آنچه که دولت برای حل بحران هویت دختران باید انجام دهد
در رابطه با راهکارهایی که برای حل مشکل بحران هویت دختران می توان ارایه کرد، با اتکاء بر علومی چون روانشناسی، جامعه شناسی و …. می توان به راهکارهای متعدد رسید در این نوشتار در ارایه راهکارها، تاکید عمده بر نقل ونص (قرآن و روایات اسلامی) و استنباط و تجزیه و تحلیل متون استخراج شده است. که مجموع این راهکارها در سه سطح دولتی، خانواده و فردی ارایه می شود. که در این مطلب به بررسی نقش دولت در پرداختن به راهکارهای دینی در حل بحران هویت دختران می پردازیم.
دولت در حل بحران هویت دختران چه می کند؟
قبل از هر چیز باید گفت، دین با سیاست تلازم دارد و حکومت دینی در قبال آسیب های فرهنگی، اجتماعی و… آحاد جامعه مسئول است و باید اقدام شایسته به عمل آورد. که در سطح دولتی با توجه به دو امر می توان به حل مسئله بحران هویتی دختران با توجه به راهکارهای دینی قرآن مجید پرداخت.
الف) حفاظت و حراست از ارزش های دخترانه منطبق بر اصول دین
اما ربط این موضوع با بحران هویت دختران در جایی است که با توجه به چارچوب هایی که عرف و شرع در جوامع اسلامی برای زنان و دختران ایجاد کرده است و اینکه دختران خصوصا در خانواده ها و جامعه با یک سری ضعف ها عاطفی و اقتصادی و تربیتی روبه رو هستند و راه های تحرک، پویایی، تجربه اندوزی،… تا حدودی بر ایشان سخت است. لذا با توجه به عبارت “الانسان حریص علی ما منع” میل و عطش ایشان به در مواردی بسیار زیاد است از سیر و سیاحت و برخی فعالیت ها گرفته تا تحصیل که امروزه بسیاری از مشکلات تحصیلی حل شده ولی چون در برخی موارد مثل بحث تفریح و سرگرمی عمدتا پاسخ مساعد دریافت نمی کنند ممکن است در برخی مواقع با القائات غلط دچار حس های بد روانی شوند و چه بسا با جامعه درگیر شده و آن را در قالب رفتارهای ناهنجار نشان دهند که هر یک از اینها به بحران های هویت جنسی، نسلی، ملی، دینی و … باز می گردد. یکی از وظایف اصلی دولت فراهم کردن شرایط زندگی مطلوب برای دختران و زنان به عنوان مادران آینده براساس سبک الگوی اسلامی ایرانی است که با رعایت اصول حوزه حیا و عفاف راه را برای رسیدنن به آرزوهای مطلوب آنها و آرامش روانی آنها باز کند.
خداوند حجاب را از جنس محبت آفرید...
آنچه که از موهبت حیا و عفت و حجب در کاسهی دل زن ریخته شد بیش از مرد بود. به درون رگ مرد نیز رشک و تعصب و غیرت تزریق شد. محبت، عشق، دلدادگی، وفاداری، زیبادوستی و پاکدامنی نیز بین هر دو نیمه وجود بشر به یکسان تقسیم شد…
داستان خلقت: “و خداوند انسان را نیمی از جنس مرد و نیمی از جنس زن آفرید و فرمود: فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ …”
آن هنگام که حضرت حق، روح اشرف مخلوقات را در کالبد این آفریدهی شگرف میدمید، به هر نیم موهبتهایی بخشید و هر کدام را نسبت به دیگری نیازمند نمود. فرشتگان درگاه الهی مأمور شدند به اینکه خاک خلقت زن را بیشتر غربال کنند تا نرمی وجود او بیشتر شود. اما برای مرد اینچنین نبود، چون مرد باید با زبری روزگار روبرو میشد و اندکی ضمختی در وجودش لازم بود.
باری تعالی زن را ریحانه خلق کرد و مرد را عماد. زن را گلی برای مرد و مرد را ساقهای برای زن آفرید. زن به مرد جلال و شکوه بخشید و مرد به زن راستقامتی و ایستادگی؛ و هر دو مایهی آرامش هم شدند. زن رنگ شد و عطر شد تا مرد خواستنی و دیدنی شود و مرد خار شد و ریشه شد تا زن از گزند باد و بید در امان باشد. زن جلوهی احساس شد و مرد نماد اقتدار.
آنچه که از موهبت حیا و عفت و حجب در کاسهی دل زن ریخته شد بیش از مرد بود. به درون رگ مرد نیز رشک و تعصب و غیرت تزریق شد. محبت، عشق، دلدادگی، وفاداری، زیبادوستی و پاکدامنی نیز بین هر دو نیمه وجود بشر به یکسان تقسیم شد.
زن در کلاس صبر و ناز و انتظار شاگرد اول شد و مرد در کلاس تمنّا و نیاز و تلاش برای وصال. زن آموخت که چگونه دل برباید و مرد آموخت که چگونه دل به دست آرد. بشر موجود شریفی بود. رشد و تربیت این شرافت به زن سپرده شد و صیانت و حمایت از آن به مرد. انسان معصوم بود. عصمت در درون زن رشد یافت و مرد نگهبان خدا برای حفظ این معصومیت گماشته شد.
رعایت ادب در مقابل زورگویی مستکبران به معنی ضعف است
در مقابل مستکبران باید با صلابت سخن گفت و عزت اسلامی را حفظ کنیم، زیرا رعایت ادب در مقابل زورگویی آنها به معنی ضعف است.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی سه شنبه شب در درس اخلاق ماه مبارک رمضان در دفتر مقام معظم رهبری در قم با ذکر این مطلب که، اصل در مسایل ارزشی بر محدودیت است، گفت: برخی از رفتارها خوب و برخی دیگر بد است و اعمال خوب باید انجام شود؛ زمانی که از رابطه اخلاق و سیاست سخن می گوییم، قطعا این باید و نبایدها باید وجود داشته باشد.
ایشان افزود: موضوعات اخلاقی مفاهیم انتزاعی است و عناوینی است که باید از رابطه چند چیز و یا یک حالت خاصی در نظر گرفت؛ احسان به پدر و مادر مفهوم واضحی است، ولی باید به این پرسش پاسخ گفت که احسان به چه معنا است؟ احسان یک مفهوم انتزاعی است.
آیت الله مصباح یزدی اظهارکرد: اکرام نیز یک مفهوم انتزاعی است؛ قرآن کریم بیان می دارد که علت اینکه به بلاها گرفتار می شوید، دلایل متعددی دارد که یکی از آنها این است که ایتام را اکرام نمی کنید؛ اکرام یتیم، به معنی پول دادن به آنها نیست، بلکه اکرام یک معنی بالاتر است که حالات بزرگداشت دارد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: زمانی که می خواهیم مفهوم اخلاقی را بر یک رفتار سیاسی منطبق کنیم، باید چنین حیثیت هایی را برای آن در نظر بگیریم؛ رفتارهایی که مرتبط به سعادت و شقاوت می شوند در عرصه اخلاق جای می گیرد؛ زمانی که رفتارهای سیاسی را از نظر اخلاق اسلامی ارزشیابی کنیم باید دو حیثیت را در نظر بگریم که شامل نفس کار و نیت کار است.
نگين انگشتر
موقعيتى كه امام حسن عسكرى علیه السلام در آن قرار گرفته بود با وضعيت امامان ديگرتفاوت داشت؛ زيرا بعد از وفات وى غيبت امام دوازدهم پيش مى آمد و شيعيان بايدبراى تحمل آن آماده مى شدند.
امام حسن عسكرى، در چنين زمانى، نگين انگشتر خودرا با جمله «انا الله شهيد» متبرك كرد. گويا مى خواستبه شيعيان بگويد گمان نكنيد همه چيز به آخر رسيده است؛ گرچه امام هر عصرى ناظر بر اعمال مردم وشيعيان است، اما خداوند شاهد اعمال شماست و نبايد كارى كنيد كه باعث بدنامى شيعيان گردد.
بر انگشتر ديگر آن حضرت، عبارت «سبحان من له مقاليد السموات و الارض» حك گرديده بود؛ يعنى همان خدايى كه كليد آسمانها و زمينها تحت قدرت اوست، حضور يا غيبت جانشينان پيامبر را تعيين مى كند.
سيماى امام حسن عسكرىعلیه السلام به صورت گزيده و انتخابى از بحارالانوار و اصول كافى
«یا سلطان! یا اباالحسن! یا علیبن موسیالرّضا(ع)
.
وقتی نام شریف امام رضا(ع) را میشنویم،
مهمترین وصف یا ویژگی آن حضرت که باید به ذهن ما متبادر شود چیست؟
امام رضا(ع) در بین همۀ ائمۀ هدی، صریحترین پیامهای ولایی را به مردم منتقل کردند
و میتوان گفت امام رضا(ع) در بیان و دعوت به امر امامت و ولایت، از جهاتی صریحترین امام بودند.
امام رضا(ع) دعوت به امر ولایت را در زمان خلیفۀ مقتدر عباسی؛ هارون الرشید هم انجام میدادند
وقتی به امام رضا(ع) عرضه داشتند: شما نمیترسید از اینکه هارون شما را هم مانند پدر گرامیتان امام موسیبن جعفر(ع) به شهادت برساند یا اذیت کند؟
حضرت فرمودند: «همانطور که پیامبر اکرم(ص) میفرمودند «اگر ابولهب توانست یک مو از سرِ من کم کند، من پیغمبر شما نیستم» من هم به شما میگویم؛ اگر هارون توانست یک مو از سر من کم کند، من امام شما نیستم!»
لذا حضرت بدون هیچ واهمهای به امر تبلیغ، تبیین و دعوت به امامت میپرداختند.
(ٍکافی/8/258)
امام رضا(ع) وقتی فرصت، امکان و ظرفیت مختصری برای آشنایی با مفهوم امامت و ولایت را در میان مردم دیدند،
بر روی مفاهیمی مثل نماز و روزه و عبادات و اخلاقیات کار نکردند، بلکه به سراغ اصل ماجرا رفتند
و به اصلی ترین مفهوم دینی یعنی ولایت و امامت پرداختند.
نمونۀ برجستۀ آن حدیث سلسلة الذهب است
بنابراین وقتی نام شریف امام رضا(ع) را شنیدیم باید بگوییم « بزرگ فریادگر امامت» و ولایت
چون ایشان به هر دلیل، صریحترین امام در بیان امر امامت و ولایت و معارف پیرامونیِ آن هستند
این مهمترین ویژگی امام رضا(ع) است
اینکه مردم صدا میزنند:
«یا سلطان! یا اباالحسن! یا علیبن موسیالرّضا(ع)!» این یک سخن عوامانه نیست
حضرت در زمان خودشان هم این سلطنت بر دلها را داشتند و از جهاتی نزدیکترین امام به تشکیل #حکومت بودند
البته معلوم است که یار نداشتند، ولی از روشنگری هم کوتاه نمیآمدند
اینکه با همۀ نفوذ و سلطنت معنوی اجتماعی حضرت
باز هم به امام رضا میگوییم «غریب» یا «غریب الغرباء» این هم در جای خود صحیح است؛ با آنکه مهمترین ویژگی حضرت نیست
زیرا امام رضای ما وقتی دیگر غریب نیست که حاکم مطلق عالم امکان باشد، نه اینکه فقط یک حرم به این وسعت داشته باشد
امام رضا(ع) وقتی غریب نخواهد بود، که صحن و سرایش کلّ کرۀ ارض باشد
کلّ دریاها و اقیانوسها آبراههای گوشه و کنار حرمش باشد. در واقع تا زمان حاکمیت مطلق امامت بر زمین، همۀ امامان ما غریب هستن
منبع: کانال استاد پناهیان