تب دارترین تب زده ی بستر دردم
16 بهمن 1400
تب دارترین تب زده ی بستر دردم پر سوز ترین زمزمه ی حنجر دردم رنگ رخ من بر همگان فاش نموده در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم فریاد عطش زد دهن سوخته ام تا تر شد لب خشکیده اش از ساغر دردم جای عرق از چهره ی من زهر چکیده پیغامبر خسته دل باور دردم بر زیر گلوی… بیشتر »
نظر دهید »