انفاق
22 فروردین 1393
«مجید مجیدی» کارگردان توانای سینمای ایران، خاطره ای را تعریف می کند که جای تأمل بسیار دارد:
«در یکی از شب های سرد زمستان،رفتگری را دیدم که مشغول جارو کردن خیابان بود و من پس از اینکه ماشین را پارک کردم،به دلم افتاد که پولی هم به او بدهم.اول کمی دو دل بودم و تنبلی کردم ،اما سرانجام پول را برداشتم و خیلی محترمانه و دوستانه به طرفش گرفتم،خیلی هم احساس خوب بودن می کردم و در عوالم فرشته ها سیر می کردم!اما دیدم که به سختی تلاش دارد دستکش هایش را که به دستش چسبیده بود در بیاورد و بعد پول را بگیرد.اصرار کردم که چرا نمی گیری؟
گفت:بی ادبی می شود،این دست خداست که به من پول می دهد.
خدا شاهد است آن شب تا صبح نتوانستم بخوابم.»
منبع:کتاب«من منم»،گردآور:امیررضا آرمیون