سید کریم
یک عمر در حوالی غربت مقیم بود
آن سیدی که سفره دستش کریم بود
خورشید بود وماه از او نور می گرفت
تا بود ، آسمان وزمین را رحیم بود
سر می کشید خانه به خانه محله را
این کارهای هر سحر این نسیم بود
آتش زبانه می کشد از دشت سبز او
چون گل فروش کوچه طور کریم بود
این چند روز سایه یثرب بلند شد
چون حال آفتاب مدینه وخیم بود
حقش نبود تیر به تابوت او زدن
این کعبه در عبادت مردم سهیم بود
بی سابقه است حادثه اما جدید نیست
این خانواده غربتشان از قدیم بود
آقا!ببخش قصد جسارت نداشتم
پای درازم از برکات گلیم بود
کریم اهل بیت (علیه السلام)
باور کنم ،تشییع غرببانه پیکرت را در هجوم بی امان نفرت و کینه ؟
باور کنم که این آسمان پرستاره ،پیکر توست که مهبط زخم های مکرر جهل و عصیان است ؟
این تن توست که در طواف یک ریز تیرهای کینه توز به گل نشسته ؟تنی که در هجوم بی امان بارانی توامان حسادت ونفرت تشییع می شود،روزی زینت شانه های حضرت رسول خاتم (صلی الله علیه وآله وسلم) بود، روزی زینت دامان فاطمه (علیها سلام ) بود.
این پیکری که در احاطه شعله های تنگ نظر در نهایت بی رحمی وقساوت پر پر میشود ،پیکر آقای جوانان اهل بهشت است .
روزگار غربت را پایانی نیست .روزگاری در شبیخون خیانت ها وتوطئه ها تن به صلحی سبز می دهی-به اجبار-تا دین بماند وروزگاری دیگر،در حریم خانه خود، آشنایی بیگانه از پشت به تو خنجر می زند.
تو حتی در خانه خویش هم غریبی .همسرت، روشنان حضور آسمانی ات را تاب نیاورد؛ زنی که لایق سایبان مهربانی ات نبود،زنی که به رسم آشنایی ،زهر بی وفایی به کامت ریخت.
داستان غربت تو هنوز ادامه دارد.از کوچه های بنی هاشم ،از کبودی صورت مادر تا امروز، در تشییع مظلومانه پیکرت ،در هجوم تیرهای نفرت وکینه!
چشم های تنگ نظر، تاب نیاوردندبزرگی ات را؛دیدند وخود را به کوری زدند!
حق نا شمناسان فتنه جو که عمری بر گرد خوان کرامتت میهمان بودند ،امروز،به تقاص آن همه خوبی ومهربانی ،گرد هم آمدند تا پیکرت را تیر باران کنند؛در برابر دیدگان فاطمی حسین (علیه السلام) وصبوری حیدری عباس،گرد هم آمدند تا شعله شعله داغ بگذارند بر دل خونین زینب (علیها السلام )
یا کریم اهل بیت !اینک من آمده ام ،تا شریک غربتت باشم .
آمدم تا زائر مزار بی چراغت باشم ،تا بر سفره کرامتت ،میهمان شوم.حالا این من واین وسعت بی حد ومرز کرامت تو ،یا کریم اهل بیت!
سخن پایانی در مورد حجاب
خواهرم ای دخت ایران زمین! یک نظر عکس شهیدان راببین
در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آرسایش مکن
پوشش زهرا وزینب (علیهما سلام ) بهترین بر تو ای محبوبه خواهر !آفرین
پیش نامحرم تو طنازی مکن با اصول شرع ،لجبازی مکن
یادت آید از پیام کربلا گاه گاهی شرمت آید از خدا
در جوارش خویش را مهمان نما با خدا باش وبده دل راصفا
یاد کن از آتش روز معاد طره گیسو مده بر دست باد
زلف را از روسری بیرون مریز با حجاب خویش از پستی گریز
در امور خویش سرگردان مشو نو عروس چشم نامحرم نشو
خواهر من !قلب مهدی (عج) خسته است از گناه ماست کو رو بسته است
تک بیت های حجاب وعفاف
- در کلاس حفظ تقوا وشرف دختران درند وچادر چون صدف
- بهترین سرمایه زن چادر است زانکه زن را زینت زن،چادر است
- پدرم گفت گل ازرنگ ولعابش پیداست وزن مومنه از طرز نگاهش پیداست
- چادر زن تاج سلطانی بود حافظش از شر شیطانی بود
- حفظ چادر زخم ها را مرهم است دست رد بر سینه نامحرم است
- ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
- فرمان خدا، قول نبی ،نص کتاب است از بهر زنان افضل طاعات حجاب است
چند نکته در مورد حجاب و عفاف(ویژه 17 دی ؛مصادف با حذف حجاب توسط رژیم پهلوی)
1:ترکش های نگاه
آیا آمار مصدومان ترکش نگاه را دارید؟آیا ضایعات تیرهای مسموم نگاه را می شناسید؟ آیا می دانید چه تعداد مبتلایان به ویروس هوس، در بستر گناه آرمیده اند؟
خواهران ما باید در سنگر حجاب ، موضع بگیرند و برادران ما باید با واکسن تقوا ، خود را واکسینه کنند؛ وگرنه ، عوارض نگاه و بد حجابی دامن هر دو طرف را می گیرد.
2: شکرانه نعمت جمال
اگر زیبایی و جمال ،نعمت خداست پس شکرانه آن هم عفاف و پاکدامنی است. کسانی که به خاطر زیبایی رخسار و دل فریبی اندام به گناه می افتند، یا دیگران را به گناه می اندازند حق نعمت را ادا نکرده اند.
جمال، هرگز مجوز ارتکاب گناه و افتادن به دام و دامن آلودگی و افکندن دیکران به باتلاق فساد نمی شود. روزی از این نعمت سؤال خواهد شد و حسرت برای کسانی است که از این راه به دوزخ بروند.
3:عشق های خیابانی
پشت بعضی از نگاه های مسموم و محبت های فریبا، دره هولناکی از سقوط و شب تاریکی از بدبختی است. بعضی قیمت خود را نمی شناسند و خود را ارزان می فروشند همه مدعیان دوستی و عشق، خریدار نیستند؛ بلکه فقط قیمت میکنند. اگر نور افکنی بیاندازید، عمق تیره گی های وحشتناک این عشق های خیابانی و تلفنی را خواهید دید.شما که نمی خواهید آینده خود را آتش بزنید، خیلی راحت به هرکس اعتماد نکنید.
4:چشم ؛ دریای هوس
عاقلانه نیست که انسان برای لذت دیگران، عذاب الهی را برای خود بخرد. وقتی چشم دریای هوس شود، قایق گناه در آن حرکت می کند و موج عصیان پدید می آورد.
رابطه گناه و نگاه چقدر است؟ آنان که از تیر نگاه مسموم پروا نمی کنند، شکار گرگ های هوس ران می شوند. آنگاه دست و پا زدن ها به جایی نمی رسد. برای مصون ماندن از تیر نگاه چه باید کرد؟
5: خود فراموشی
هوشیار باشید که دام های فریب، جاذبه های گناه، آنتن های وسوسه گر و فیلم ها و سی دی های دجال گونه، ایمان و عفافمان را نربایند. خدا فراموشی ، خود فراموشی را در پی دارد.هر که ارزش خود را نداند خویش را حراج می کند و زیر قیمت می فروشد.
ارزش اجناس دست دوم، خیلی پایین تر است!
6:گوهر عفاف
هر چیزی که نفس تر و قیمتی تر باشد، باید بیشتر از آن مواظبت کرد تا به غارت نرود. کسی که ارزش گوهر عفاف را می داند، با بد حجابی آن را زیر دست و پای غارتگران نمی اندازد و خود را طعمه ای برای گرگ های هوس باز تبدیل نمی کند، به فرزندمان بیاموزیم که از گوهر عفافشان هوشیارانه پاسداری کنند.