منم سربازت میشم....
ارزش و بهای هر فرد به اندازۀ آن چیزی است که نیکو میشمرد
کلامی بسیار زیبا و دلنشین و حکمتآموز از امیر مؤمنان علیه السّلام نقل شده که میفرماید:
قیمَهُ کُلِّ امرِئٍ ما یُحسِنُه؛[۱] «ارزش و مقدار هر فرد به اندازۀ آن چیزی است که او را نیکو میشمرد و به او بها میدهد و از او خوشش میآید و آن را پیوسته مطرح میسازد.»
این کلام، سخن بسیار حکیمانه و عبرتآموزی است و انسان میتواند آن را در موارد مختلف و ارتباطات خود با دیگران و ارزیابی میزان عقل و احساسات افراد در زمینههای مختلف زندگی و تصرّفات، به کار گیرد و استفاده نماید؛ و به همین جهت است که فرمودهاند:
«یُعرَف المرءُ بصدیقِه؛[۲] آدمی را با دوست صمیمی و محرم راز او میتوان محک زد و او را ارزیابی نمود.»
بر همین اساس، رشتهای که یک طلبۀ علوم دینی و یا دانشجوی علوم متعارف امروزی برمیگزیند میتواند از نگرش شخصیّتی وی به معیارها و ارزشهای او پرده بردارد؛ و نیز در مسایل و رخدادهای اجتماعی و سیاسی، از کیفیّت گفتار و تمایل اشخاص به حوادث و تصرّفات افراد میتوان به مقدار عقل و فهم و معرفت شخص نسبت به حقایق و واقعیّات پی برد.
منبع: کتاب نوروز در جاهلیّت و اسلام، ص ۷۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱]. نهج البلاغه (عبده)، ج ۴، ص ۱۵۴.
[۲]. وسائل الشّیعه، ج ۴، ص ۲۰۷؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۱۹۲:
«رسول خدا صلّی اللـه علیه و آله و سلّم: ”المرء علی دین خلیله و قرینه؛ روش آدمی بر طبق مذهب و سیرۀ دوست صمیمی و رفیق دلبندش خواهد بود.“»
منبع:کیمیای سعادت
9 تصمیم تغذیهای برای سلامت بیشتر
حالا که تعطیلات به پایان رسید و دید و بازدیدها و عید دیدنیها هم کم کم در حال تمام شدن است، زمان خوبیست که برای خودتان یک برنامهی تغذیهای سالم داشته باشید تا سالی توام با سلامت پیش رو داشته باشید. در این مطلب چند توصیهی تغذیهای آورده شده است، با ما همراه باشید…
غذاهای کامل را برگزینید
ایده اصلی تغذیه سالم این است که غذاهایی را انتخاب کنید که تا حد امکان به شکل طبیعیشان نزدیک هستند. پس به جای آن که از خوراکیهای بسته بندی شده، کنسروی و کارخانهای بخرید، به دنبال غذاهای تازه و تا حد امکان کامل باشید. به جای خوردن اسنکها از میوههای تازه و خام استفاده کنید.
مزیت: هنگامیکه از خوردن غذاهای فراوری شده جلوگیری کنید، غذاهایی مانند انواع چیپسها با هر نوع تبلیغات خاص، کوکیها، غذاهای فست فودی و نیمه پخته، در واقع از حجم بسیار زیاد کالری، شکر، نمک، و چربی اشباعرها شدهاید.
مقدمه :
هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنان که نمی توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.
اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.
غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و با از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات؛
زمان اعتکاف است. خالق مهربان قرب خلایق می طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می زداید و صیقل روح و روان است. در روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می آزماید و آیینه قلبش را نورستان خدایی می کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دلبستگی دنیوی است. عبادات مالی؛ چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است. اما اعتکاف، آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت است.
روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می گردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی گوید. خود را از حلال باز می دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.
در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منّان می فرماید: “… وَ عَهَدنا اِلی ابراهیمَ وَ اِسمعیلَ اَن طَهّرا بَیتی لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُکّعِ السُجود؛( آیه 125، سوره بقره) و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند.”
اساساً ارزش آدمی را عملش می رساند. معتکف انسانی بزرگ و شریف است به اندازه شرافت و فضل عملش، مقدس اردبیلی یگانه زمان در علم و عمل در شرافت و فضیلت اعتکاف گوید: مبادا کسی گمان کند که اعتکاف مقدمه عبادتی دیگر است. کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقیم می شود و تعهد قربت در اعتکاف می نماید، این عمل عبادت است. اعتکاف عبادتی مستقل است به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگر.
و ایام بیض در پیش است زمان عرشی شدن فرشیان؛ اعتکاف با همه فضیلتش، زن و مرد را به خود می خواند، انسان را می خواند تا در دنیای های و هوی و دود و دم، معراج انسانیت را به تماشا بنشینیم. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست بگردیم.
دین مبین اسلام اینطور نیست که با هر سنت و آیینی به مبارزه برخیزد و آن را باطل کند و بدعت بداند بلکه فقط با سنتهایی که با فطرت و عقل سلیم آدمی و احکام مسلم شرعی مخالفاند به مبارزه و مخالفت برخواسته است.
ما ایرانیان دو تقویم داریم یکی تقویم ملی که شمسی است و دیگری تقویم مذهبی است که قمری است و مبدأ هر دو تقویم هجرت حضرت رسولالله صلیاللهعلیهوآله از مکه به مدینه است. ولی مبنای یکی گردش زمین به دور خورشید و دیگری گردش ماه به دور زمین است و این اختلاف مبنا باعث شده که سال شمسی ده روز از سال قمری بیشتر باشد و این تفاوت باعث گردش ماهها و روزهای سال قمری در سال شمسی و تداخل مناسبتهای قمری و شمسی میشود. مثل روز عاشورا که روز حزن و ماتم مسلمانان است تقریباً هر 36 سال یک بار مصادف با نوروز میشود که عید ملی و ایام جشن و شادی ایرانیان است و امسال نیز این اتفاق در مورد سالروز شهادت حضرت امام هادی علیهالسلام افتاده که مصادف شده است با اولین روز نوروز سال 1397 هجری شمسی.
اول اینکه نظر اسلام در مورد نوروز چست؟
دوم اینکه وظیفه ما در روز اول سال که با سالروز شهادت دهمین امام معصوم مصادف شده است چیست؟
نظر دین مبین اسلام در مورد نوروز چست؟
قاعده اولیه:
دین مبین اسلام اینطور نیست که با هر سنت و آیینی به مبارزه برخیزد و آن را باطل کند و بدعت بداند بلکه فقط با سنتهایی که با فطرت و عقل سلیم آدمی و احکام مسلم شرعی مخالفاند به مبارزه و مخالفت برخواسته است.
در همین راستا حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک اشتر فرمود:
سنّت پسندیدهای را که بزرگان این امت به آن رفتار نمودهاند و موجب الفت و همبستگی شده و کار مردم به خاطر آن سروسامان گرفته است، نقض نکن و هیچگاه سنّتی را پایهگذاری نکن که به چیزی از سنّتهای نیک گذشته لطمهای بزند؛ زیرا در این صورت پایهگذار آن سنّت گذشته مأجور خواهد بود و وزر و وبال شکستن آن سنت برای تو باقی خواهد ماند.[1]
امروز 25 اسفندماه سالروز شهادت سردار مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا است ضمن گرامیداشت این روز مروری بر زندگی و فعالیتهای این شهیدداریم.
مهدی باکری به سال ١٣٣٣ هجری شمسی در شهرستان میاندوآب آذربایجانغربی متولد شد. در دوران کودکی، مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در دوره دبیرستان همزمان با شهادت برادرش «علی باکری» به دست دژخیمان «ساواک» وارد جریانات سیاسی شد.
پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متأثر و متألم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش «حمید» را نیز به همراه خود به این شهر آورد. در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود.
فرار از پادگان
مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی(ره) – در حالی که در تهران افسر وظیفه بود – از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
مهدی باکری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت ٩ ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.