دیدار و ملاقاتی که به فراق ختم می شود
از قدیم الایام عشق خواهر و برادری عده ای از عاشقان زبانزد همه عالم بوده است . عشقی که نوع و کیفیتش شاید با عشق های دیگر تفاوت های زیادی داشته باشد .
در تاریخ از این نوع عشق و عاشقی ها کم ندیده ایم . عشق بین امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها … عشقی که باعث می شود خواهری از زندگی و جوانی و نشاط و خلاصه همه چیز خود بگذرد و با برادر راهی بیانان و دشت کرب و بلا شود. عشقی که نتیجه اش بودن همیشگی در کنار برادر و دیدن او در همه حال، عشقی که برای بله گفتن، از شرایط ازدواج یک خواهر می شود …
عشقی که در این راه از جان عزیزان و جگرگوشه هایش هم می گذرد و آنان را با عشق و افتخار تقدیم برادر می کند . واقعا عجیب است . فکر کردن به این حالت ها هم هوش و عقل را از آدمی می برد.
این یک قسمت از تاریخ بود … گوشه ی دیگری از این محبت و عشق را می توان در رابطه خواهر برادری حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام دید …بله …
این خواهر و برادر با وجود فاصله سنی فراوانی که با هم داشتند، اما نگاه هر دو به زندگی شبیه به هم بودند، علاقه و الفتی بینشان برقرار بود …
این علاقه و الفت به قدری بود که وقتی امام رضا(علیه السلام) به ایران مهاجرت کردند، حضرت معصومه پس از سپری شدن زمانی از نبود برادر، نتوانست دوری او را تحمل کند و وی به ایران سفر کرد.
در طول راه به شهر ساوه رسید، در آنجا به دلایلی چون بیماری و سیاسی رهسپار شهر قم می شوند. مدت 17 روز در منزل فردی به نام موسی بن خزرج، می ماند و سرانجام پس از 17 روز بدون اینکه بتواند برادر را ببیند، از دنیا می رود.
این اتفاق بنا بر نقل های تاریخی در سال 201 هجری قمری، حدود دو سال قبل از شهادت حضرت رضا(علیه السلام) رخ داده است (امام رضا - علیه السلام- در سال 203 شهید شد) از مصائب بزرگی بود که به امام رضا علیه السلام وارد شد، مصیبتی جانسوز، که خواهر مهربانش در نیمه راه وصال، مظلومانه و غریبانه به نقل های مختلفی (فوت یا شهادت) از دنیا می رود و دیدار و ملاقات، به فراق و جدایی، تبدیل گردید و داغ جانسوز شهادت حضرت معصومه(سلام الله علیها) قلب مبارک حضرت رضا(علیه السلام) را جریحهدار کرده و آن بانو نیز با دلی پر از سوز فراق و امید دیدار برادر، و با چشمی گریان از دوری برادر چشم از دنیا فرو می برند.
شاعر معاصر آقای"حسان” در این راستا گوید:
از مدینه به قصد خطه طوس رهروی خستهپاست معصومه
تا زیارت کند برادر خویش فکر و ذکر دعاست معصومه
روز و شب عاشقی بیابانگرد خواهری باوفاست معصومه
کلام را با روایاتی در باب مقام و منزلت این بانوی کریمه اسلام، “بانویی که معصوم به معنای عصمت 14 معصوم ندارند اما در جایگاهی چون عصمت حضرت زینب سلام الله علیها قرار دارند” به پایان می بریم:
حضرت رضا(علیه السلام) در مورد پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) فرمود: مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَةُ؛ کسی که او را در حالی که حقش را شناخته، زیارت کند، برای او بهشت است.
از ویژگی ها و امتیازات دیگر حضرت معصومه(علیهاالسلام) این بود که به علوم اسلام و آل محمد(صلی الله و علیه وآله) آگاهی داشت، و آن را برای دیگران و آیندگان، نقل می کرد، و از راویان و محدثان به شمار می آمد، چنان که روایت نقل بیانگر این مطلب است از این رو امام کاظم (علیه السلام) فرمود: “پدرش به فدایش باد"، در حدی که وجود شریفش حجت و امین پدرش امام کاظم (علیه السلام) بود، چنان که در فرازی از زیارتنامه غیر معروفه او آمده : “اَلسَلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ و حُجَتِهِ وَاَمِینِهِ؛ سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیه السلام)، و حجت و امین موسی بن جعفر(علیه السلام).
بنابراین حضرت معصومه(علیهاالسلام) حجت و امانتدار پدرش امام کاظم(علیه السلام) بود، که در این صورت، حجت و امین خدا و حجت و نشانه اسلام و حافظ امانت الهی بود..
تبیان