امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) مى فرماید:
«صافوا الشیطان بالمجاهدة و اغلبوه بالمخالفة، تزكو انفسكم و تعلو عند الله درجاتكم» “ 1
راه تشخیص شكست و پیروزى در جهاد اصغر روشن و آسان است، اما نشانه تشخیص پیروزى و شكست در نبرد با دشمن درون موافقت و مخالفت است.
اگر شیطان دستور داد و انسان را به گناهى تحریك كرد و او انجام داد و به جایى كه نباید نگاه بكند، نگاه كرد، مالى را كه نباید بگیرد، گرفت یا سخنى را كه نباید بگوید، گفت و با این كه مى داند این كار، گناه است با او موافقت كرد و خواسته هاى او را برآورد، زمینه پیشروى او و شكست خود را فراهم كرده است. اگر كسى دستى به گناه دراز كرد، پایى به جاى حرام گشود، و زبانى به دروغ و تهمت و افترا و مانند آن باز كرد، همان لحظه شروع گناه لحظه پیشروى شیطان است، چنانكه لحظه اى كه دارد مقاومت مى كند، لحظه عقب نشینى شیطان و اسیر كردن وى است، اما وقتى كاملا گناه را ترك مى كند لحظه پیروزى او و شكست شیطان است.
شیطان مانند دزدان هراسناك به هنگام حمله آماده فرار است و آن قدر قوى نیست كه در هنگام تهاجم، مقاوم باشد:
«ان كید الشیطان كان ضعیفا» “ 2
كید شیطان همیشه ضعیف بوده و هست و این اختصاص به زمان معینى ندارد; زیرا تعبیر «كان» در این آیه، دلالت بر استمرار مى كند. از اول هم شیطان در برابر عقل و وحى الهى ضعیف بود. بنابراین، اگر كسى در جنگ با شیطان شكست بخورد، در حقیقت در جنگ با دشمنى ضعیف شكست خورده و باید خیلى ضعیف النفس باشد تا دشمنى ضعیف او را شكست دهد.
حال اگر دشمن، ضعیف است چرا به این نبرد، جهاد اكبر گفته اند؟
پاسخ این است كه….
امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) مى فرماید:
«صافوا الشیطان بالمجاهدة و اغلبوه بالمخالفة، تزكو انفسكم و تعلو عند الله درجاتكم» ” 1
راه تشخیص شكست و پیروزى در جهاد اصغر روشن و آسان است، اما نشانه تشخیص پیروزى و شكست در نبرد با دشمن درون موافقت و مخالفت است.
اگر شیطان دستور داد و انسان را به گناهى تحریك كرد و او انجام داد و به جایى كه نباید نگاه بكند، نگاه كرد، مالى را كه نباید بگیرد، گرفت یا سخنى را كه نباید بگوید، گفت و با این كه مى داند این كار، گناه است با او موافقت كرد و خواسته هاى او را برآورد، زمینه پیشروى او و شكست خود را فراهم كرده است. اگر كسى دستى به گناه دراز كرد، پایى به جاى حرام گشود، و زبانى به دروغ و تهمت و افترا و مانند آن باز كرد، همان لحظه شروع گناه لحظه پیشروى شیطان است، چنانكه لحظه اى كه دارد مقاومت مى كند، لحظه عقب نشینى شیطان و اسیر كردن وى است، اما وقتى كاملا گناه را ترك مى كند لحظه پیروزى او و شكست شیطان است.
شیطان مانند دزدان هراسناك به هنگام حمله آماده فرار است و آن قدر قوى نیست كه در هنگام تهاجم، مقاوم باشد:
«ان كید الشیطان كان ضعیفا» ” 2
كید شیطان همیشه ضعیف بوده و هست و این اختصاص به زمان معینى ندارد; زیرا تعبیر «كان» در این آیه، دلالت بر استمرار مى كند. از اول هم شیطان در برابر عقل و وحى الهى ضعیف بود. بنابراین، اگر كسى در جنگ با شیطان شكست بخورد، در حقیقت در جنگ با دشمنى ضعیف شكست خورده و باید خیلى ضعیف النفس باشد تا دشمنى ضعیف او را شكست دهد.
حال اگر دشمن، ضعیف است چرا به این نبرد، جهاد اكبر گفته اند؟
پاسخ این است كه چون میدان جهاد با شیطان و ابزار اغواى او، یعنى هواى نفس بسیار وسیع است و غنیمت یا غرامتى كه در این جنگ نصیب یا دامنگیر انسان مى شود بسیار مهم است. هر جنگى در جهان طبیعت رخ دهد هم غنیمت هایش محدود است و هم غرامت هایش، ولى غنیمت هاى جهاد با شیطان و نفس اماره نامحدود و غرامت هایش نیز جبران ناپذیر است; زیرا انسان در نبرد با شیطان، یا شرف و شرع را حفظ مى كند یا آنها را از دست مى دهد، از این جهت جنگ، جنگ اكبر است و براى انسانى كه ورزیده نیست، جنگ با دشمن درون، گرچه ضعیف باشد، دشوار است. و گرنه به لحاظ دشمن اگر سنجیده شود، جنگ، بزرگى نیست. انسانى كه عقل دارد و به وحى تكیه كرده و به ركن وثیق عنایت الهى وابسته شده شكست نمى خورد.
مبلغان الهى، تنها از خدا هراسناكند. پس اگر شیطان خواست كسى را تهدید، و با وعید مرعوب كند، او مى گوید: من فقط از خدا مى ترسم، نه از غیر او
شیطان
از این رو امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمود: شما در برابر شیطان صف آرایى كنید. مسائل علمى و برهانى را در جبهه مغالطات و ترس از خدا را در جبهه تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهى را در جبهه زرق و برق فریباى شیطانى قرار بدهید; یعنى او از سه راه، حمله مىكند پس شما هم در سه جبهه دفاع كنید.
او براى این كه كسى را فریب داده بگوید، قیامت و پیغمبرى نیست; بلكه محدوده هستى همین طبیعت است، مغالطه هاى وهمى را ردیف مى كند! و شما در جبهه فكرى در برابر مغالطه هاى وهمى او خود را به براهین عقلى مسلح كنید، تا با آن از مغالطه هاى وهمى شیطان برهید و این، كارى فكرى است.
در جبهه دوم، شما را از بسیارى از امور مى ترساند. شما هم در مقابل بگویید من اگر براى ترس وهمى، تن به تباهى بدهم، جهنم را چه كنم؟ من كه باید بترسم، فقط از جهنم و عذاب خدا مى ترسم نه از غیر او، چنانكه ذات اقدس اله مى فرماید:
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله» ” 3
مبلغان الهى، تنها از خدا هراسناكند. پس اگر شیطان خواست كسى را تهدید، و با وعید مرعوب كند، او مى گوید: من فقط از خدا مى ترسم، نه از غیر او.
در جبهه سوم، شیطان اگر بخواهد كسى را با زرق و برق فریب دهد، این شخص مى گوید من فقط به رزق الهى امیدوارم; نه این كه بر زرق و برق شیطانى تكیه كنم. بنابراین، جاهل و نیز عالم غیر مهذب، زود فریب مى خورد. تنها گروهى موفقند كه دو ركن اساسى عقل عارف و نفس عزوف را تحصیل كرده باشند:
«لا یزكو عند الله سبحانه الا عقل عارف و نفس عزوف» ” 4
شایان ذكر است كه گر چه كید زنان در قرآن كریم به وصف بزرگى موصوف شد:
«…ان كیدكن عظیم» ” 5
لیكن هر عظیمى در قیاس با عنایت پروردگار بزرگ، حقیر و زبون است از این رو هم كید شیطان جنى و هم كید شیطان انسى با اعتماد بر لطف خداوند، ضعیف و اندك است.
امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرمود: شما در برابر شیطان صف آرایى كنید. مسائل علمى و برهانى را در جبهه مغالطات و ترس از خدا را در جبهه تهدید او و ترس از دنیا و امید به وعده و بهشت الهى را در جبهه زرق و برق فریباى شیطانى قرار بدهید; یعنى او از سه راه، حمله مى كند پس شما هم در سه جبهه دفاع كنید
سرباز شیطان
شیطان، نخست، ماموریت دارد در حد وسوسه عدهاى را به گناه دعوت كند; اما اگر انسان دعوت او را پذیرفت و به گناه آلوده شد، به تدریج مسموم مى شود و تحت ولایت او قرار مى گیرد و شیطان در جهاد اكبر بر او پیروز مى شود و در نتیجه او را جزو ستاد و سپاه خود قرار مى دهد; چنانكه در قرآن آمده است:
«و اجلب علیهم بخیلك و رجلك» ” 6
بر اساس همین بیان قرآنى، امام صادق (علیه السلام) درباره گناهكاران مى فرماید:
«اذا اخذ القوم فی معصیة الله فان كانوا ركبانا، كانوا خیل ابلیس و ان كانوا رجالة كانوا من رجالته» ” 7
آنان اگر سوارند، از واحدهاى سواره نظام شیطان و اگر پیاده اند، از واحدهاى پیاده نظام او هستند. از همه بدتر، عالم بى عمل است; قرآن كریم مى فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون» ” 8
مقت و عذاب خدا نسبتبه عالم بى عمل و واعظ غیرمتعظ، زیاد است. چنانكه در حدیث نورانى امام باقر (علیه السلام) آمده است: كسى كه مردم را به عدالت و فضیلت و تقوا دعوت كند و خود، عادل نباشد، حسرتش در قیامت، زیاد و مشمول آیه:
«یا حسرتى على ما فرطت فى جنب الله» ” 9
است و اظهار تاسف مى كند كه چرا من در مورد فرمان خدا تقصیر و كوتاهى كردم:
«ان اشد الناس حسرة یوم القیامة الذین وصفوا العدل ثم خالفوه و هو قول الله…» ” 10
منبع: تفسیر موضوعی قران، جلد 15، آیت الله جوادی آملی