ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ .
ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ..
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم…
حتما کلیپ رو ببینید
رنگ کارمان را چگونه پیدا کنیم؟!
هر کاری که انجام میدهیم رنگ دارد:
حالا رنگ کارمان را چگونه پیدا کنیم؟!
پیش از انجام هر کاری از خودمان بپرسیم: هدفم از این کار چیست؟ پاسخِ این سوال رنگ کار ما خواهد بود
اگر پاسخ ما این باشد که هدفم هوس بازی یا خنک شدن دلم یا انتقام از کسی یا ظلم به کسی و… باشد رنگ کارمان شیطانیست
اما اگر پاسخ این بود: برای خدا، در راه خدا، به امید خدا و برای بندگان خدا انجام می دهم رنگ کارمان خداییست
به رنگ خــــدا شـویم / بقره ۱۳۸
تدبر در قرآن
به گفتگوی این زوج دقت کنید
به گفتگوی این زوج دقت کنید
آقا: گرسنه هستم،لطف میکنید غذایی بیاورید؟
خانم: بخدا چیزی در منزل نداریم و دو روز هست که خودم گرسنهام
آقا: پس چرا به من خبر ندادی؟
خانم: از پروردگارم شرم کردم كه چيزی از تو بخواهم كه توان برآوردن آن را نداشته باشی
نام آقا علی(علیه السلام) ونامخانم فاطمه(سلام الله علیها)بود
و چه زیبا، لباس یکدیگر بودند که قرآن فرمود: زنان برای شما لباس و پوشش هستند و شما برای آنان لباس و پوشش هستید(بقره آیه۱۸۷)
تدبر در قران
به لغزشگاهها نزدیک نشوید
به لغزشگاهها نزدیک نشوید
رهبرانقلاب: جاهایى هست که انسان پایش مىلغزد: «چوگل بسیار شد، پیلان بلغزند»؛ آدمها که جاى خود دارند.
جاهایى لغزشگاه است. به آنجاها نزدیک نشوید.
لغزشگاهها انواعى دارد. هر کس نقطه ضعفى دارد. یکى نقطه ضعفش پول است؛ یکى نقطه ضعفش رودربایستى و رفاقت است؛ یکى نقطه ضعفش احترام کردن است؛ یکى نقطهى ضعفش زن است؛ یکى نقطه ضعفش سورچرانى و شکمچرانى است.
هر کس نقطه ضعفى دارد. آدم خودش نقطه ضعف خودش را خوب مىفهمد. به آن نزدیک نشوید. اگر نزدیک شدید، براى خودتان خطر درست کردهاید.
علاوهبر نزدیک نشدن به نقطه ضعفها، باید در تقویت معنوى خودتان کوشا باشید.
اول قدمش این است که همین نمازى را که در شبانه روز پنج نوبت مىخوانید، با توجه بخوانید. ۷۱/۵/۱۹
رزق تنها نان و آب و كشك و دوشاب نيست!!
وسعت رزق
در ماه رمضان رزق خدا رزق وسيعى است؛ چون تنها به تن ما نمىخواهد رزق بدهد و تنها نان و آب و كشك و دوشاب نيست؛
عنايت وسيع و گستردهاى است كه همۀ ابعاد وجودى ما را در بر مىگيرد: تن و حسّ و وهم و حافظه و فكر و تخيّل و تعقل و تفكر و قلب و روح و سرّ مارا، همه را شامل مىشود؛ چون يك مراحلى از وجود ما هست كه هنوز خود ما هم آنها را نمىشناسيم. او «فَإنَّهُ يَعْلَمُ الِّسرَّ و أَخْفَى» است، او به پنهانتر از پنهان ما هم آگاه است.
ما براى او بارز و آشكار شدهايم، پيچيدگىها و پوششهايمان براى او حائل نيست. ما نمىفهميم كه اين پيچيدگىها با ما چه كرده و اين حجابها و سترها، چه محروميتهايى را بر ما تحميل كرده است.
اعضاى وجود ما هر كدام رزقى مىخواهند تا تغذيه شوند و رشد كنند و علامت رشد آنها هم توسعه، گستردگى و زاد و ولدشان است. يك پديدهاى كه رشد مىكند، هم به مرحلهاى مىرسد كه توسعه پيدا مىكند و هم به مرحلهاى مىرسد كه تكثير و توليد مىكند. اگر من در تفكر و تعقل و قلب و غضبم و در احساس و عواطفم رشيد باشم و قلب من هم قلب رشيدى باشد و رشد بكند، هم بايد توسعه و ظرفيت پيدا كند و هم بايد توليد كند و اثر بگذارد و هم معانىاى را كه به دست آورده، پخش كند.
اما وقتى ما به خودمان نگاه مىكنيم، مىبينيم كه دل ما تنگ و خسته است، فكر ما خسته است، حافظۀ ما، حسّ ما، هيچ كدام از اينها رزقى نبردهاند. ما چگونه بايد به اينها رزق بدهيم؟ رزق اينها براى ما مجهول است.
برگرفته از کتاب /بهار رویش
به قلم استاد صفایی حائری