تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت
یا جوادالائمه ادرکنی
سلام می دهم از دور من به محضرتان
چه کرده با دل من مرقد منورتان
تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت
شده است عادت من هم گداییِ درتان
تو جنس غربتت از جنس غربت حسن است
میان خانه و غربت ؟ امان ز همسرتان
عجیب بود که یک زهر دو هدف را سوخت
نخست جسم تو و بعد قلب مادرتان
دلیل همهمه کردن به پشت در این بود
به گوش ها نرسد تا صدای آخرتان
خدائی باز هم این غیرت کبوترها
که مرهمی شده بر زخم جسم پرپرتان
به روی بام به جسم تو سایه گستردند
که لااقل نخورد آفتاب پیکرتان
به خاک دید تو را فاطمه (س) خدا را شکر
ندید حداقل روی نیزه ها سرتان
مسیر روضه به کرببلا مشخص شد
سخن ز نیزه شد و رأس جد اطهرتان
مصیبت دو جوان اهل بیت را سوزاند
یکی غم تو و دیگر علیِ اکبرتان
عطش نصیب تو شد جای شکر آن باقیست
که خنجری نشد آقا نصیب حنجرتان
حماسه ۹ دی
از وسوسه ی گندم ری درس بگیرید
ای فتنه گران ! از نه دی درس بگیرید
هر کس پیِ عمامه ی کوفی نسب افتاد
از قافله ی اهل بصیرت عقب افتاد
دنیا طلبان دیده ی بیدار ندارند
با آینه ی کرب و بلا کار ندارند
اسلام که رنجورِ تبِ خون جگری هاست
مجروحِ شبیخون همین فتنه گری هاست
با رفتنِ تان، زخم به لبخند گرفتیم
از فتنه ی دیروز جمل پند گرفتیم
رفتید ! ولی مردِ جگردار زیاد است
در جبهه ی حق میثم تمار زیاد است
از عشق در این جبهه مکرر بنویسید
از مالک و عمار و ابوذر بنویسید
آری بنویسید سر از فتنه گر افتاد
« با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد »
موجیم، پیِ ساحل آرام نباشیم
دل بسته و دلداده ی برجام نباشیم
دل بسته ی این دردِ مسلمانی خویشیم
دلداده ی آن پیرِ خراسانی خویشیم
شاعر:وحید قاسمی
همایش انجمن کربلا
به هر زبانی سخن کربلاست
صحبت درد ومحن کربلاست
عطربهشتی که رسد برمشام
رایحه ای از ختن کربلاست
پا ی پیاده رفتن عاشقان
همایش انجمن کربلاست
نور تو در سپهر ایثاروعشق
صاعقه ی شب شکن کربلاست
اکبرتو لاله ی گلزار حُسن
قاسم توخود حَسن کربلاست
وجود عباس تو یادآور
علقمه بیت الحزن کربلاست
اصغرتو زضرب تیر ستم
غنچه ی خونین دهن کربلاست
خواهرتو نایبة الحیدر است
زینب تو شیر زن کربلاست
پرچم سرخ حرمت جلوه ی
سینه خونین بدن کربلاست
داغ دل فاطمه تا روز حشر
تازه ز زخم کهن کربلاست
به دست مهدی شما درظهور
پیرهن بی کفن کربلاست
شکرخدا «وفایی» از جمله ی
گریه کنان چمن کربلاست
حاج سید هاشم وفایی
یاس بوی حوض کوثر می دهد....
باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشکی پوش بود
یاس ما را رو به پاکی می برد
رو به عشقی اشتراکی می برد
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح، پرپر می شود
راهی شبهای دیگر می شود
یاس مثل عطر پاک نیّـت است
یاس استنشاق معصومیّـت است
یاس بوی حوض کوثر می دهد….
شعر و پیامک مهدوی ویژه شب یلدا
شب یلدایم اگر با تو سپر شد یلداست
یا اگر این شب من باتو سحر شد یلداست
ما که عمری زده ایم دم زِ فراق تو، اگر..
بعد از این شام سیه خَتمِ سفر شد یلداست
ما که خود چله نشین تو شدیم آقاجان
این شب چله اگر از تو خبر شد یلداست
شب نشینی و کنار دِگران خوب اما..
با تو و عشق تو گر جمله به سر شد یلداست
ای خدایِ کرم و جود و محبت مهدی(عج)
از کرم، بر من اگر از تو نظر شد یلداست
همچنان آل علی در خطر تهدیداند
آن دمی که زِ شما دفع خطر شد یلداست
چون شهیدان تو ای شَهدِ شهادت نوشان..
سینه ام گر به دفاع از تو سپر شد یلداست
حرف آخر، اگر این چشم من ای صاحب اشک..
امشبی بَهرِ غَمِ جَدّ تو تَر شد یلداست