از بابت تو خیالم راحت است
محبت مهدوی
هر لحظه امام زمان ارواحنافداه دارند ما را میبینند. هر عملی را که انجام بدهیم «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه/١٠۵).
همان لحظهای که در خانهات نشستهای و داری با همسرت صحبت میکنی، اگر یک صحبتی از روی مهر و محبت باشد، آقا خوشحال میشوند و میفرمایند در این خانه شیعیانِ من آرامش دارند.
اما اگر تندی کنی آقا ناراحت میشوند.
چقدر آقا از رفتار و حرکات ما خون دل بخورند؟ دیگر بس است. بیاید اینقدر آقایمان را نرنجانیم. حداقل در این دنیایی که امام زمانِ ما غریب و مظلوم و بیپناه است، آقا از طرف ما اَمان داشته باشند. ما به آقا اَمان بدهیم.
آقا بفرمایند این شیعهی من خوب میداند چطور عمل کند، ماشاءالله، احسنت، خیالم از بابت این شخص راحت است.
مثلِ یک پدری که در خانه دائم غم و غصهی بچههایش را دارد. یک بچه کوچک است نمیداند چکار کند، باید آن را بگیرند آرامش کنند.
به یک بچهای که عقل دارد، رشد کرده و به سن بلوغ رسیده است میگوید: آفرین بابا، تو دیگر غم مرا زیاد نکن، تو هم بیا کمک من باش.
امام زمان ارواحنافداه پدر مهربان است. «والد شفیق» پدرِ دلسوز و مهربانی است که میبیند همهی بچههایش دارند با آتش بازی میکنند، سَمّ مُهلکِ گناه را سر میکشند، یکی آتشبازی میکند، یکی لبِ پرتگاه رفته است. غم و غصهی همه را دارند.
حالا ما طوری باشیم که آقا به ما بفرمایند: آفرین، تو هم بیا کمکِ من باش. یک خورده این خواهر و برادرانت را نصیحت کن، جمع و جورشان کن، حفظشان کن. دیگر من غصهی تو را نمیخورم، از بابت تو خیالم راحت است.
استاد زعفری زاده