«حسن» چه نيكو نامي !
در آن صبح زيبا وقتي كه آفتاب از لابه لاي كوه ها و صخره ها و نخلستان ها عبور كرد و بر فراز آن خانه رسيد
خانه اي كه مركز تمامي خلقت بود
دانست كه از براي محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مقصد
خلقت از آغوش علي (علیه السّلام) و دامان فاطمه (سلام الله علیها) غنچه اي نو شكفته رسيده است.
آفتاب دسته اي از زيباترين شعاع هايش را چيده شده در سبدي از نسيم با طراوت اميد و آرزو از لابه لاي ملائك كه بر گرداگرد آن خانه طواف مي كردند گذراند و بر درگه آن خانه نشاند و تقديم آن غنچه آسماني كرد.
آفتاب جبرئيل را ديد كه فرود مي آمد تا نام آسماني آن غنچه را بر قلب محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشاند:
«حسن» چه نيكو نامي !
اينك تمامي خوبان از ابتداي تاريخ چشم به حسن (علیه السّلام) دوخته بودند. بشارت اين چهارمين تن از آل عبا را نيز همه انبيا و اوصيا از ابتدا داده اند.
چشمان زمان كه وسعت ديدش از ابتداي تاريخ گسترده بود و تحقق وعده هاي الهي را يكي پس از ديگري ديده بود اينك قدم هاي امام حسن (علیه السلام) را دنبال كرد او آينه اي بود كه نور محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و علي (علیه السلام) و #فاطمه (سلام الله علیها) را باز مي تاباند. كرامتش صداقتش شرافتش نجابتش علمش حلمش … همان كرامت و شرافت و صداقت و نجابت و علم و حلم پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود.
حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها ارومیه