جایگاه دختر شایسته در ادبیات دینی
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم احمدی نژاد محقق مسائل تربیتی و دینی و مدیر گروه «فرهنگ دینی و تبلیغ» مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور به مناسبت دهه کرامت به واکاوی مسائل تربیتی دختران از نگاه اسلام پرداخته است.
نگاه اسلام و روایات به دختر و جایگاه دختر در خانواده و نکات تربیت دینی دختران در محیط خانواده چگونه می باشد؟
بنده نیز به سهم خود فرا رسیدن میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر را تبریک عرض می کنم؛ در دین اسلام ویژگی خاصی برای دختر ذکر شده است که بهترین مؤید این نگاه سیره اهل بیت(ع) است که ما می بینیم پیامبر و ائمه در برخورد با دختران به نکاتی اشاره می کرده اند که نشان دهنده این معناست از باب نمونه می توان به برخورد پیامبر اسلام(ص) با حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره کرد که حضرت به درب منزل دخترشان تشریف می آوردند و اظهار محبت می کردند.
از این نگاه یک برداشت می توانیم انجام دهیم به این معنی که انسانی کامل که پیامبر باشند در این برخوردها به ما آموزش می دهند که با دختران خود چگونه برخورد کنیم.
در روایات می بینیم که نسبت به دختران و تربیت آنها و محبت کردن به آنها این نگاه ویژه دیده می شود.
به نظر بنده اولین چیزی که در نظام تربیتی اسلام با آن مواجه هستیم فلسفه و هدف تربیت بوده و ما باید ببینیم که در نظام آموزشی چه هدفی از تربیت داریم و بعد از آن به محتوای تربیت و سپس به روشهای تربیتی می رسیم.
در نظام تربیتی اسلام آنچه که انسان با آن برخورد می کند این است که وقتی قرآن هم می فرمایند شما را از بطون مادرانتان به دنیا آوردیم هیچ چیزی نمی دانستید این نشان می دهد که انسان ویژگی هایی در وراثت به لحاظ روحی دارد اما به لحاظ علمی هیچ علمی ندارد. بنابر این ما صاحب فطرت دینی هستیم که با آن خلق شده ایم اما این فطرت دینی باید در فضای جامعه رشد کند و اولین مسأله این است که ما باید به دخترانمان آموزش دهیم. در مقطع بعدی باید این آموزش را بر اساس یک الگو و برنامه قرار بدهیم که همان نظام تربیتی اسلام است.
تقوا و همدلی راه نزدیکی به امام زمان (عجلالله تعالیفرجهالشریف)
رعایت تقوا و همدلی، باعث نزدیکی ما به حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف خواهد شد؛ وقتی ما در نیات و اعمال خود حساس بوده و از نظر روابط اجتماعی، منعطف باشیم و دوستانه رفتار نماییم، باعث رنجش حضرت نخواهیم شد
سیر و سلوک برای رسیدن به ارتباط با امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیاز به آمادگی روحی و فکری دارد؛ زیرا قرارگرفتن در این حالت روحانی است که انسان خود را به امام نزدیک میبیند. همینطور تقوا، تزکیه و شنیدن صدای عالم ربانی، از جمله راههای ارتباط با حضرت است؛ زیرا دل با شنیدن سخنان بزرگان همان کسانی که برای بزرگ شدن و رشد عقلی ما میکوشند، زنده میشود.
رعایت تقوا و ورع، توجه به واجبات و پرهیز از محرمات
اولین و پایهایترین شرط سازندگی خود، عمل به واجبات دین و اهتمام داشتن نسبت به انجام آنهاست. مؤمن منتظر نمیتواند ببیند که واجبی از او فوت میشود و می داند که محبوبترین کارها نزد خداوند، عمل به فرائض است. امام صادق علیه السّلام فرمودند: «قال اللهُ تبارَکَ وتعالی: ما تَحَبَّبَ الَیَّ عبدی باحبَّ مما افتَرَضتُ» خداوند فرمود: بنده ی من به وسیله چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من اظهار دوستی نکرده است.(اصول كافی،ج2،ص82) البته مقید شدن به انجام واجبات سختی دارد و مطابق طبع حیوانی و راحت طلب نفس انسان نیست، ولی منتظر واقعی بر این امر، صبرپیشه میکند و خود را بر خلاف امیال نفسانی به انجام آن، مقید میسازد.
3 اصل مهم در شاد زیستن از نگاه قرآن
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش داده و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد کند.
شادی و نشاط بزرگترین موهبت الهی برای انسان می باشد.
انسان ها در زندگی خود همیشه تلاش می کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به معنای نهایت لذت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد.
گاهی آدم ها راه را به خطا می روند و به جای این که به کیفیت زندگی روی آورند ، هم و غم خود را روی کمیت آن می گذارند ؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می کنند اما دریغ از ذره ای لذت و نشاط .
امروزه هر کسی را می بینیم شاد نیست، زندگی می کند اما از زندگیش لذتی نمی برد و شادی را در میدان دید خود پیدا نمی کند.
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می کند و آنان را حرام می شمارد ؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدی وارد می کند و او را بیمار می سازد .
حال شما بگویید آیا یک بیماری که مریضی صعب العلاج دارد از موهبت و نعمت زندگی لذت می برد؟ این که چگونه از زندگی نهایت بهره و سود را ببریم تا هم در دنیا و هم در آخرت زیبا زندگی کنیم و سعادت نصیبمان شود ، راهی است که تنها با علم و آگاهی و تمرین و عمل بدست می آید.
اصل اول: به رحمت خدا شاد باش
شادی خود را به هیچ کس وابسته نکن تا همیشه از آن برخوردار باشی.
وقتی با لذت های مادی و زودگذر شاد شدیم روشن است که با پایان این ها ما نیز دچار حزن و اندوه می شویم پس باید به قدرت لایزالی شاد بود که نقصان و زوال به ذات مقدسش راه پیدا نمی کند : قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ
بگو به فضل و رحمت خداست که [مۆمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است .(یونس/58)
ضمانتی برای بهشتی شدن
دستور امام صادق(علیه السلام) برای توبه حقیقی و ضمانت بهشت
وقتی گنهکاری نزد امام صادق(علیه السلام) آمد و گفت که میخواهم توبه کنم، امام فرمودند: واقعاً میخواهی توبه کنی یا مثل بقیه حرف میزنی؟!
گفت: نه، میخواهم واقعاً توبه کنم.
فرمود : توبهای که ما میگوییم حاضری انجام دهی؟!
عرض کرد: بله.
فرمود: اگر این توبهای که من میگویم، انجام دهی، به خدا قسم بهشت خدا را برای ورود تو ضامن میشوم. اگر آن توبهای که من میگویم انجام بدهی، معاملهای بالاتر از این با تو میکنم، من توبهای که به تو میگویم اگر عمل کنی، بهشت را ضامن میشوم.
عرض کرد: آقا بگویید.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اخرُج مِما أنتَ فِیهِ» هر چه که خدا نمیخواهد و الان هستی بیرون بیا، این توبه است. حسودی! رابطهات را با حسد بِبُر، متکبری! پَرِ تکبرت را قیچی کن، مغروری! پر غرورت را آتش بزن، ریاکاری! ریایت را بیرون بیاور و در آتش جهنم بریز، منافقی! از دو رو بودن دست بردار، در اداره کم کاری میکنی؟! کم کاری نکن، از شهوترانی بیرون بیا، چشمچرانی! از چشمچرانی بیرون بیا، هنوز هم مال حرام دوست داری، علاقهات را از مال حرام قطع کن: «اخرُج مِما أنتَ فِیهِ» بیرون بیا، از جلد گناه بیرون بیا.
فکری کرد و گفت: «خَرَجتُ مِما أنا فیِهِ» بیرون آمدم، میلیونر هم بود، گوسفند داشت، شتر داشت، آسیاب داشت، مغازه داشت، ملک اجارهای داشت، بیرون آمد.
ابو بصیر میگوید: روزی در کوفه او را دیدم که فقط یک پیراهن عربی پوشیده بود. به او گفتم کجایی؟!
گفت: دنبال یک پیراهن میگردم، این پیراهنی که تن من است، مال همان روزهایی است که در گناه بودم، از کوه به تنم سنگینتر است. گفت: یک پیراهن به او دادم، مرا دعا کرد.
مثل گلاب
به گل آب بدهی گلاب می دهد.یعنی همان چیز، بهترش را به شما بر می گرداند .خدا دوست دارد مثل گل باشیم ،یعنی هر کس به ما محبتی کرد با محبت بیشتر پاسخ بدهیم.هنگامی که شما را احترام کردند شما زیباتر احترام کنید هرگاه کسی به شما سلام کرد ،بهترش را پاسخ دهید .
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
«واذا حییتم بتحیه فحیّوا باحسن منها او ردّوها انّ الله کان علی کل شیء حسیبا» نساء/86
«هرگاه کسی شما را ستایش کند شما نیز باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید که خدا به حساب هر نیک وبد کاملا خواهد رسید.»