انتخاب اصلح از نگاه نهج البلاغه (4)
در قسمت قبل تبیین نمودیم که سیاست حکومت اسلامی بر محور اخلاق اسلامی است، زیرا تنها در این صورت است که می تواند تامین کننده سعادت انسان باشد، سیاست اخلاقی بر مبنای حق مداری و آخرت گرایی استوار است،
اکنون می خواهیم بدانیم امام علیه السلام با سیاست مبتنی بر اخلاق اسلامی چه اهدافی را دنبال می کنند⁉️
از نگاه امام علیه السلام با توجه به اولویتهای انسان مومن سیاست و تلاش سیاسی برای بدست آوردن قدرت و حکومت نیست بلکه سیاست به معنی تلاش و تدبیر براساس رشد و تعالی فرد و جامعه است، لذا برای تحقق چنین هدفی سیاست باید عاری از هر گونه حیله و نیرنگی باشد همانگونه که امام علیه السلام در موقعیت های مختلف به تبیین این موضوع می پرداختند از جمله در خطبه200می فرمایند:
«سوگندبه خدا!معاويه ازمن سياستمدارتر نيست، امّا معاويه حيله گر و جنايتکار است، اگر نيرنگ ناپسند نبود، من از زيرک ترين افراد بودم، ولی هر نيرنگی گناه، و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. روز رستاخيز در دست هر حيله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود. به خدا سوگند! من با فريبکاری غافلگير نمی شوم و با سخت گيری ناتوان نخواهم شد.»
سیاست که به معنای اداره امور جامعه در راستای پیشرفت و تعالی معنوی و مادی مورد نظر خدای متعال و بر مبانی معارف الهی است را امام علیه السلام غیر از حیله گری و نیرنگ میدانند، بارها موقعیتهایی پیش آمد که امام می توانستند با یک دروغ یا نیرنگ حکومت را بدست گیرند اما هرگز چنین نکردند زیرا سیاستی که می خواهد پاسخگوی اساسی ترین مسائل و محورهای زندگی انسان باشد نمی تواند از مدار حق خارج شود.
امام بعنوان فردی که شناخت عمیق نسبت به انسان و درک حقیقت هستی دارد،باید سیاست ایشان منطبق بر اصول اخلاقی باشد تا باعث ارزشمندی آن شده و هر گونه تلاش سیاسی خارج از این چارچوب را موجب زیان و خسران می دانند که اینچنین سیاستی از گزند قدرت مصون است، و این نظام سیاسی است که اهداف امام علیه السلام را محقق می کند، در این باره در خطبه126نی فرمایند:
«آيا به من دستور می دهيد برای پيروزی خود، از جور و ستم درباره امّت اسلامی که بر آنها ولايت دارم، استفاده کنم؟. به خدا سوگند!، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنين کاری نخواهم کرد!»
از نگاه امیرالمومنین نه تنها حکومت و زمامداری با سیاست منطبق بر اصول اخلاقی همچون
(زهد،پرهیزازدنیاپرستی
،توجه به آخرت،پرهیز از قدرت نمایی
،پرهیز ازستم،اخلاص،پرهیز ازنیرنگ
،رنج خود و راحت مردم)مغایرتی ندارد
بلکه این سیاست عین حق است،و سیاست مطلوب جز از راه پیوند این امور محقق نخواهد شد، و تنها زمامدار و مسئولین با چنین ویژگی هایی است که می توانند انسانها را به کمال برسانند و سیاست را که امروز بازیچه نادانان شده است را به امری مقدس و در خدمت انسانیت مبدل سازند، از این رو امام علیه السلام در نامه27می فرمایند:
«امام هدايتگر، و زمامدار گمراهی، هيچ گاه مساوی نخواهند بود، چنان که دوستان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و دشمنانش برابر نيستند.»
لذا از دیدگاه امام حکومت اسلامی در پی حفاظت از مردم در همه زمینه ها و خدمت به آنان برای تامین سعادت دنیوی و اخروی است،پس برای تحقق چنین امری باید حکومت اسلامی سیاستی را دنبال کند که احکام الهی اجرا شود
بر این اساس و برای تحقق چنین هدفی محور تمام فرمایشات امیرالمومنین اجرای حدود الهی،رسیدگی به محرومان،اجرای عدالت،احقاق حق مردم،مساوات در اموال عمومی برای مسئولین و مدیران،با اجرای این امور جامعه اصلاح میشود و به رشد و بالندگی می رسد و با رعایت این اصول است که امور مادی مردم هم اصلاح میشود
اینجا به این نکته مهم می رسیم که در سراسر نهج البلاغه امام مردم را دعوت می کنند به پیروی و تبعیت، زیرا این همراهی و تبعیت موجب تحقق آرمانهای الهی میشود و در نتیجه اعتلای امت را به دنبال دارد، و دقیقا همین امر وجه تمایز سیاست های الهی با سیاست های شیطانی است،
‼️در پایان باید یادآورشویم که طبق آموزه های امیرالمومنین فردی را انتخاب کنیم که برای رسیدن به مسئولیت وعده دروغ ندهد حیله و نیرنگ به کار نبرد، زیرا چنین مسئولی قطعا اهداف و سیاست های نظام اسلامی را دنبال نمیکند
با ما همراه باشید
نهضت نهج البلاغه خوانی