منم سربازت میشم....
فضائل امیرالمومنین تا عید ولایت
استوری روزشمار غدیر
2 روز مانده تا عید بزرگ غدیر خم
روایت شده که جماعتی از سرزمین روم وارد شهر مدینه شدند و در میانشان مرد دانشمندی از راهبهای نصاری بود، و در آن وقت حکومت مسلمین به دست أبو بکر بود، راهب با شتر خود که بار آن طلا و نقره بود به سوی مسجد مدینه که أبو بکر با جماعتی از مهاجر و انصار در آنجا بودند رفت.
راهب پس از عرض احترام و اظهار محبّت گفت: کدام یک از شما جانشین پیامبرتان و امین دین شما است؟.
حاضرین به جانب أبو بکر اشاره نمودند.
راهب گفت: ای شیخ نام شما چیست؟ گفت: نام من عتیق است. راهب پرسید: نام دیگرت چیست؟ گفت: صدّیق. راهب گفت: نام دیگر شما چه می باشد؟ گفت: جز اینها نام دیگری برای خود نمی دانم.
راهب گفت: شما آن فردی نیستی که در پی او می باشم.
أبو بکر گفت: حاجت و مقصود تو چیست؟ راهب گفت: من از سرزمین روم با این شتر و بار طلا و نقره اش بدینجا آمده ام تا از امین این امّت مسأله ای را بپرسم، که در صورت پاسخ به آن مسلمان می شوم و مطیع فرمان او خواهم شد و این همه طلا و نقره را میان شما پخش خواهم کرد، و در صورت عجز از پاسخ از همان راهی که آمده ام برگشته و اسلام را قبول نکنم.
أبو بکر گفت: آن مسائلی که منظور داری بپرس؟
راهب گفت: بخدا سوگند هیچ سخنی نگویم تا شما مرا از هر تعرّضی امان دهی!.
أبو بکر گفت: تو در امانی، و هیچ مشکلی نخواهی داشت، آنچه می خواهی بگو؟
راهب گفت: مرا خبر دهید از آن چیزی که برای خدا نبوده و خدا آن را ندارد و آنچه از خدا نباشد و آنچه که خداوند آن را نداند؟.
أبو بکر متحیر شده و هیچ جوابی نداد، و پس از اینکه زمانی ساکت ماند دستور داد عمر را حاضر کنند، و چون او حاضر شده و پهلویش نشست أبو بکر به راهب گفت:
از این شخص بپرس. پس راهب رو به عمر کرده و سؤال خود را تکرار کرد و او نیز از پاسخ به آن عاجز ماند.
سپس عثمان وارد مسجد شد و همان مذاکره سابق میان او و راهب نیز انجام شد ولی عثمان نیز از جواب به آن سؤال فرومانده و ساکت شد.
پس راهب با خود گفت: اینان شیوخ بزرگواری هستند، ولی افسوس که به خود مغرور بوده و متکبّرند، سپس برخاست تا از مسجد خارج شود.
أبو بکر گفت: ای دشمن خدا اگر وفای به عهد نبود زمین را از خونت رنگین می ساختم.
در اینجا سلمان فارسی رضی اللَّه عنه برخاسته و به خدمت حضرت أمیر علیه السّلام رسیده- و او با دو فرزندش حسن و حسین در وسط خانه نشسته بود- و آن حضرت را از جریان مسجد باخبر ساخت.
حضرت أمیر علیه السّلام با شنیدن جریان برخاسته و رهسپار مسجد شد و حسن و حسین علیهما السّلام نیز به دنبال پدرشان آمدند، تا حضرت أمیر علیه السّلام به مسجد وارد شد جماعت حاضر با تکبیر و حمد الهی خوشحال و مسرور گشته و در برابر آن جناب همگی برخاسته، و او را جا دادند. پس أبو بکر راهب را خطاب کرده و گفت: کسی را که تو می خواستی حاضر شد، آنچه می خواهی از او بپرس!.
راهب نیز روی به جانب آن حضرت نموده و گفت: ای جوان نامت چیست؟
فرمود: اسم من نزد یهود «الیا» و نزد نصاری «ایلیا» و نزد پدرم «علی» و نزد مادرم «حیدره» می باشد.
راهب گفت: مقام و نسبت تو از پیامبر اسلام چیست؟
فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پیغمبر هستم.
راهب گفت: به خدای عیسی قسم که تو مطلوب من هستی، به من خبر بده از آنچه خدا را نیست و آنچه از خدا نیست و آنچه خدا آن را نداند؟
فرمود: با فرد خبیر و آگاهی روبرو شدی، امّا اینکه گفتی «آنچه خدا را نیست» همان زوج و فرزند است که خدا را عیال و فرزندی نباشد.
و اینکه گفتی «آنچه از خدا نیست» عبارت است از ظلم که خداوند در حقّ هیچ کس ظلم روا ندارد. و اینکه گفتی: «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند برای خود هیچ شریکی را نمی شناسد.
راهب برخاسته و کمربند (نشان مذهبی) خود را باز کرد، و پیشانی آن حضرت را بوسیده و گفت: من شهادت می دهم که خداوند شریکی نداشته و تنها است و شهادت می دهم که محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت می دهم که تو خلیفه و وصی پیغمبر و امین امّت اسلامی و معدن دین و حکمت و سرچشمه علم و برهان هستی!. من نام تو را در تورات به عنوان «الیا» و در انجیل به عنوان «ایلیا» و در قرآن به عنوان «علی» و در کتابهای گذشته به عنوان «حیدره» خوانده ام و من روی اطّلاعات خودم معتقدم که تو وصی پیغمبری، و أمیر این حکومت، و از همه به این مکان سزاوارتری، پس جریان امور تو با این قوم چیست؟
أمیر المؤمنین علیه السّلام جواب مختصری از سخن راهب داد و راهب برخاسته و اموال خود را تسلیم آن حضرت نمود. و آن جناب علیه السّلام نیز همان لحظه تمام آن طلا و نقره را به فقرا و نیازمندان مدینه تقسیم و از مسجد بیرون رفت. و راهب؛ مسلمان به شهر خود بازگشت.
خبرگزاری حوزه
امام هادی علیه السلام:
فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام بر همه محبین ایشان مبارک باد.
دو زیارت بسیار مهماز امام هادی علیه السلام
الف) زیارت جامعه کبیره
این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معناو عالی ترین شأن است. امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.
ب) زیارت غدیریه
این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.
این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.
فضائل امیرالمومنین تا عید ولایت
استوری روزشمار غدیر
3 روز مانده تا عید بزرگ غدیر خم
در ذكر فضائل مولانا اميرالمؤمنين على عليه السلام
حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند:
«و انا امیرالمؤمنین و یعسوب المتقین و آیة السابقین و لسان الناطقین و خاتم الوصیین و وارث النبیین و خلیفة رب العالمین و صراط ربی المستقیم و قسطاسه(وفسطاطه) و الحجة علی السماوات و الارضین و ما فیهما و ما بینهما »
«من امیرالمومنین و فرمانروای پرهیزکاران و نشانه گذشتگان و زبان گویندگان و خاتم اوصیا و وارث انبیا و خلیفه پروردگار عالمین هستم. و راه راست و ترازوی خدا و حجت خدا بر آسمانها و زمینها و آنچه در آن دو و میان آنها است، می باشم»
فقط حیدر امیرالمومنین است
?مختصرالبصائر ص130_137- بحارالانوار ج 53 ص 46_49 ح 20
فضائل امیرالمومنین تا عید ولایت
استوری روزشمار غدیر
5 روز مانده تا عید بزرگ غدیر خم
در ذكر فضائل مولانا اميرالمؤمنين على عليه السلام
شخصی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و عرض کرد: آیا دوستی علیّ بن ابی طالب علیه السلام مرا سود می بخشد؟
حضرت فرمودند: از جبرئیل سئوال می کنم و جوابت را می دهم.
وقتی به جبرئیل فرمودند، او عرض کرد: از اسرافیل سئوال می کنم، اسرافیل به جبرئیل گفت: با پروردگارم مناجات می کنم.
از پیشگاه ربوبی به اسرافیل خطاب شد که به جبرئیل بگو: به حبیب ما محمّد صلی الله علیه و آله و سلم سلام برساند و بگوید:
أنت منّی حیث شئت أنا، وعلیّ منک حیث أنت منّی، ومحبّوا علیّ منه حیث علیّ منک.
تو نسبت به من آن طوری هستی که می خواهم، و علی نسبت به تو به گونه ای است که تو نسبت به من هستی و دوستان علی نسبت به او آن طوری هستند که علی نسبت به تو می باشد.
الجواهر السنیّه، شیخ حرّ عاملی به نقل از جزء چهارم کتاب «کنز الفوائد»، مائه منقبه، منقبت 20
من کنت مولاه فهذا علی مولاه
هرخانه یک علم سبز علوی
باسلام وخداقوت عزیزان وعاشقان مولاعلی(ع)
عید غدیرعید ولایت نزدیک است باتوجه به وضع موجودجامعه و اقدامات انجام شده از طرف موکب خواهران غدیر علم های غدیر به مبلغ 20هزارتومان در اختیار یاران غدیرجهت نصب دردرب منازلشون ازعیدقربان تاعید غدیر قرار داده میشود.
علم ها با نام مبارک مولا علی علیه السلام مزین شده و به دوستداران و محبان امیرالمومنین تحویل داده شد.