هیئت مجازی *زینبیه*/مباحث اعتقادی
هیئت مجازی *زینبیه*
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام وادب محضر بزرگواران
امروز در رابطه با سیر تولید و گسترش مباحث اعتقادی در مواجهه با متکلمان غرب صحبت میکنیم ودر ابتداموضوع را باچند سوال آغاز ودر ادامه با یک مقدمه به سوالات پاسخ خواهیم داد
ان شاءالله که مورد قبول عزیزان باشد
1⃣سیر تولید و گسترش علوم - به ویژه مباحث اعتقادی را در مواجهه با متکلمان مغرب زمین چگونه ارزیابی می کنید؟
2⃣این مباحث در حوزه ی علمیه چگونه با تضارب آرا و مواجهه ی با انظار دیگران می تواند رشد کند؟
قبل از پاسخ به سؤال مقدمه ای لازم است تا جهت بحث را روشن کند و مبنای صحبت های بعدی شود:
نکته ی اول،علم چیست و اقسام آن کدام است؟
از منظرفلسفی ویژگی بارز علم این است که حقایق را کشف می کند . این علم و معرفت به لحاظ متعلق گاهی اصل وجود واقعیت ها رامدنظر قرار می دهد و گاهی ویژگی ها و خصوصیات آن ها را مدنظر قرار می دهد.
اما اگر از منظر دینی به دانش نگاه کنیم، متعلق دانش و معرفت انسان یا وجود خداوند است یاصفات و افعال الهی;یعنی انسان در تلاش های معرفتی خودش از این چارچوب خارج نخواهد شد.
علوم طبیعی هم در حقیقت بحث شان درباره ی صفات و یا افعال خداوند است .
علوم اجتماعی و انسانی هم مربوط به انسان و ویژگی های انسانی و اخلاقی او است و به افعال الهی بر می گردد .
علوم رایج حوزوی هم درباره ی افعال تشریعی الهی بحث می کند .
لذا ما با یک نگاه کلان می توانیم بگوییم همه ی علوم صبغه ی دینی دارند.
آنچه رایج است، این است که علوم تقسیم می شود به:
الف . علوم دینی
ب . علوم غیر دینی
پس دانش های بشری،یا بیانگر مقصد و حیات انسان است، یا بیانگر راه روش و شیوه ی زندگی و یا بیانگر و تامین کننده ابزار زندگی انسان است .
آنچه که مقصد را نشان می دهد، علوم عقاید و جهان بینی (علم کلام و فلسفه) است .
آنچه که راه و روش ها را نشان می دهند، شریعت ها هستند که شیوه ی زندگی انسان را نشان می دهند .
اما دانش هایی که ابزار را در اختیار بشر قرار می دهند، دانش های طبیعی و تجربی هستند .
نکته ی دوم: علم چه مقصد و غایتی دارد؟
غایت اصلی علم این است که در خدمت بشر باشد . اگر بخواهد در خدمت بشر قرار گیرد، چند کار باید انجام شود:
1 . مقصد حیات را به انسان نشان دهد.
2 . راه رسیدن به این مقصد را هم نشان دهد.
3 . ابزار لازم برای طی این طریق را هم، در اختیار انسان قرار دهد.
بحث بعدی این است که دانش با تمدن چه ارتباطی دارد؟
تمدن به لحاظ ریشه ی لغوی از مدینه و مدنیت گرفته شده که ناظر به نوعی زندگی است، در مقابل این زندگی متمدنانه ، زندگی بدوی قرار می گیرد .
زندگی مدنی ویژگی هایی نظری و عملی دارد .
ویژگی های نظری تمدن به علم و معرفت و ویژگی های عملی آن به قواعد و شیوه های زندگی و وسایل و ابزار آن مربوط می شود .
پس تمدن سه رکن دارد:
1 . رکن معرفتی2 . رکن ابزاری3 . رکن رفتاری
از این سه قسم، جنبه ی ابزاری قطعا به معرفت بر می گردد;یعنی ابزار تمدن، محصول دانشی است که این ابزار را به وجود آورده است .
جنبه ی رفتاری هم ریشه در نوعی تفکر و اندیشه و اعتقاد و باور دارد .
پس شالوده ی تمدن معرفت، علم و دانش است
نکته ی سوم :حوزه و دانشگاه در تمدن چه نقشی دارند؟
این هم بحث مهمی است . دانش های بشری سه دسته اند:
1 . علوم خاص حوزوی،مثل معرفت هایی که به شریعت شناسی و دین شناسی بر می گردد و رسالت حوزه است .
این علوم مبانی دارد که در دانشگاه ها نیست و اگر دانشگاهیان بخواهند در این علوم صاحب نظر شوند (نه مطلع)، بدون تسلط بر آن مبانی و مقدمات مشکل است .
2 . علوم طبیعت شناسی،علومی که مخصوص دانشگاه است .
3 . علوم مشترک،علومی که هم صبغه ی دانشگاهی و هم حوزوی دارد،مثل مباحث انسان شناسی
پس رسالت حوزه ها، بحث های دین شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، تربیتی و اخلاقی است
ان شاء الله باادامه مباحث در جلسات آتی در خدمت عزیزان خواهیم بود.
خانم ستارزاده / استاد و معاون پژوهش حوزه
هیئت مجازی زینبیه در پیام رسان ایتا