آثار وپيامدهاي حماسه 9دی
حماسه نهم دي 1388 حرکت مردمي آثار و پيامدهاي فراواني در داخل و خارج از کشور داشت که مهمترين آنها عبارت است از:
1. نمايان شدن ظرفيت انقلاب اسلامي
حماسه 9دي اين باور را ايجاد کرد که تفکر انقلاب اسلامي و مديريت نظام جمهوري اسلامي ظرفيت لازم را براي رويارويي با چالشهاي پيچيده دارد و ميتواند آسيبهاي داخلي خود را ترميم کند و ازگردونههاي سخت عبور کند که فتنه 88 مهمترين گردونه بود. مديريت نظام در مهار فتنه و آشکارسازي ابعاد ان در جامعه نقش اساسي در خلق حماسه نهم دي داشت. نظا م بويژه پس از حادثه روز عاشورا، چالش را بهعنوان چالش با باورهاي مردم رسانه اي نمود. پيوند جريان فتنه با نظام سلطه و ضد انقلاب را بخوبي نشان داد، ماهيت فتنه را که چيزي غير از رقابتهاي انتخاباتي و تقلب در انتخابات بود، نمايان ساخت.
با وجود بحران ناشي از فتنه در مديريت آن، رفتار کنترل بحران و وضعيت اضطراري به جامعه تحميل نگرديد. هرچند در صحنه، بحران ناشي از فتنه مديريت و کنترل مي شد. اين اقدام نظام در وضعيتي بود که سران فتنه و ضد انقلاب خارجي و دولتهاي غربي فتنه 1388 را به عنوان بحران پر هزينه که نظام و جامعه در مديريت آن به بن بست رسيده است القا ميکردند. برخي از تحليلگران خارجي کنش هاي اعتراض آميز پس از انتخابات را بزرگترين چالش داخلي نظام سلطه در سه دهه گذشته معرفي کردند.
يکي از ظرفيت هايي که آشکار شد، حضور برجسته نسل سوم انقلاب اسلامي در خلق حماسه نهم دي، آن حماسه را ماندگار کرد و نشان داد در دهه چهارم و در مقابله با جنگ نرم و چالش هاي پيچيده دشمن، نظام جمهوري اسلامي از سرمايه عظيم اجتماعي( با همان احساس و عظمت ابتداي انقلاب اسلامي) برخوردار است. پيام 9 دي اين بود که جوانان مهمترين نيروي آينده ساز در تمام مناسبات سياسي و اجتماعي هستند.
2. آشکار شدن پيوند جريان فتنه با خارج از کشور
درفتنه 1388 پيوند ضد انقلاب با دولتهاي غربي با احزاب و گروههاي سياسي و برخي از نخبگان داخل کشور در يک جبهه واحد نمايان شد. به لحاظ نوع گفتمان، شعارها و مواضع و عملکرد رابطه فتنه با خارج از کشور براي ملت ايران مشخص گرديد. چهره همه عناصر و جرياناتي که بعد از رحلت حضرت امام(ره) به عنوان حلقه هاي انحرافي خط امام مطرح بودند و در جريان فتنه مؤثر و نقشآفرين بودند، آشکار گرديد.
3. در هم ريختن باور و براورد جريان فتنه
با بهره گيري از فرصت انتخاباتي بر اين باور بود که با فراخوان جمعيت خاموش و تغيير باورهاي ذهني جامعه نسبت به نظام و دولت موجود مي تواند بر نتايج انتخابات تأثير بگذارد و با بسيج اجتماعي، نظام را در نتيجه انتخابات به چالش کشد. زماني که جامعه به مرور به تحليل روشن و شفاف در روندي چند ماهه رسيد، سطح تقابل از تقابل احمدي نژاد و رقابتهاي انتخاباتي و مديريت انتخابات با تقابل با نظام در باورهاي ذهني مردم شکل گرفت و مردم احساس کردند فتنه، نوع و الگوي حکومت و پايه هاي اصلي قدرت نظام را هدف قرار داده است.
4. تقويت باور به وجود جنگ نرم
مشکل باور به وجود جنگ نرم و انکار آن توسط برخي ازنخبگان و جامعه با بصيرتي که در فتنه 1388 راه افتاد به ميزان قابل توجهي برطرف شد. خلأ 20 سال بيبصيرتي نسبت به راهبرد تهاجم فرهنگي به اين فتنه به صورت جهشي حل شد؛ به عبارتي برکاتي که سال 1388 فتنه بهوجود آورد انقلاب را به تعبير مقام معظم رهبري حضرت امام خامنهاي- دامت برکاته- موجب واکسينه شدن نظام گرديد.
5. آشکار شدن چهره واقعي نخبگان کشور
فتنه 1388 يکي از بزنگاههاي جريانات سياسي کشور بود. آزمون بزرگي براي همه جريانات سياسي بود. در واقع در اين فتنه چهره واقعي و ميزان همراهي واقعي جريانات سياسي کشور با انقلاب آشکار گرديد. اين فتنه نشان داد که غرب کار گسترده اي از قبل براي شکار نخبگان و برخي از فرصتها همانند انتخابات انجام داده است. در اين آزمون تاريخي نخبگان سياسي هر کدام به اندازه وفاداري به نظام و يا زاويه اي که با نظام داشتند اقدام کردند.
1) عده اي مشخص شد که دشمن در آنها نفوذ دارد.آنها در نقش پياده نظام بازيچه دشمن شدند و خيانت بزرگي را رقم زدند.
2) برخي بازي خوردند و با تحليل هاي غلط در ميدان دشمن عمل کردند و حرکت جريان فتنه را تأييد کردند.
3) برخي از نخبگان فکري و سياسي کشور تحت تأثير تحليلهاي ناکافي و وابستگيهاي مختلف دنيايي در برابر فتنه سکوت کردند.
4) برخي در صراط مستقيم انقلاب با تأسي به گفتمان و مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامي با فتنهگران بموقع مقابله کردند، از مواضع رهبري حمايت کردند و به روشنگري عليه فتنه پرداختند.
6. نمايان شدن کار گسترده غرب
کشورهاي غربي به سردمداري امريکا بهعنوان يکي از بازيگران صحنه انتخابات کشور از مدتها قبل بسيار علاقهمند بودهاند تا در عرصه انتخابات نقش مؤثري داشته باشند. هر چند تلاشهاي فراوان آنها در دوره هاي پيشين با عدم اقبال ملت ايران با شکست سنگين روبهرو شد، آنها از تلاش دست برنداشتند و هرچند نااميدانه و ليکن به فعاليتهاي خود در اين دوره از انتخابات نيز ادامه دادند. در جريان انتخابات، اميدهايي براي غرب ايجاد شد و آنها احساس کردند پايگاه مردمي 14 ميليوني در داخل جامعه پيدا کرده اند. در موضوع ايجاد شکاف ميان نخبگان و رهبري و خدشه دار کردن وحدت ملي نيز احساس اميد کردند. غرب و امريکاييها از به کار گرفتن امکانات رسانه اي و استفاده از هنر ديپلماسي عمومي براي تحت فشار قرار دادن ايران هيچگونه دريغ نکردند. تلاش فراواني در ايجاد اجماع بين المللي عليه جمهوري اسلامي و کاهش مشروعيت داخلي و خارجي نظام همزمان با انتخابات انجام دادند.
بر اساس آنچه گفته شد تشديد فشارهاي اقتصادي و سياسي از طريق صدور قطعنامه هاي جديد، برانگيختن جمعيت هاي خاموش براي تأثيرگذاري بر نتايج انتخابات، حمايت از نامزد مرعوب، تشکيک در نتيجه انتخابات و دامن زدن به پروژه تقلب و بحراني جلوه دادن اوضاع کشور پس از انتخابات مهمترين بخش از مواضع و راهبردهاي غرب در برابر انتخابات دوره دهم رياست جمهوري ايران است.
7. شکست نظريههاي غربي و کپيبرداري از الگوهاي انقلاب مخملي در ايران
ساماندهي انقلاب مخملي در ايران توسط بنياد سوروس با واسطه افرادي همچون هاله اسفندياري، كيان تا جبخش و رامين جهانبگلو نيز از ديگر برنامههاي براندازي نرم در ايران بوده است. براساس اعترافات هاله اسفندياري، بنياد سوروس با حمايت از برنامههاي خاورميانهاي مركز امريكايي «ولسون» به دنبال ايجاد يك شبكه غيررسمي در ايران به منظور عملي نمودن اهداف براندازي نرم بوده است. در اين راستا كيان تاجبخش مدير و نماينده بنياد سوروس در ايران با اقداماتي همچون راهاندازي كارگاه هاي مطالعاتي متشكل از جوانان و دانشجويان و تدريس اصول و مباني شبكهسازي اجتماعي سعي كرد زير ساختهاي براندازي نرم را در ايران ايجاد کند شواهد و قرائن نشان ميدهد كه تجديدنظر طلبان هواخواه ليبراليسم و سكولاريسم با پشتيباني دشمنان نظام جمهوري اسلامي ايران در حال طراحي و عملياتي نمودن پروژه ديگري از سلسله پروژههاي انقلاب رنگي و مخملين در انتخابات دهم رياستجمهوري بودند. اين پروژه كه گرجستانيزه نمودن و او كراينيزه كردن انتخابات نام گرفت که با تدابير و هوشمندي مقام معظم رهبري حضرت امام خامنهاي- دامت برکاته- و حرکت بارز و حماسه نهم دي 1388 شکست خورد.
انتخابات در ايران ويژگي هاي خاص و منحصر به فردي نيز دارد به طوري که انتخابات در ايران معنايي بيش از انتخاب شدن و انتخاب کردن دارد. برخي از اين ويژگيها عبارت است از:
8. ضرورت توجه ويژه به انتخابات در ايران
در جمهوري اسلامي ايران به دليل ويژگيها و وضعيت منحصر به فرد انقلاب اسلامي و دشمني و خصومت ذاتي قدرتهاي استکباري در پس کنش آشکار مردم( انتخاب شدن و انتخاب کردن) به طور کاملاً آگاهانه، همواره اين هدف دنبال مي شد که توطئه ها و دشمني هاي غرب و بويژه با سردمداري امريکا را در پرتو برگزاري انتخابات خنثي سازند. انتخابات در ايران به ايجاد مصونيت، بازدارندگي و اقتدار نظام کمک مي کند. برگزاري انتخابات فراوان در جمهوري اسلامي ويژگي ديگرانتخابات در ايران است به طوري که هر ساله شاهد برگزاري يک انتخابات در کشور بوده و هستيم. دستهبنديهاي سياسي از يک طرف و عدم تعميق تحزب گرايي صحيح از سوي ديگر، باعث ايجاد مخاطرات زيادي براي کشور و مردم بويژه همزمان با برگزاري انتخابات شده است. با وجود جناحبنديهاي سياسي ناقص و بيمارگونه در کشور و پيامدهاي منفي آن، مردم ايران احساس مثبت و بسيار خوبي از برگزاري انتخابات دارند و به جرأت ميتوان گفت در سرنوشت کشور فعالانه مشارکت داشتند و يکي از مهمترين و جديترين عرصه مشارکت سياسي خود را در انتخابات مي دانند.