غدير، نیازی برای تمام ادوار/بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با عید غدیر خم
يك مطلب راجع به غدير عرض كنيم. مسألهى غدير، صرفا يك مسألهاى كه ما جمع شيعه به آن اعتقاد داريم و يك عده از مسلمانها هم به آن اعتقاد ندارند، اين نيست. در نگاه تاريخى به اسلام و در تحليل تاريخى حوادث صدر اسلام، موضوع غدير - يعنى نصب جانشين - يك ضرورتى بود كه اگر آنچنان كه تدبير شده بود - تدبير رحمانى و الهى، و تدبير نبوى - عمل مىشد، بدون ترديد مسير تاريخ بشر عوض مىشد و امروز ما در جايگاه بسيار جلوترى از تاريخ طولانى بشريت قرار داشتيم. اينكه يك مكتب و نظام فراگير نيازهاى زندگى بشر، به وسيلهى پيامبر خاتم در جامعه فرصت پياده شدن پيدا كند، كه اين خود يك معجزهى بزرگ بود، كه پيغمبر توانست اين نظام فكرى و عملى را واقعيت ببخشد و بر روى زمين واقعيت، آن را بنا كند؛ آن هم در دشوارترين جاها. خود اينكه در دشوارترين جاها توانسته اين بنا پياده شود و قرار بگيرد، نشاندهندهى اين بود كه در همهى نقاط زندگى بشر و جغرافياى انسانى آن روز دنيا و بعد از آن، اين بنا قابل تحقق است. اين شكل علمى را در مقام عمل، در دشوارترين صورت، پيغمبر توانست تحقق ببخشد. اگر اين حادثه اتفاق مىافتاد كه حفظ و گسترش كمى و گسترش كيفى در اين موجود خلق شدهى الهى - يعنى جامعهى اسلامى نبوى - مىتوانست به قدر ده، دوازده نسل، پىدرپى حراست و حفاظت بشود، آن وقت مسلم بود كه اين حركت در طول تاريخ بشر، شكستناپذير مىماند. معنايش اين نبود كه بشر، دوران انتظارى نخواهد داشت و خود در طول اين دوازده نسل، به نهايت مطلوب خود خواهد رسيد. اگر آنطورى كه پيغمبر معين كرده بود، اميرالمؤمنين، بعد امام حسن، بعد امام حسين، بعد ائمهى ديگر، يكى پس از ديگرى مىآمدند، باز به گمان بيشتر، بشر نياز به يك دوران انتظار داشت تا بتواند آن جامعهى آرمانى را تحقق ببخشد. اما در آن صورت اگر اين تعاقب معصومين، اين دستهاى امين و كارآمد، مىتوانستند اين حادثهى ايجاد شدهى در واقعيت را حفظ كنند، آن وقت مسير بشر، مسير ديگرى مىشد….
امروز بشر عينا همان نيازهايى را دارد كه پنجهزار سال پيش، اين نيازها را داشت؛ نيازهاى اصولى بشر، هيچ تفاوتى نكرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرتهاى ستمگر رنج مىبرد؛ امروز هم شما - شماها چشمتان باز است - اگر دنيا را از نفوذ قدرتهاى ستمگر و ويرانگر نگاه كنيد، خواهيد ديد كه بشر دارد رنج مىبرد. آن روز هم نياز بزرگ بشر عدالت بود و برترين رنج او بىعدالتى؛ امروز هم شما نگاه كنيد، در دنيا بزرگترين مشكل بشر، بىعدالتى است. خطاست اگر خيال كنيم كه اين آزادى فردى - كه ليبرال دمكراسى غرب به بشر هديه داده - اين نياز بشر بوده كه قبلا نبوده؛ چرا؛ به اين شكلهايى كه امروز آزادىهاى فردى هست، در بسيارى از دورههاى تاريخ و در بسيارى از مناطق تاريخ وجود داشته است. همين محدوديتهايى كه امروز به شكل پنهان ارادهى انسانها را به زنجير مىكشند، اينها يك روز به صورت آشكار بوده است. اين تور احاطهكنندهى بر اراده، حركت و حيات انسان، امروز ريزتر بافته شده، از خيوط و نخهاى باريكترى استفاده شده و با مهارت بيشترى به آب انداخته مىشود. آن روز اين مهارتها نبود؛ اما آشكارتر و قلدرمآبانهتر بود. پس نيازهاى بشر تفاوتى نكرده است. اگر آن دست به دست شدن امانت نبوى و گسترش كمى و كيفى متناسب و درست، انجام مىگرفت، امروز بشر اين نيازها را گذرانده بود (نيازهاى فراوان ديگرى ممكن بود براى بشر پيش بيايد كه امروز ما آن نيازها را حتى نمىشناسيم) آن نيازها ممكن بود باشد؛ اما ديگر اينقدر ابتدايى نبود. امروز ما و جامعهى بشرى، همچنان در دوران نيازهاى ابتدايى بشرى قرار داريم. در دنيا گرسنگى هست، تبعيض هست - كم هم نيست؛ بلكه گسترده است، به يك جا هم تعلق ندارد؛ بلكه همه جا هست - زورگويى هست، ولايت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چيزهايى كه چهار هزار سال پيش، دو هزار سال پيش به شكلهاى ديگرى وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همين چيزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدير» شروع آن روندى بود كه مىتوانست بشر را از اين مرحله خارج كند و به يك مرحلهى ديگرى وارد كند. آن وقت نيازهاى لطيفتر و برترى، و خواهشها و عشقهاى به مراتب بالاترى، چالش اصلى بشر را تشكيل مىداد. راه پيشرفت بشر كه بسته نيست! ممكن است هزارها سال يا ميليونها سال ديگر بشريت عمر كند؛ هر چه عمر كند، پيوسته پيشرفت خواهد داشت. منتها امروز پايههاى اصلى خراب است؛ اين پايهها را پيغمبر اسلام بنيانگزارى كرد و براى حفاظت از آن، مسألهى وصايت و نيابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمىشد، چيز ديگرى پيش مىآمد. «غدير» اين است. در طول دوران دويستوپنجاه سالهى زندگى ائمه (عليهمالسلام) - كه عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پيغمبر تا زمان وفات حضرت عسكرى، دويستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده كردهاند تا اينكه به همان مسيرى كه پيغمبر پيشبينى كرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است ديگر. حالا ماها در اين برههى از زمان، به ميدان آمدهايم و همتى هست به فضل و توفيق الهى و انشاءالله كه به بهترين وجهى ادامه پيدا كند.(فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(عليهالسلام) 29/10/1384)