امربهمعروف و نهی از منکر عامل اقتدار جامعه اسلامی است
استاد حوزه علمیه خواهران اتصال به حبلالله و تمسک عملی به فریضه امربهمعروف و نهی از منکر را از علل اقتدار جامعه اسلامی و قرآنی دانست.
به گزارش پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها، خانم زینالعابدینی پیش از ظهر دیروز در آیین ترتیل خوانی بانوان که در شبستان نجمه خاتون سلامالله علیها حرم مطهر برگزار شد، با اشاره به نکات تفسیری آیات جز چهارم قرآن کریم، نخستین مبنا و محور جامعه قرآنی را توحید و وحدت کلمه عنوان کرد، گفت: دومین جزء و رکن جامعه قرآنی انجام فریضه امربهمعروف و نهی از منکر است.
استاد حوزه علمیه خواهران در ادامه با اشاره به آیه «وَاعتَصِموا بِحبلالله جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ» افزود: منظور از حبلالله تمسک به قرآن کریم و اهلبیت علیهالسلام است و جامعهای که بتواند به اهلبیت علیهالسلام بهعنوان حبلالله متصل شود از انسجام و اقتدار خاصی برخوردار خواهد بود.
استاد حوزه علمیه خواهران محور قرار گرفتن توحید را از شاخصههای جامعه متصل به حبلالله دانست، تصریح کرد: در جامعهای که به حبلالله متصل باشد آیات قرآن کریم در متن و بطن جامعه جریان مییابد و در چنین جامعهای از کفر و شرک اثری نخواهد بود.
زینالعابدینی اظهار کرد: اگر توحید و پیروی از سنت پیامبر اسلام(ص) به یک باور مشترک در میان اعضای جامعه تبدیل شود پراکندگی آراء در آن جامعه از بین خواهد رفت.
وی شاخصه جامعه قرآنی را دارا بودن و اتکا داشتن به علوم نافع دانست، افزود: جامعه قرآنی بر مبنای علوم نافع منبعث از وحی اداره میشود و در چنین جامعهای رفتارها و کردارها به استناد اتکا به وحی عمل صالح خواهد بود.
خدا گناهان انسان را نمیآمرزد!
برخی میگویند خدا مهربان است و بندگان خود را در قیامت و برزخ عذاب نمیکند، این اندیشه مخالف قرآن بوده و باطل است، یکی از اندیشههای ناب قرآنی تجسم اعمال است، یعنی انسان، اعمال و کردار خود اعم از خوب یا بد را در عالم برزخ و قیامت در کنار خود حاضر میبیند، لذا معنا ندارد بگوییم خدا رئوف است و مهربان است، ما گناه میکنیم و او میبخشد، خیر، خداوند متعال هیچ گناه کبیرهای را بدون توبه نمیبخشد.
یکی از شگردهای شیطان برای اینکه انسان را به گناه و معصیت بکشاند و با خود به قعر جهنم ببرد، دادن وعده رحمت الهی به انسان و بیپروا کردن او نسبت به دستورات الهی است که خدا این قدر هم که گفته میشود سختگیر نیست و با انجام چند گناه ما را جهنم نمیبرد. همچنین گفته شد که این مطلب مخالف قرآن و روایات و عقل است، در این نوشتار به بحثهای قرآنی آن میپردازیم:
یکی از مطالب نابی که از قرآن استفاده میشود و کاملا مخالف این اندیشه است «تجسم اعمال» است.
قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد [آلعمران/30] روزى كه هر كس، آنچه از كار نيك انجام داده را حاضر مىبيند، و آرزو مىكند ميان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مىدارد، و (در عين حال) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است».
قرآن مجيد در آيه مورد بحث و آيات زياد ديگرى از اين حقيقت پرده بر مىدارد كه در قيامت اعمال نيك و بد انسان، هر كدام در شكلى تجسم يافته و در عرصه محشر حاضر مىشود. واژه «تجد» از ماده «وجدان» (يافتن) ضد فقدان و نابودى است، كلمه «خير» و «سوء» كه به صورت نكره آمده نیز مفيد عموم است، يعنى هر انسانى در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را- هر چند كم باشد- در نزد خود مىيابد.
جمع بین دعا کردن و تسلیم شدن
شخصی که به مقام رضای الهی دست یافته است، تنها برای لبیک گفتن به فرمان الهی دعا میکند.
در زمینه دعا این سوال مطرح است که چگونه بین دعا و مقام رضای الهی میتوان جمع کرد!؟
در پاسخ به این سوال ابتدا لازم است، حقیقت دعا را مورد تحلیل قرار دهیم و سپس به جایگاه رضای الهی در آن بپردازیم.
در تحلیل دعا اینگونه میتوان گفت که اگر انسان به نیازمندی خویش آگاهی پیدا کند، تلاش میکند برای رفع این نیاز به سوی بر طرف کننده نیاز، قدم بردارد و از آن رو که تمام مخلوقات الهی را نیازمند میبیند، متوجه به خداوند متعال میشود و دست به دعا بر میدارد و نیاز خویش را به بینیاز هستی که خداوند است عرضه میکند.
اما با تحلیل دقیقتر زمانی که انسان به خویشتن و تمام شؤون هستی خویش نگاه میکند، خود را فانی و خداوند متعال را همه کاری هستی مییابد، به همین خاطر هر حادثه را منسوب به وی میداند، از اینرو در مقابل خداوند متعال سر تسلیم فرود میآورد و به مقام رضای الهی قدم مینهد، به همین خاطر هرگونه دعا کردن را برای تغییر وضعیت موجود بیادبی در محضر خداوند میداند، اما از آن رو که خداوند متعال خویشتن دستور به دعا داده است[غافر/60]، دست به دعا بر میدارد و از خداوند طلب حاجت میکند.
در حقیقت انسانی که به مرتبه رضای الهی دست یافته است، دعاکردنش برای برآورده شدن حاجت نیست، بلکه هدف وی از دعا کردن، لبیک گفتن به دستور الهی است، بر خلاف دیدگاه اول که انسان حاجات خویش را مد نظر قرار داده و به این خاطر دست به سوی خداوند عالم دراز کرده است. در حالت تسلیم فقط دعا میکنیم و اصلا به نتیجه آن کاری نداریم و چه برآروده شود و چه نشود، برای ما فرقی نمیکند.
جلوه های آفرینش خداوند
یکی از جلوه های آفرینش خداوند، کوهها هستند.
قرآن کریم، در یک تعبیر زیبایی، کوهها را میخ های زمین میداند: «وَ الْجِبالَ أَوْتاداً[نبا/7] و كوهها را ميخهايى برای آن (زمین)نساختيم؟» تفسیر نمونه در ذیل این آیه میویسد: «كوهها علاوه بر اين كه ريشه هاى عظيمى در اعماق زمين دارند، ديوارهاى بلندى در برابر طوفانهاى سخت و سنگين محسوب مىشوند.»[1]
این نکته امروزه به اثبات رسیده است که کوهها در درون زمین ریشه هایی دارند؛ مثلا قله اورست به عنوان بلندترین قله دنیا، داری 125کیلومتر ریشه در دل زمین است.[2]
قرآن این نکته علمی را زمانی بیان کرده است که خبری از تحقیقات علمی در باره کوهها نبود. بدون شک با کشف اینچنین نکته های زیبا و علمی در قرآن، انسان بیش از پیش به جایگاه والای این کتاب آسمانی، پی خواهد برد.
پی نوشت
[1]. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج5، ص380.
[2]. اعجاز قرآن در پرتو ساینس وتکنولوژی معاصر، یحیی، هارون، مترجم: آسمند، محمد فرید، ناشر: بی تا، سال انتشار: 1385، ص35.
جهان کوه است و فعل ما ندا
آیا نتیجه اعمال ما به خودمان بر می گردند؟
آیات قرآن بیانگر رابطه اعمال انسان با وقایع و حوادث خیر و شرّ خارجی است و ارتباط نظاممند اجزای عالم را متذکر میشود. به این معنا که رفتار نیک یا بد فرد یا اجتماع انسانی، تأثیر مستقیمی بر نظام هستی داشته، خیر و صلاح یا شرّ و فساد در نظام طبیعت را بهدنبال خواهد داشت.
آیا نظام عالم اخلاقی است؟ به این معنا که آیا اگر کسی عملی را انجام دهد، نتیجه اش به خودش باز می گردد؟ و یا افعال ما عکس العملی ندارند؟
آنچه از متن قرآن برداشت می شود این است که نه تنها اعمال ما نتیجه هایی را در بر دارند بلکه در همین دنیا آن نتائج به خودمان بر می گردند.
جناب مولانا از موضوع بازگشت اعمال این چنین تعبیر کرده است:
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
یعنی همانگونه که اگر یک نفر در منطقه ای کوهستانی فریاد بزند، پژواک صدایش به خودش بر می گردد، اعمالی هم که ما انجام می دهیم به خودمان بر می گردند.
نتیجه اعمال در دنیا
همه جریانهایی که انسان در آخرت می بیند ، در دنیا هم می بیند ، زیرا حساب و جزاي عمل پهلوي عمل گذاشته شده ولی در نظر ما روي آن پرده کشیده شده است ، خداوند متعال می فرماید : «وجعلنا من بین ایدیهم سدا ، و من خلفهم سدا ، فاغشیناهم ، فهم لایبصرون؛ [1] و ما فرا روي آنها سدي و پشت آنان سدي نهاده و پرده اي بر چشمان آنان فروگسترده ایم ، لذا نمی توانند ببینند.»
اینها واقعا وجود دارد ولی ما نمی بینیم ، خداوند متعال می فرماید: «اذا الاغلال فی اعناقهم؛ [2] آن هنگام که غل ها در گردنهایشان افتاده است.» همچنین می فرماید : «انا جعلنا فی اعناقهم اغلالا ، فهی الی الاذقان ، فهم مقمحون؛ [3] ما در گردنهاي آنان تا چانه هایشان غلهایی نهاده ایم ، به طوري که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته اند . »
خوبی ها و زشتی هاي اعمال حقیقتا وجود دارد ، ولی ما از آنها در غفلتیم ، توجه داریم ولی از توجه خود غافلیم.