منم سربازت میشم....
وقتی علی مرتضی علیه السلام با همه سادگی، با همه فروتنی و با همه جلال و جبروت ایمانی اش به خواستگاری فاطمه زهرا علیهاالسلام آمد و وقتی پیامبر به سنتی نیک و الهی و انسانی، از دخترش پاسخ خواست، پاسخْ سکوت بود و سکوت.
و چه پاسخی از سکوتی محض رساتر بود. فاطمه علیهاالسلام برترین بانوی زمان خود و همه اعصار بود و این را همه می دانستند. او نه فقط دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، که پاکی، عصمت، الهی بودن و مقام بلندش نزد خدا بر هیچ کس پوشیده نبود و کسان بسیار بودند که آرزوی همسری او را داشتند.
امّا روشن بود که او همتای آنان نبود و اینک کسی به طلب این همسری آمده که خود آینه خوبی ها و پاکی ها و الهی بودن هاست و زیبایی این پیوند و اوج این همتایی و همسری را، با چه زبانی جز سکوت می توان توصیف کرد؟
این جارا شایدبتوان محبوب ترین و پرخاطره ترین پنجره دنیا نامید. پنجره ای که خاطره مشترک خیلی هایمان است.
یک پنجره و یک دنیا خاطره و حرف. پنجره ای که تقریبا برای همه آشناست و برای بعضی ها، یادآور لحظه های عجیبی که فقط خودشان می دانند چگونه گذشته است. این گوشه از صحن انقلاب، یک خاطره مشترک برای همه زائران امام هشتم(ع) است. پنجره ای که به نماد کرامت و بازکردن گره های بسته زندگی تبدیل شده است. این جا«پنجره فولاد» حرم امام رضا(ع) است. محبوب ترین پنجره دنیا.
چه کسی این جا را «پنجره فولاد » کرد؟
وقتی صحن عتیق(انقلاب) در دوره صفوی و با طرح «شیخ بهایی» ساخته شد، «ملا محسن فیض کاشانی» که حکیم، فیلسوف ، عارف و شاعر ان دوره بود، پیشنهاد داد برای کسانی که به هردلیل نمی توانند وارد حرم مطهر شوند و کنار ضریح بایستند، فضایی طراحی شود که بتوانند در نزدیک ترین فاصله از ضریح مطهر، بایستند وبتوانند ضریح امام رضا “ع"را ببینند و زیارتنامه بخوانند. بنابراین پنجره ای فولادی در محلی که مشرف به ضریح مطهر بود نصب شد و از آن به بعد به «پنجره فولاد» معروف شد.
بنابراین، اولین پنجره فولاد در قرن نهم هجري قمري در دوره صفويه و در زمان شاهرخ ميرزا تيموري، همسر گوهرشاد خانم در سال ۲۷۰۱ قمري ساخته شد. اين پنجره نسبتاً كوچك از جنس فولاد بود و در نزديكترين مكان ممكن به ضريح مطهر رضوي، در صحن انقلاب اسلامي (عتيق) قرار گرفته تا اشخاصي كه به خاطر عذر شرعي و يا موارد مشابه، از رفتن به كنار ضريح معذورند، بتوانند از پشت اين پنجره كه ضريح مطهر از داخل شبكههاي آن پيداست، زيارتنامه بخوانند و با امام رضا(ع) درددل کنند…
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
دعای عهد دعایی جهت برقراری ارتباط بین ما و حضرت مهدی(عج) است. در این دعا با آن حضرت عهد و پیمان می بندیم. قول و قرار می گذاریم که یکسری کارهایی را انجام دهیم و در جهت تشکیل حکومت عدل مهدوی زمینه سازی کنیم. این دعا تابلوی روشن را فرا روی فعالیت های ما قرار می دهد.
پای کلام دلنشین استاد حجت الاسلام والمسلمین قرائتی درنگی می کنیم تا با مروری بر این دعای شریفه، درسهای نهفته در آن را بیاموزیم. این دعا به ما می گوید که:
1. علاقه به امام زمان (عج) باید جمعی باشد.
در دعای عهد داریم که: «اللَّهمَّ بَلغَ مَولَانَا الاَمامَ المَهدِیَّ القَائِمَ بِاَمرِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرینَ عَن جَمیِعِ المُومِنیِنَ والمَومِنَات»، به امام زمان ابلاغ کن، از طرف چه کسی؟ «عن جمیع» از طرف همه مؤمنین و مؤمنات «عن جمیع المؤمنینَ والمُؤمنات» این خودش یک مطلب مهمی است.
2. امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند
وقتی زیارت می رویم بگوییم که این زیارت به نیابت از همه ی مؤمنین و مؤمنات. صدقه می دهیم بگوییم. دفع بلا از همه ی مؤمنین و مؤمنات بشود. نگوییم: خدایا، مؤمنینی که در این مسجد نماز خواندند بیامرز. حالا مؤمنینی که در مسجد دیگر نماز خواندند چه؟ همه را بگو. چرا می گویی: خدایا کسانی که در این هیأت سینه زده اند. چقدر تنگ نظر هستی! چقدر فکر کوچک است. مگر تو منتظر امام بین المللی نیستی؟ امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند. کسی که منتظر اصلاح عمومی است، باید خودش هم عمومی فکر کند. خودم و بچه ام و هیأت ام و مسجدم و برایش هیچ فرقی نکند. «عَن جَمیعِ المُؤمِنینَ و المُؤمِنَات».
3.علاقه به امام زمان (عج) بدون مرز است
این علاقه بدون مرز، از کجای دعای عهد فهمیده می شود؟ این جمله که می گوید: « فِی مشَارقِ الارضِ و مغَاربَها» در مشرق ها و مغرب ها، «وَسَهِلهَا وَجَبَلهَا»
زمین های هموار و کوهستانی، «و برها و بحرها» دریا و خشکی، ببینید این دعا چقدر سازنده است. چه اصراری داریم که بگوییم من چه هستم و من چه هستم؟ همه، دریا و خشکی. سطحی و کوهستانی، مشرق و مغرب، علاقه بدون مرز. خیلی قشنگ است.
4. شریک کردن والدین در دعا و زیارت برای امام زمان(عج)
در دعای عهد می گویی ای امام زمان(عج) سلام می کنم از طرف خودم، و از طرف «والدیَ» پدر و مادرم و «وُلدی» فرزندانم؛ یعنی هم نسل گذشته، هم نسل آینده را در نظر می گیری…
ظهور مجدّد و دولت هزار سالهی مسیح
بازگشت و ظهور مجدّد حضرت عیسی از عقاید ثابت مسیحیت و یکی از ارکان اصلی ایمان مسیحی است.
مسیحیان در این باره بر عباراتی از عهد قدیم و جدید تکیه میکنند، از جمله:
1. سرانجام وقتی مژدهی انجیل به گوش همهی جهان رسید و همه از آن با خبر شدند، آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید.(1)
2. پس ای خداوند! خدای اسرائیل! اینک به این وعدهای هم که به پدرم دادی، وفا کن که فرمودی: اگر فرزندان تو مانند خودت مطیع دستورات من باشند، همیشه یک نفر از نسل تو بر اسرائیل پادشاهی خواهد کرد.(2)
3. به امر خدا برای قوم تو در شهر مقدس تو هفتاد هفته طول خواهد کشید تا طبق پیشگویی انبیاء، فساد و شرارت از بین برود، کفارهی گناهان داده شود، عدالت جاودانی برقرار گردد و قدسالاقداس دوباره تقدیس شود. بدان و آگاه باش که از زمان صدور فرمان بازسازی اورشلیم، تا ظهور رهبر برگزیدهی خدا، هفت هفته و شصت و دو هفته طول خواهد کشید و با اوضاع بحرانی، اورشلیم با کوچهها و حصارهایش بازسازی خواهد شد.(3)
اسقف اکرام لمعی مینویسد:
ما هم اینک در زمان دو ظهور به سر میبریم. ظهور نخست در دو هزار سال پیش واقع شد؛ اما از موعد ظهور دوم بیخبریم.
انتظار ظهور مسیح از اهمّ موضوعات انجیل است که هیچ یک از اناجیل، خالی از ذکر آن نیست، وبا آن که همهی مسیحیان جهان بدان ایمان دارند، اما در کیفیّت و جزئیات این ظهور، اختلافنظر است. این اختلافات، همان حفره و شکافی است که از مجرای آن، صهیونیسم رخنه کرده و به عدهّای از مسیحیان باورانده است که تشکیل دولت یهودی، یکی از نشانههای ظهور میباشد.(4)
اسقف صبری واسیلی پطرس میگوید:
مسئلهی ظهور مجدّد عیسای مسیح، جایگاه ویژهای در کتاب مقدّس دارد. درست مانند ظهور نخستین. تعداد آیاتی که در انجیل از ظهور دوبارهی مسیح خبری میدهد، 319 آیه است. یعنی از هر 25 آیه در عهد جدید، یک آیه دربارهی ظهور مجدّد عیسی است و این نشان میدهد که هیچ آموزهای در کتاب مقدس، به اهمیت این موضوع نیست. (5)…