تأسیس اسرائیل مقدمهی ظهور مسیح!
ظهور مجدّد و دولت هزار سالهی مسیح
بازگشت و ظهور مجدّد حضرت عیسی از عقاید ثابت مسیحیت و یکی از ارکان اصلی ایمان مسیحی است.
مسیحیان در این باره بر عباراتی از عهد قدیم و جدید تکیه میکنند، از جمله:
1. سرانجام وقتی مژدهی انجیل به گوش همهی جهان رسید و همه از آن با خبر شدند، آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید.(1)
2. پس ای خداوند! خدای اسرائیل! اینک به این وعدهای هم که به پدرم دادی، وفا کن که فرمودی: اگر فرزندان تو مانند خودت مطیع دستورات من باشند، همیشه یک نفر از نسل تو بر اسرائیل پادشاهی خواهد کرد.(2)
3. به امر خدا برای قوم تو در شهر مقدس تو هفتاد هفته طول خواهد کشید تا طبق پیشگویی انبیاء، فساد و شرارت از بین برود، کفارهی گناهان داده شود، عدالت جاودانی برقرار گردد و قدسالاقداس دوباره تقدیس شود. بدان و آگاه باش که از زمان صدور فرمان بازسازی اورشلیم، تا ظهور رهبر برگزیدهی خدا، هفت هفته و شصت و دو هفته طول خواهد کشید و با اوضاع بحرانی، اورشلیم با کوچهها و حصارهایش بازسازی خواهد شد.(3)
اسقف اکرام لمعی مینویسد:
ما هم اینک در زمان دو ظهور به سر میبریم. ظهور نخست در دو هزار سال پیش واقع شد؛ اما از موعد ظهور دوم بیخبریم.
انتظار ظهور مسیح از اهمّ موضوعات انجیل است که هیچ یک از اناجیل، خالی از ذکر آن نیست، وبا آن که همهی مسیحیان جهان بدان ایمان دارند، اما در کیفیّت و جزئیات این ظهور، اختلافنظر است. این اختلافات، همان حفره و شکافی است که از مجرای آن، صهیونیسم رخنه کرده و به عدهّای از مسیحیان باورانده است که تشکیل دولت یهودی، یکی از نشانههای ظهور میباشد.(4)
اسقف صبری واسیلی پطرس میگوید:
مسئلهی ظهور مجدّد عیسای مسیح، جایگاه ویژهای در کتاب مقدّس دارد. درست مانند ظهور نخستین. تعداد آیاتی که در انجیل از ظهور دوبارهی مسیح خبری میدهد، 319 آیه است. یعنی از هر 25 آیه در عهد جدید، یک آیه دربارهی ظهور مجدّد عیسی است و این نشان میدهد که هیچ آموزهای در کتاب مقدس، به اهمیت این موضوع نیست. (5)…
این نکته را نیز ناگفته نگذاریم که گرچه اکثریت قریب به اتفاق مسیحیان معتقدند:
«ظهور مجدّد عیسای مسیح، ادامهی ظهور نخستین اوست و هیچ تعارض و تضادّی میان این دو طلوع نیست»، ولی گروهی از انجیلیان بنیادگرا که در رأسشان سانمونگ مون (Sun Mong Moun) قرار دارد، بر این باورند که مسیح در ظهور نخستین خود دچار شکست و ناکامی گردید. از این رو، بار دیگر ظهور میکند تا اشتباهات گذشتهی خویش را تصحیح کند! (6)
اما نظریّهی مربوط به حکومت هزار سالهی مسیح، بر اساس مکاشفهی یوحنّای رسول، مندرج در بخش پاپانی اناجیل، شکل گرفته است. یوحنّای رسول به موجب رؤیایی که دربارهی آیندهی جهان دیده است، این مطلب را چنین بازگو میکند:
سپس فرشتهای را دیدم که از آسمان پایین آمد. او کلید چاه بیانتها را همراه میآورد و زنجیری محکم نیز در دست داشت. او اژدها را گرفت و به زنجیر کشید و برای مدت هزار سال به چاه بیانتها افکند.
سپس درِ چاه را بست و قفل کرد، تا در آن هزار سال نتواند هیچ قومی را فریب دهد. پس از گذشت این مدت، اژدها برای چند لحظه آزاد گذاشته خواهد شد. اژدها همان مار قدیم است که اهریمن و شیطان نیز نامیده میشود. آن گاه تختهایی دیدم و کسانی بر آنها نشسته و به ایشان اختیار و قدرت دادرسی دادند. سپس جانهای کسانی را دیدم که به سبب اعلام پیغام عیسی و کلام خدا سر بریده شدند… اینان همگی زندگی را از سر نو آغاز کردند و با مسیح هزار سال سلطنت نمودند. این قیامت اول است. قیامت بعدی در پایان آن هزار سال رخ خواهد داد، در آن زمان، بقیهی مردگان زنده خواهند شد. خوشبخت و مقدسند آنانی که در این قیامت اول سهمی دارند. اینان از مرگ دوم هیچ هراسی ندارند، بلکه کاهنان خدا و مسیح بوده، با او هزار سال سلطنت خواهند کرد. پس از پایان آن هزار سال، شیطان از زندان آزاد خواهد شد. او بیرون خواهد رفت تا قومهای گوناگون یعنی یأجوج و مأجوج را فریب داده، برای جنگ متحد سازد. آنان سپاه عظیمی را تشکیل خواهند داد که تعدادشان هم چون ماسههای ساحل دریا بیشمار خواهد بود. ایشان در دشت وسیعی، خلق خدا و شهر محبوب اورشلیم را از هر سو محاصره خواهند کرد؛ اما آتش از آسمان، از سوی خدا خواهد بارید و همه را خواهد سوزاند.
سپس شیطان که ایشان را فریب داده بود، به دریاچهی آتش افکنده خواهد شد… .(7)
البته «حکومت هزار سالهی عیسای مسیح» مورد پذیرش همهی طوایف مسیحی نیست، و بسیاری از رجال دینی مسیحیت، آن را امری جعلی دانسته و حمل بر تلقّیِ نادرست از انجیل کردهاند.
اسقف اکرام لمعی مینویسد:
حکومت هزار سالهی مسیح، از اورشلیم بر جهان، یک موضوع ساختگی بوده و فاقد هر گونه سند قطعی در کتاب مقدس است. همهی آن چه در این مورد بدان استناد میشود، برخی آیات کتاب مقدس است که به شیوهای غلط و مغرضانه تفسیر شده است. مضافاً این که این موضوع، امری غیر انسانی و نژادپرستانه بوده و با حقیقت رسالت عیسای مسیح و اهداف عام او در تعارض است.(8)
ولی شمار زیادی از مسیحیان بنیادگرا، و از جمله پروتستانها، این امر را از ارکان اصلی اعتقادات مسیحی خویش به شمار آورده و بر این باورند که اقداماتی باید به دست یهودیان انجام گیرد تا شرایط ظهور مجدّد عیسای مسیح و حکومت هزار سالهی او فراهم آید. آنان تأکید میکنند که عیسای رهاییبخش، در پیِ ظهورِ مجدّد خویش، پس از پیروزی در جنگ «ارمجدون» بر عرش داوُد نشسته و به مدت یک هزار سال بر جهان حکومت خواهد راند.
گریس هالسل ضمن تشریح این مطلب، از قول مسیحیان بنیادگرا مینویسد:
… خداوند تقدیراتی آسمانی برای مسیحیان و تقدیراتی زمینی برای یهودیان دارد. تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948/م، تحقّق پیشگویی تورات بوده و از جمله تقدیرات زمینی خداوند برای یهودیان به شمار میآید. این امر نشان میدهد که علایم و نشانههای مقدّماتی ظهور مجدّد عیسای مسیح در حال وقوع است.(9)
پی نوشت ها :
1- انجیل متی، باب 24، جملهی 14.
2- تورات، کتاب اوّل پادشاهان، فصل هشتم، جملهی 25.
3- تورات، سفر دانیال، اصحاح 9، جملههای 24-25.
4- القس اکرام لمعی، الاختراق الصهیونی للمسیحیه، ص 187.
5- محمد الحسینی اسماعیل، المؤامرة معرکة الارماجدون … وصراع الحضارات، ص 32.
6- القس اکرام لمعی، الاختراق الصهیونی للمسیحیه، ص 147.
7- انجیل، مکاشفه یوحنّای رسول،باب 20، جملههای 1-10.
8- القس اکرام لمعی، الاختراق الصهیونی للمسیحیه، ص 137.
9- غریس هالسل، یدالله، ترجمهی محمد السماک، ص 50-51.