منم سربازت میشم....
استاد فاطمي نيا:
وقتي در آيات و رواياتْ عدد مطرح ميشود ، گاهي اين عدد موضوعيت دارد و نفس عدد مقصود است و گاهي عدد موضوعيت نداشته و صرفا براي بيان كثرت استفاده ميشود.
از جمله اعدادي كه موضوعيت دارد و داراي اسرار ميباشد ، عدد اربعين (چهل) است.
يكي از اين اربعين ها ، اربعين امام حسين(ع) است. درميان معصومين عليهم السلام فقط امام حسين(ع) اربعين دارد؛ البته اين مطلب اصلا به اين معنا نيست كه مقام حضرت سيدالشهداء (ع) از پيامبراكرم(ص) و يا اميرالمومنين(ع) بالاتر است ، بلكه اين مساله از اسرار ولايت است كه از عقول ما خارج ميباشد!
روز اربعين ، زيارت اربعين را بخوانيد.
اما زيارت اربعين را باید با دقت بخوانيم و به معاني آن توجه كنيم.
لازم است که یک شیعه معناي زيارت اربعين را بفهمد تا فلسفه ي نهضت امام حسين (ع) را درك كند!
در اين زيارت ميخوانيم :
“وبذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهاله “
امام حسين(ع) جان در كف نهاد تا بندگانت را از ناداني برهاند!
فلسفه ي نهضت سيدالشهداء (ع) اين است كه ما از ناداني وضلالت خارج شويم!
معارف بلند وبالايي دراين زيارت شريف هست كه بايد در آنها تامل شود.
و اما زيارت اربعين يك اثروضعي دارد وآن را به يادگار از استادم كه از كبار اولياء خدا بود نقل ميكنم؛
ايشان ميفرمودند براي زيارت اربعين پاداشي قرار داده شده كه اعمال ديگر اين پاداش را ندارد ، و آن است كه زائر اربعين امام حسين عليه السلام عاقبت به خير ميشود اين شامل ما هم كه از راه دور هستيم ميشود.
به هر زبانی سخن کربلاست
صحبت درد ومحن کربلاست
عطربهشتی که رسد برمشام
رایحه ای از ختن کربلاست
پا ی پیاده رفتن عاشقان
همایش انجمن کربلاست
نور تو در سپهر ایثاروعشق
صاعقه ی شب شکن کربلاست
اکبرتو لاله ی گلزار حُسن
قاسم توخود حَسن کربلاست
وجود عباس تو یادآور
علقمه بیت الحزن کربلاست
اصغرتو زضرب تیر ستم
غنچه ی خونین دهن کربلاست
خواهرتو نایبة الحیدر است
زینب تو شیر زن کربلاست
پرچم سرخ حرمت جلوه ی
سینه خونین بدن کربلاست
داغ دل فاطمه تا روز حشر
تازه ز زخم کهن کربلاست
به دست مهدی شما درظهور
پیرهن بی کفن کربلاست
شکرخدا «وفایی» از جمله ی
گریه کنان چمن کربلاست
حاج سید هاشم وفایی
در سرزمین شام قبری وجود دارد که امروزه به نام مرقد رقیه معروف و مشهور است و گفته می شود این قبر مربوط به یکی از دختران امام حسین علیه السلام است. اما آیا قبر مربوط به رقیه هست؟ برخی از علما و دانشمندان متأخر بر صحت انتساب این دختر به امام حسین علیه السلام پای فشرده دلایل و مستنداتی را بر این ادعا اقامه کرده اند بر اساس این مستندات، رقیه یکی از دختران امام حسین علیه السلام و از مادری به نام شهربانو-دختر یزگرد ساسانی- متولد شد از این رو او خواهر تنی امام سجاد علیه السلام به شمار می رفت.
زندگینامه حضرت رقیه سلام الله علیها در شعاع نورانی انواری؛ همانند پدر، عمو، عمو زادگان بزرگوارش و …، تحت الشعاع قرار گرفته است؛ به همین علت در کتابهای تاریخی، به ندرت اسمی از دختری به نام رقیه که دختر خردسال امام حسین علیه السلام باشد، آمده است. اما در کلامی که از امام حسین علیه السلام نقل شده است، حضرت چنین میفرماید: «اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ»؛ «ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می ماند؟ ای رقیه و ای ام کلثوم! شما امانتهای پروردگارم در نزد من بودید، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است».
با توجه به سیاق کلام و مفاد آن، بعید نیست که منظور امام از رقیه، حضرت رقیه، دختر سه ساله ایشان باشد. از طرفی،
قدیمیترین منبعی که در آن از دختر سه یا چهار سالۀ امام حسین علیه السلام یاد شده است، کتاب “کامل بهایی” اثر عماد الدین طبری است.
نحوه جان سپردن رقیه سلام الله علیها در خرابه شام
عماد الدین حسن بن علی طبری نیز در کتاب «کامل بهایی» که کار تألیف آن را در سال 675 هجری به پایان رسانده است از خرابه شام و از وفات دختری چهار ساله از خاندان امام حسین علیه السلام بدون آنکه نامی از این دختر برده باشد، سخن به میان آورده است. او این مطلب را از کتاب «حاویه فی مثالب معاویه» اثر یکی از علمای اهل سنت به نام «قاسم بن محمد بن احمد مأمونی» نقل می کند. در این کتاب آمده:
حجتالاسلام پناهیان در گردهمایی هیئتهای فعال در عرصۀ اربعین، که با همکاری جامعه ایمانی مشعر، در مسجد مقدس جمکران برگزار شد، دربارۀ حماسۀ اربعین و تکلیفی که برعهدۀ ما گذاشته است، به سخنرانی پرداخت. در ادامه، بخشهایی از این سخنرانی را میخوانید:
در زیارتنامهها میگوییم «همۀ هستیام فدای شما»؛ اربعین امسال در معرض امتحان الهی این عقیدهایم!
•ما بسیاری از اوقات، در مقام زبان و اندیشه، اولویتداشتنِ امر ولایت را تکرار میکنیم و تأکید میکنیم که مهمترین امر دین، امر ولایت است: «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ» (کافی/ج2/ص18) و بارها در زیارتنامهها خدمت ائمه معصومین عرض میکنیم: «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی» یعنی همۀ هستی ما، بهفدای شماست. اما در بسیاری از اوقات، این شعارها و این اندیشه و عقیدۀ ما، در مقام عمل به امتحان در نمیآید. البته همینکه ما شعار میدهیم و اعتقادمان را حفظ میکنیم، خیلی ارزشمند است.
•اما گاهی از اوقات-مثل آنچه در زمان ظهور رخ خواهد داد- همۀ این شعارها به امتحان کشیده میشوند و شعاردهندگان در معرض آزمایش الهی قرار میگیرند. یعنی شما که میگفتید «همه چیز ما فدای اهلبیت!» حالا بفرمایید و عمل کنید! امروز با مشاهدۀ اینهمه نصرتهای الهی و با اینهمه اقتدار مؤمنین و کثرتِ نفوس مؤمنین، انتظار میرود که مؤمنین از عهدۀ سختترین امتحانات، بربیایند.
قبل از ظهور، با امتحان مهمی بهنام «تجمع اربعین» مواجه شدهایم/ اهل ایمان، دارند با حماسۀ اربعین امتحان میشوند!
•نمیدانم واقعاً چهقدر به عصر ظهور نزدیک شدهایم؟-هرچند همۀ دلائل و شواهد نشان میدهند که ما روزبهروز داریم به آن واقعۀ بزرگ و آن امتحان باعظمت، نزدیکتر میشویم- اما قبل از اینکه ظهور رخ بدهد، ما با یک امتحان جمعیِ بسیار مهم مواجه شدهایم و آن «تجمع اربعین» است.
•اساساً این تجمع باعظمت چند میلیونی، یک امتحان بزرگ برای ما مؤمنینِ به اهلبیت(ع) است. هر کسی اهل ایمان است، دارد با حماسۀ اربعین، امتحان میشود. مسئلۀ اربعین، فراتر از این است که ما برویم و صرفاً ابزار احساسات کنیم! فراتر از این است که ما بخواهیم در این زمینه اقدامات ذوقی و صرفاً حُبّی، انجام میدهیم، ما داریم امتحان میشویم.
بعید نیست امتحان اربعین، پیشدرآمدِ امتحان بزرگ ظهور باشد/ یعنی اگر مؤمنین در امتحان اربعین سربلند شوند، میشود در امتحان ظهور رویشان حساب کرد