منم سربازت میشم....
هر کاری که انجام میدهیم رنگ دارد:
حالا رنگ کارمان را چگونه پیدا کنیم؟!
پیش از انجام هر کاری از خودمان بپرسیم: هدفم از این کار چیست؟ پاسخِ این سوال رنگ کار ما خواهد بود
اگر پاسخ ما این باشد که هدفم هوس بازی یا خنک شدن دلم یا انتقام از کسی یا ظلم به کسی و… باشد رنگ کارمان شیطانیست
اما اگر پاسخ این بود: برای خدا، در راه خدا، به امید خدا و برای بندگان خدا انجام می دهم رنگ کارمان خداییست
به رنگ خــــدا شـویم / بقره ۱۳۸
تدبر در قرآن
به گفتگوی این زوج دقت کنید
آقا: گرسنه هستم،لطف میکنید غذایی بیاورید؟
خانم: بخدا چیزی در منزل نداریم و دو روز هست که خودم گرسنهام
آقا: پس چرا به من خبر ندادی؟
خانم: از پروردگارم شرم کردم كه چيزی از تو بخواهم كه توان برآوردن آن را نداشته باشی
نام آقا علی(علیه السلام) ونامخانم فاطمه(سلام الله علیها)بود
و چه زیبا، لباس یکدیگر بودند که قرآن فرمود: زنان برای شما لباس و پوشش هستند و شما برای آنان لباس و پوشش هستید(بقره آیه۱۸۷)
تدبر در قران
.♦️زمانی بود که متواری بودیم، منزلی در مشهد گرفته بودیم که یک اتاق داشت. به خاطر دارم که صاحبخانه، مجلس روضه خوانی داشت و دو تا از مداح های مجلس نیامده بودند؛
شهید اندرزگو گفت: حالا که روضه خوان تان نیامده، خود من برای شما روضه می خوانم.
♦️در آن زمان به علت این که در حال فرار بودیم «سید» تغییر قیافه داده بود ریشهایش را از ته تراشیده بود و کراوات هم زده بود!
در آن مجلس روضه با همان شکل و قیافه، شروع کرد به مداحی و خانم صاحبخانه باور نمی کرد که آدمی با این وضع و حال، اینقدر خوب بتواند مداحی کند.
روضه ی آن روز روضه ی حضرت علی اکبر(ع) بود،
همان طور که گفتم تا به حال آن نحوه روضه را نشنیده بودم. جالب این که خودش هم در حین روضه خواندن مثل باران بهاری اشک می ریخت.
یادش گرامی باد/صلوات
چرا امام حسین را به رسول الله انتساب می کنند؟
امام حسین که فرزند واقعی پیغمبر (ص) نبود پس چرا به ایشان «یَابْنَ رَسُولِ اللهِ» می گویند؟
1- برای نشان دادن انحطاط و فرو پاشی جامعه (که کارش به کجا می رسد؟) که فرزند رسول خدا (ص) را به شدیدترین وجه می کُشند و زن و فرزندش را به اسیری می گیرند.
می خواهد این را نشان بدهد که این جامعه ممکن است به یک حدی برسد که فرزند رسول خدا را هم به مقتل و قتلگاه بکشاند.
خدا در قرآن با انحطاط کشیدن جامعه دونکته می گوید که اگر دو چیز در جامعه رواج پیدا کند آن جامعه از بین می رود؛
1-«أَضَاعُوا الصَّلاةَ» ضایع کردن نماز
2-«وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» پیروی از شهوات.
خدا می گوید این دو صفت را یک جامعه ای داشته باشد آن جامعه به انحطاط و فرو پاشی می رود.
ضایع کردن نماز یعنی؛ انسان می تواند نماز را اول وقت بخواند اما با بهانه های بسیار واهی مثل خرید دارد و فیلم نگاه کند و از این جور بهانه ها به تأخیر می اندازد یا صدای اذان را می شنود انگار نه انگار که اذان می دهد.
شهوات هم هر شهوتی می تواند باشد مالی، قدرت و شهوات دیگر. حتی درد به جایی می رسد که طرف می داند این قرضی که دارد می دهد و از طرف بیشتر طلب می کند ربا است. اگر یک ریال هم بیشتر از طرف بگیرید بعد از قرض دادن، حتی ده سال هم بگذارد و یک ریال هم بیشتر بگیرید ربا می شود. طرف می داند رباست اما توجیه می کند و با توجیهات غلط این گناه را انجام می دهد. این دو صفت جامعه را از بین می برد.
۲- ریشه و رمز لعن های فرازهای بعدی است. چون صراحتا خداوند متعال در آیه [۵۷] سوره ی احزاب می گوید آنانی که خدا و رسولش (کنار هم آورده) را آزار می دهند هم در این دنیا و هم در آن دنیا خوار و ذلیل می شوند.
می گوید آن کسانی که بنیان گذاران حادثه کربلا بودند و آن کسانی که ظلم حادثه کربلا را پایه گذاری کردند از مصداق های بزرگ این افراد آزار دهنده هستند که به پیغمبر (ص) ظلم رساندند. چون پیغمبر را آزار رساندن در درجه بالا خدا را هم آزار رساندند.
می خواهد این را بگوید که در لعن های بعدی کاملا مشخص بشود چرا افراد بعدی را لعن می کنیم.در فراز سوم می خواهد پرده از چهره ی نفاق برخی از مسلمین بر دارد، یعنی برداشتن پرده ی نفاق از چهره ی مسلمین. کدام مسلمین؟ آن مسلمین به ظاهر مسلمانی که مقابل امام حسین ایستادند. اما اینجا سوالی پیش می آید امام حسین (ع) که فرزند بلا فصل پیغمبر نبود، فرزند مستقیم پیغمبر (ص) نبود، تازه فرزند دختری هم بود! چرا شیعیان امام حسین را «یَابْنَ رَسُولِ الله» می نامند؟
مهمترین توجیه بحث قرآنی است. مهمترین دلیلی که ما در این زمینه داریم همان آیه ی مباهله است.
آنجا که مسیحیان نجران به پیغمبر گفتند و پیغمبر هم به آنها گفت خودتان و همسرانتان و فرزندانتان را بیاورید. فردا دیدند که پیغمبر حضرت علی (ع) را آورد یعنی هم نفس و جان خودش است، حضرت زهرا را آورد و بعد حسن (ع) و حسین (ع) که اینجا، جای فرزندان حضرت بودند. از این آیه می توانیم استفاده بکنیم و بگوییم به این دلیل بقیه ی اهل بیت هم به طریق اولی فرزندان پیغمبر حساب می شوند.
استاد احسان عبادی/تفسیر زیارت عاشورا
امام حسین (ع) بعد از هزار و اندی سال از واقعه عاشورا همچنان عطشان آموختن درس آزادگی به ما هستند. ما که برای تضمین سعادتمندی مان دوست داریم هر چه بیشتر با سبک زندگی ایشان آشنا بشویم چقدر توانسته ایم این تفکر مهم ایشان را وارد زندگی خود و خانواده مان بکنیم؟
در مقاله قبل گفتیم، برای این که بدانیم چگونه آزاده تر باشیم خوب است که ابتدا کمی درباره ویژگی های انسان های آزاده صحبت کنیم. کسانی که آزادگی را به صورت کاربردی وارد زندگی شان می کنند چند خصوصیت شاخص دارند:
1. هوش هیجانی بالا
کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند نسبت به هیجانات و احساساتشان آگاهی بیشتری دارند و در نتیجه بهتر می توانند از عهده مدیریت کردن آنها بر بیایند. انسان های آزاده هم این طور هستند. آنها برای شناختن هیجاناتشان وقت می گذارند و وقتی با رویدادی مواجه می شوند که مثلاً به خاطر وسوسه موفقیت های زودهنگام غلیان هیجانات را در آنها بیدار می کند، بهتر می تواند هیجاناتشان را کنترل کرده و خودشان را اداره کنند.
2. عزت نفس بالا
گفتیم که آزادگی فرصت مهمی برای رشد است. یادتان باشد در زندگی هیچ فرصتی بدون تهدید نیست
برای خود چنان ارزش بالایی قائل هستند که حاضر نیستند آن را با هر چیزی معامله کنند.
3. خردمندی
خرد با هوش فرق دارد. البته برای داشتن خرد، داشتن مقداری هوش لازم است اما این به معنای آن نیست که هر آدم باهوشی لزوماً فرد خردمندی هم است. کسانی که آزادگی را وارد زندگی شان کرده اند، انسان های خردمندی هستند یعنی با دور اندیشی و تعقل به اتفاقات زندگی نگاه می کنند. و به همین دلیل هدف گذاری هایشان با ثبات تر و بلند مدت تر است و در رسیدن به آرامش و سعادت موفق ترند.