شَهری كُنتُ لَهُ شَفیعا یَومَ القِیامَةِ؛ (بحار الأنوار، ج 97 ، ص 83)؛ شعبان، ماه من و رمضان ماه خداوند است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود.
این ماه فرصت مناسبی است که ما بیاییم و یک ارتباط جدید با پیامبرمان برقرار کنیم در یک برهه از زمان قرار گرفته ایم که ایشان خود می فرمایند این زمان اختصاص به ایشان دارد.
یا حواد الائمه ادرکنی
امام جواد(ع) مظهر جود و سخا است و میتوان با توسل به آن امام کریم، سعادت دنیا و آخرت خود را از آن بزرگوار طلب کنیم، امید است که در میلاد پر خیر و برکت امام جواد(ع) تمامی شیعیان حضرتش در سراسر عالم به حوائج دنیوی و اخروی خود برسند و راه کمال و معنویت را با تکیه بر امام جواد (ع) طی نمایند.
امشب شب عید است همه گل بفشانید
از دست رضا عیدی خود را بستانید
میلاد باسعادت امام جواد علیه السلام مبارک باد
ناز جوانی
حضرت علیاكبر علیه السلام ، فرزند امام حسین علیه السلام ، شجاعترین جوانان بنیهاشم بوده است. مادرش لیلا دختر ابی مُرَّة بن مسعود ثقفی است. ایشان در حدود سال 34هـ .ق، در اواخر خلافت عثمان بن عفان، در مدینه متولد شد. آن حضرت از جدش امیرالمومنین علی علیه السلام نقل حدیث كرده است. بنابر گزارش تاریخ نویسان، پسران امام حسین علیه السلام شش نفر بودهاند، به نامهای عبدالله، جعفر، محمد، علیاكبر، علیاوسط و علیاصغر.(1)
از نگاه دشمن
ابوالفرج اصفهانی نقل كرده است كه روزی معاویه از اطرافیان پرسید: سزاوارترینِ مردم به خلافت چه كسی است؟ گفتند: شما. گفت: نه، سزاوارترینِ مردم به خلافت، علی بن الحسین(علیاكبر) است كه جدش رسول خداست، و در او شجاعت بنیهاشم و سخاوت بنیامیه و امتیازات ثقیف با هم گردآمده است. بر اساس صحیحترین روایت، حضرت علیاكبر علیه السلام از همه فرزندان امام حسین علیه السلام بزرگتر بوده است.(2)
رمز مانایی و جاودانگی
علیاكبر علیه السلام «ناز» جوانی را با «نیاز» به پروردگار همراه كرد و بدینگونه صورت زیبا را با سیرت دلربا در آمیخت. او خداوندگار ادب بود، و شور و طراوت جوانی، هرگز وی را از دایره ادب، به ویژه در برابر پدر، خارج نكرد.
این آموزگار جوان، رمز مانایی و جاودانگی را به جوانان آموخت: حق محوری، ادب و فروتنی. ادبش در برابر پدر، تنها به دلیل روابط عاطفی نبود؛ بلكه پدر را امام و مقتدای خویش میدانست. پدر نیز فقط بدان سبب كه علی فرزند او بود، بدو عشق نمیورزید؛ بلكه او را جوانی نجیب، پاكدامن و پرهیزكار میدید و ازاینرو، او را گرامی میداشت. گرچه هیچ پدری نمیتواند امام حسین علیه السلام باشد، و هیچ جوانی علیاكبر علیه السلام ؛ راه حسینی بودن و علیاكبر گونه بودن، به روی همه پدران و پسران باز است.(3)
مایه آرامش خیمه ها
یكی از عمیق ترین پیوندهای جمعی، پیوند خانوادگی است . خانواده به عنوان نخستین و مهم ترین نهاد اجتماعی، بخش عمده ای از تربیت و فرهنگ سازی جوامع انسانی را بر عهده دارد. علی اكبر(علیه السلام) به سه طایفه سرشناس عرب منسوب است . از سوی پدر، زاده ای هاشمی از نسل رسول الله صلی الله علیه وآله است و از سوی مادر و پدربزرگِ مادری، با بنی امیه و بنی ثقیف پیوند خونی دارد.
جالب آنكه اكبر (علیه السلام) هرگز به خویشی خود با بنی امیه كه حكمرانان جامعه اسلامی بودند، افتخار نكرد. هر زمان كه او را به بنی امیه و بنی ثقیف نسبت می دادند، بی توجه به این امر، با كمال افتخار فقط خود را یك هاشمی از نسل نبی مكرم صلی الله علیه وآله و امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) معرفی می كرد. این گونه شواهد تاریخی، نشانه تأثیر فراوانی است كه وی از خاندان پدری خود گرفته است.