منم سربازت میشم....
قال على عليه السلام:
«يا كُمَيْلُ! سَمِّ كُلَّ يَوْمٍ بِاسْمِ اللَّهِ، وَ قُلْ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ الّا بِاللَّهِ، وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ، وَ اذْكُرْنا وَ سَمِّ بِاسْمائِنا وَصَلِّ عَلَيْنا، وَ ادِرْ بِذلِكَ عَلى نَفْسِكَ وَ ما تَحُوطُهُ عِنايَتُكَ، وَ تُكَفُّ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ انْ شاءَ اللَّهِ»؛
«اى كميل! هر روز را با ياد خدا آغاز كن و ذكر «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ الّا بِاللَّهِ» را هر روز فراموش نكن، و توكّل بر خدا بكن (هر روز «تَوَكَّلت عَلَى اللَّه» بگو) و همه روز يادى از ما كن (و صلوات بر ما بفرست). سپس به خودت و خانهات و خانوادهات فوت كن. (با انجام اين اعمال) به فضل خداوند از شرّ آن روز ايمن خواهى بود».[1]
انتخاب اين جملههاى چهارگانه و گذاردن آنها در كنار هم، بىجهت و تصادفى نيست. بلكه به خاطر رابطهاى است كه با يكديگر دارند.
امّا «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» به خاطر اين كه هر كارى در فرهنگ اسلامى بايد با ياد و نام خداوند شروع گردد و هر كار باارزشى بدون آن آغاز شود به سرانجام نمی رسد.
و امّا تكرار «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ الّا بِاللَّهِ» در هر روز بدين جهت است كه باور كنيم تمام قوّتها و قدرتها از اوست، و حايل و مانع بين ما و ناملايمات نيز آن قادر مطلق مىباشد. ما بدون اتّكا بر او نه توان انجام كارى را داريم و نه نيروى دفع موانع….
آيت الله سيّد موسي صدر ، در سال 1307 هجري شمسي در شهر مقدّس قم ، ديده به جهان گشود. ايشان تحصيلات حوزوي را در همين شهر مقدّس آغاز نمود و همزمان ، دروس جديد را در دبيرستان سنايي ، همراه با شهيد مظلوم آيت الله بهشتي ، ادامه داد و در سن 20 سالگي در دانشکده حقوق دانشگاه تهران ، و در رشته حقوق در اقتصاد(رشته اقتصاد فعلي) مشغول تحصيل گرديد و پس از اخذ فوق ليسانس به نجف عزيمت نموده و از محضر مراجع و اساتيد بزرگ حوزه نجف بهره مند گرديد. سپس به قم مراجعت و با حمايت آيت الله بروجردي و همکاري بزرگاني چون آيت الله مکارم شيرازي ، جعفر سبحاني ، علي دواني و نوري همداني ، اوّلين شماره مجلّه اسلامي (مکتب اسلام) را راه اندازي نمود.
به دنبال اين اقدام ، آيت الله امام موسي صدر ، توسّط ساواک احضار و بازجويي شد. آيت الله سيّد موسي صدر در اواخر سال 1338 ، به لبنان عزيمت نمود و با تسلّط کامل بر زبانهاي عربي ، انگليسي و فرانسه و ظاهري بسيار جذّاب ، در شهر صور در 20 کيلومتري مرز اسرائيل ساکن شده و رهبري شيعيان لبنان را بر عهده گرفت….
آرگو (Argo)
نام فیلمی سینمایی محصول کشور آمریکا به سال ۲۰۱۲ میلادی و ساختهٔ بن افلک است. داستان این فیلم برداشت آزادی از وقایع بحران گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران است، که در آن ۶ دیپلمات آمریکایی توانستند از منزل سفیر کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند.
فیلم ضد ایرانی «آرگو» روایتی هالیوودی از واقعه تسخیر سفارتخانه آمریکا به دست دانشجویان ایرانی و فرار شش دیپلمات آمریکایی از ایران به دست «تونی مندز»، مامور سازمان سیا، است.
این فیلم محصول کمپانی صهیونیستی «برادران وارنر» است که پیش از این فیلم ضد ایرانی «300» را ساخته و هماکنون نیز در حال ساخت قسمت دوم از این فیلم است.
در این فیلم بازیگرانی چون بن افلک، آلن آرکین، برایان کرانستون و امید ابطحی به نقشآفرینی میپردازند. تهیهکنندگان این فیلم بن افلک ، جرج کلونی و گرانت هسلوف هستند. این فیلم نامزد پنج جایزه گلدن گلوب شد که دو جایزه (بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی) را از آن خود کرد ….
منظور از پیامبر داشتن شیطان ، مقایسه آن با ارسال رسل توسط خداوند است که چنین امری عقلا و نقلا ثابت نیست زیرا یکی از دلایل عقلی بر ارسال رسل این است که هدف از آفرينش انسان،معرفت خدا و تكامل روحى و معنوى او است و بديهى است كه اين اهداف، بدون رهبرى و هدايت پيامبران الهى امكان پذير نيست، زيرا مشعل عقل و فطرت آن چنان نفوذ و فروغى ندارد كه بتواند اين راه را به طور كامل و همه جانبه روشن سازد:
وَلَقَدْ بَعَثْنا فى كُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ…(نحل/36)
«ما در هر امتى پيامبرى برانگيختيم تا به آنان بگويند خدا را بپرستيد و از پرستش غير خدا (طاغوت) خوددارى كنيد گروهى هدايت يافتند و گروه ديگر (از طريق عناد و لجاج) شايسته ى گمراهى و ضلالت شدند».
روشن است گمراه کردن انسان ها نیازی به ارسال رسل ندارد و شیطان نیازی به چنین کاری ندارد زیرا هرکاری که برخلاف خواست خداوند باشد کاری است شیطانی….
نا امیدی و یاس از رحمت خداوند متعال یکی از رذائل اخلاقی و گناهان کبیره است خواه در امور معنوی و اخروی باشد.مانند ناامیدی از هدایت یا بخشش خداوند ،خواه در امور مادی و دنیوی مانند ناامیدی از رفع مشکلات و سختی های زندگی.انسان ناامید دچار رکود و بی تحرکی در زندگی می شود و در معرض هلاکت قرار می گیرد و چه بسا مرتکب جنایات وحشتناک گردد و زندگی خود و اطرافیان را تباه سازد.
قرآن کریم یأس و ناامیدی از رحمت خداوند را در حد کفر دانسته است :
وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ(1
و از فرج و رحمت خدا نومید نشوید که جز کافران از رحمت خدا نومید نگردند.
رافت و مهربانی خداوند رحمان و رحیم نسبت به بندگانش به میزانی است که قرآن کریم هدف از نزول عذاب دنیوی و اخروی را باز گرداندن آن بندگان به سوی خداوند سبحان برمی شمارد.