ادب جرعه نوشی الهی به مستان میخانه ات به عقل آفرینان دیوانه ات به دردی کش لجه ی کبریا که در شانش آمد فرود « انما» به دری که عرش است او را صدف به ساقی کوثر به شاه نجف که خاکم گل از آب انگور کن سراپای من آتش طور کن خدایا بجان خراباتیان کزین تهمت هستیم…
بیشتر »