منم سربازت میشم....
در میلاد حضرت ختمى مرتبت، محمد مصطفى«صلى الله علیه و آله»
شب است و چراغ هاى آسمان خاموش. بر بلنداى کوه هاى مکه ستاره اى در حال ظهور است. از دوردست ها صداى هلهله مى آید باران نور آن چنان مى بارد که اگر چشم دلى باشد و گوش جانى، غلغله فردوسیان به وضوح شنیده خواهد شد.
تلالؤ مرواریدى درخشان، تمام آسمان و زمین را به رقص و دست افشانى کشانده است.
آى نو رسیده جنّت! کودک روزهاى روز و مرد تمام فصول! آى ستاره!
شکوهت را به تماشا نشسته ایم. بى هراس از افول، در حال لمس مهربان ترین خوشه هاى انسانیت. با تو هر چه اشک به یقین مى رسد و از پس ابرهاى سیاه هر که بجوید و اخلاص صرف کند به رنگین کمان لطیف دین تو خواهد رسید.
اى صاحب مکارم الاخلاق! عهده دار دریا دریا شور و شعور و مالک غزل غزل معرفت! به شکرانه آمدنت، هزار مرتبه زمین را آذین بستیم، هزار کاروان دل، هزار مثنوى قاصدک… دست مریزاد رنج فاطمه بنت اسد… امّا ورود مولودى چنین مبارک را هرگز تبریک نتوانیم گفت! زبان قاصر است و قلم همیشه شکسته.
پلک هاى آسمان باز است و شبکوران همیشه ناامید. بانگ محمدى ات بر مناره هاى عظیم جهان طنین افکند شده و عطر رأفت و محبت تو دل ها را عطشناک ساخته و حقا که بعد از این همه سال هنوز نوید آسمانى ات به زیبایى دل ها را یکى پس از دیگرى تسخیر مى کند. آن که ایمان آورده در صلوات تو را مى گوید و سیراب مى شود و آن که هنوز به فتح قلّه ایمان نرسیده تو را مى جوید و کرامتت را مى ستاید.
اى در نهان و آشکار محبوب قلب ها! بزرگمرد رفیع ترینِ کوه هاى رستگارى!
در بهارى ترین روزهاى سال، بهار آمدنت، سبزى دل ها را مضاعف کرده است و حضورت در دل ها همچنان جاوید است.
اى آن که همیشه مى خواهیم: اللهم محیا محمد و آل محمد!
اى آن که هر مادرى را آرزوست، مولودش همنام تو باشد.
اى آن که هر مسلمى را خواهش است تا ابد همگام تو باشد.
اى در آستانه اردیبهشت زمان، بالانشین قصرهاى بهشتى!
سرفرازم که با جرعه اى صلوات به پاى بوسى ات آمده ام:
اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سعیده خلیل نژاد
در هفته وحدت به سر می بریم؛ هفته ای که اگر اختلاف مسلمانان در مورد روز ولادت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله نبود، شاید هفته ای هم به نام وحدت وجود نداشت.
پیامبری که به تعبیر قرآن کریم رحمت است برای جامع بشری1؛ شما خوانند گرامی آیا این رحمت را در زندگی امروز بشر یا نه بهتر است بگوییم در زندگی امروز مسلمانان مشاهده کرده اید؟ مسلمانان از صدر اسلام تا کنون با هم در حال جنگ و نزاع هستند. اطلاع اندکی از آنچه امروز در کشورهای مسلمان نشین خاور میانه روی می دهد، گواه این مطلب است.
هر سال به مناسبت هفت وحدت به آیاتی از قرآن کریم در بیان اهمیت اتحاد مسلمانان و پرهیز از اختلاف و تفرقه اشاره می شود؛ آیاتی چون:
{وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین}2
{وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا}3
مخاطب این دو آیه چه کسانی هستند؟ شیعیان یا اهل سنت یا مسلمانان؟ چرا این آیات بر امت اسلامی تأثیر نمی گذارد؟ مشکل اصلی کجاست؟ قبل از اینکه به بیان مشکل اصلی بپردازم به جریانی اشاره می کنم که مدتی است ذهنم را به خود مشغول کرده است:
حضرت موسی از خدا درخواست وزیر کرد؛ خدا درخواست حضرت موسی را اجابت نموده، هارون را که پیشنهاد خود حضرت موسی بود، به عنوان وزیر معرفی کرد؛ آن گاه هر دو پیامبر بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات دادند. حضرت موسی برای دریافت تورات به کوه طور رفت و هارون میان بنی اسرائیل ماند. هنگامی که حضرت موسی بازگشت با واقع عجیبی مواجه شد: سامری و گوساله آن. 4
حضرت موسی خطاب به هارون چنین گفت:
تو که دیدی مردم گمراه شدند(گرفتار سامری و گوسال او شدند) چرا اقدامی انجام ندادی؟ چرا از من تبعیت نکردی؟ آیا با فرمان من مخالفت کردی؟
پاسخ هارون(ع) بسیار قابل تأمل است:
{قالَ یَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتی وَ لا بِرَأْسی إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی}
حضرت هارون عدم اقدام در برابر سامری را فرقه فرقه شدن بنی اسرائیل می داند: ترسیدم که بگویی با این کارت میان بنی اسرائیل تفرقه افکندی و سخن من را حفظ نکردی. سخن حضرت موسی چه بود؟ هنگامی که خواست به میقات برود هارون را خلیفه خود قرار داد و دستور به اصلاح قوم و عدم تبعیت از طریقه مفسدان صادر کرد:
{ وَ قالَ مُوسى لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدین }5
برگزاری کار گاه غدیر پژوهی در حوزه علمیه الزهرا سلام الله علیهای ارومیه
اولین جلسه این دوره امروز در این حوزه با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا شاه آبادی برگزار شد
آیت الله شاه آبادی :
شبهه افکنی دشمنان تنگه احد انقلاب اسلامی است و امروز نباید این تنگه را رها کرد.
امروز می خواهم به دور از هر سنگینی و تکلفی بنویسم. مانند کسانی که به دور از هر سنگینی و تکلفی آمدند و در حالی رفتند که زمین از بزرگی رحمت قدم هایشان سنگین شد.
در فکر آن بودم که بنویستم تحت عنوان روحانیت، از حوزه تا سنگر! اکنون که با تو سخن می گویم قلم به دست گرفته ام برای نوشتن آن ولی…سردرگمم.
حوزه ای که این روحانیون در آن قدمِ برکت می گذارند خودش سنگری است که مجاهدت شبانه روزی را بر طلبه و حتی خدمه ی آن لازم می کند و سنگری که طلبه رزمنده در آن بجای عبا لباس خاکی رنگ رزم می پوشد، حوزه ای ست سراسر علمیه! مگر می توان این دو را از هم جدا کرد؟ حوزه را از سنگر و سنگر را از حوزه و هر دو را هر آن از قلب یک روحانی!! روحانی وقتی روحانی شد، روح را بر جسم تقدم داد. این یعنی گام گذاشتن در وادی دعوت و جهاد و مقاومت، آن هم از روی علم و حکمت و بصیرت
” قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي” « یوسف۱۰۸»
بگو اين است راه من كه من و هر كسی که پیروى ام كرد، با بصیرت به سوى خدا دعوت مى كنيم.
حقیقتا بصیرت می خواهد برای اینکه بدانی باید با فرعونی سرکش کلامی نرم داشته باشی
(” فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا"« طه ۴۴» و با او سخنى نرم گوييد) و یا اینکه شدت و غلظت بگیری بر دیگری
( “يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ” «توبه۷۳» اى پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير)
به تحقیق که راست گفت نبی مان محمد صلی الله علیه و آله که هرگاه خداوند برای بنده ای اراده ی خیر کند، او را در دین فقیه می گرداند. بدایة المجتهد (ج ۱/ص ۲) /روى البخاري (۷۱).
و ما چقدر خوش به حالمان است که همواره خیرات این اخیار دم دستمان بوده و چقدر بد به حالمان است از اینکه قدر خیرات این اخیار را ندانسته ایم آنطور که باید! اخیاری که همیشه علم و عمل را به هم آمیخته و در سنگر حوزه و حوزه ی سنگر خطبه ی شهامت و شهادت را نه فقط اینکه گفته باشند بلکه پیش قدمِ همه عمل نیز کرده اند.
“سلام بر حماسهسازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکّب خون نوشتهاند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته اند". حضرت امام خمینی (قدس سره).
به قلم شمسی حکیم زاده/کانال اجلاس روحانیت کنگره ملی بزرگداشت 12000شهید آذربایجان غربی
حجت الاسلام و المسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی : اشتباه گرفتن دشمن ، خطر اصلی برای علما و جهان اسلام /تصرف در مفاهیم انقلابی خطرناک ترین هجمه تهیه کننده اسلام و انقلاب
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کتگره ملی بزرگداشت 12000شهید آذربایجان غربی ؛حجت الاسلام والمسلمین سعیدی صبح امروزدر اجلاس روحانیت کنگره ملی بزرگداشت 12هزار شهید استان با اشاره به نقش مهم روحانیت در مبارزه با استعمار و استبداد تأکید کرد: شهادت فقیهان و عالمان بزرگواری در طول 8 سال دفاع حق علیه باطل گواه صادقی بر پیشاهنگی روحانیت در مقابله با تجاوز دشمن و مبارزه با استعمار، استبداد و کج فکری است.
حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم اجلاس روحانیت کنگره سرداران و 12هزار شهید استان آذربایجان غربی که در حسینیه اعظم ثارالله ارومیه برگزار شد ، تبیین اسلام ناب محمدی را مهم ترین رسالت علماء اسلام پس از دوران نبوت و امامت خواند و گفت : رسالت علماء اسلام پس از دوران نبوت و امامت استمرار بخشیدن به اهداف بعثت و امامت از جمله تبیین اسلام ناب بر مبنای گفتمان بعثت ، شکل دهی حکومت دینی در چارچوب مبانی بعثت و پاسداری از حکومت دینی می باشد.
وی از سیدجمال الدین اسدآبادی ، شیخ محمد عبده ، سید قطب ، شیخ شلتوت ، آیت الله بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) بعنوان منادیان بیداری دینی در تاریخ معاصر یاد کرد و افزود: در طول 150 سال گذشته علما و روحانیت نقش سنگین پاسداری از اندیشههای اسلامی را بر عهده داشتند.