منم سربازت میشم....
خالق مهربان من !
اگر دست تقدير تو، لباس سپيد آخرت را بر تن من پوشاند و درخت زندگي ام ،
تن به خواب زمستاني و ابدي خويش سپرد و ميان من و آن بهار موعود
جدايي افتاد، پس در زماني که سيماي مهربان آن ماه تابان در آسمان
چشم مردمان آشکار شد، مرا از محراب قبرم برانگيز و توفيق احرام در صحن
و صفايش عنايت کن تا لبيک گويان در گرد کعبه وجود مقدسش طواف کنم.
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ كس نمیتواند پاسداری از اسلام كند در حالی كه ایمان و یقین به اباعبداللهالحسین(ع) نداشته باشد.
در زمان غیبت كبری به كسی «منتظر» گفته میشود و كسی میتواند زندگی كند كه منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادتطلبی میخواهد.
شهید مهدی زین الدین
… و انسان تشنه آفريده شد “لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَد[1]” و ..
خداوند عرشش را بر آب بنا نمود تا ببيند چه كسي بهتر آب مي يابد و سيراب مي گردد؟ “َ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا[2]” و..
احمد در آبگير غدير، هزاران آدم را گرد هم آورد تا به آنها بگويد: بايد براي رفع عطش كاري كرد، نبايد تشنه ماند، وقتي مي شود از زلال رود سيراب شد، چرا نبايد دل به باران سپرد؟!. اگر براي تشنگي فكري نشود، چشمانِ تشنه، سرابها را آب خواهند پنداشت ” كَسَرابٍ بِقيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً[3]".
طبيعي است كه اين اتفاق بيافتد. بالاخره انسان با آب زنده است “جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَي[4]”، و زنده بودن، يعني پاكيزه بودن و با شيطان نگشتن، و حيران و گم، نبودن و استوار قدم بر داشتن و اين همه به بركت تكريم آبي است كه منسوب به آسمان است “َ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدام[5]".
احمد در غدير، ساقي بعد از خود را به مردم معرفي كرد و گفت: خداوند از آسمان آبي پاكيزه فرو فرستاده است “أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا[6]"، پر از بركت “َ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكا[7]” تا شما را آبي گوارا بنوشاند….