فرازی از دعای امام حسین (ع) در روز عرفه
چه زیباست هنگامی که درهای رحمت الهی در روز عرفه گشوده میشود، بهترین درخواستها را از پروردگار خویش مسئلت کنیم. در این زمینه بهترین راهنما ائمه(ع) هستند، چرا که آنها با تمام وجود حقیقت خدا را دریافتهاند.
اَنْتَ الَّذى مَنَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَنْعَمْتَ اَنْتَ الَّذى اَحْسَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَجْمَلْتَ اَنْتَ الَّذى اَفْضَلْتَ اَنْتَ الَّذى اَکْمَلْتَ اَنْتَ الَّذى رَزَقْتَ اَنْتَ الَّذى وَفَّقْتَ اَنْتَ الَّذى اَعْطَیْتَ اَنْتَ الَّذى اَغْنَیْتَ اَنْتَ الَّذى اَقْنَیْتَ اَنْتَ الَّذى اوَیْتَ اَنْتَ الَّذى کَفَیْتَ اَنْتَ الَّذى هَدَیْتَ اَنْتَ الَّذى عَصَمْتَ اَنْتَ الَّذى سَتَرْتَ اَنْتَ الَّذى غَفَرْتَ اَنْتَ الَّذى اَقَلْتَ اَنْتَ الَّذى مَکَّنْتَ اَنْتَ الَّذى اَعْزَزْتَ اَنْتَ الَّذى اَعَنْتَ اَنْتَ الَّذى عَضَدْتَ اَنْتَ الَّذى اَیَّدْتَ اَنْتَ الَّذى نَصَرْتَ اَنْتَ الَّذى شَفَیْتَ اَنْتَ الَّذى عافَیْتَ اَنْتَ الَّذى اَکْرَمْتَ ،
تويى كه عطا كردى، تويى كه نعمت دادى، تويى كه نيكى كردى، تويى كه زيبا نمودى، تويى كه افزون نمودى، تويى كه كامل كردى، تويى كه روزى دادى، تويى كه موّفق نمودى، تويى كه عطا فرمودى،
تويى كه بینياز نمودى، تويى كه ثروت بخشيدى، تويى كه پناه دادى، تويى كه كفايت نمودى، تويى كه راهنمايى فرمودى، تويى كه حفظ كردى، تويى كه پرده پوشى نمودى، تويى كه آمرزيدی تويى كه ناديده گرفتى،
تويى كه قدرت دادى، تويى كه عزّت بخشيدى، تويى كه كمك كردى، تويى كه مساعدت فرمودى، تويى كه تأييد نمودى، تويى كه نصرت دادى، تويى كه شفا بخشيدى، تويى كه سلامت كامل دادى، تويى كه گرامى داشتى،
تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ فَلَکَ الْحَمْدُ دآئِماً وَلَکَ الشُّکْرُ واصِباً اَبَداً ثُمَّ اَنـَا یا اِلهىَ الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبى فَاغْفِرْها لى اَنـَا الَّذى اَسَاْتُ اَنـَاالَّذى اَخْطَاْتُ اَنـَاالَّذى هَمَمْتُ اَنـَاالَّذى جَهِلْتُ اَنـَاالَّذى غَفَلْتُ اَنـَا الَّذى سَهَوْتُ اَنـَا الَّذِى اعْتَمَدْتُ اَنـَا الَّذى تَعَمَّدْتُ اَنـَا الَّذى وَعَدْتُ وَاَنـَاالَّذى اَخْلَفْتُ اَنـَاالَّذى نَکَثْتُ اَنـَا الَّذى اَقْرَرْتُ اَنـَا الَّذِى اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِکَ عَلَىَّ وَعِنْدى وَاَبوُءُ بِذُنُوبى فَاغْفِرْها لى یا مَنْ لا تَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبادِهِ وهُوَ الَغَنِىُّ عَنْ طاعَتِهِمْ وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ اِلـهى وَسَیِّدى اِلـهى اَمَرْتَنى فَعَصَیْتُکَ وَنَهَیْتَنى فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ،
بزرگ و برترى، حمد و شكر هميشگى توراست، سپس من معبودا اعتراف كننده به گناهانم هستم، پس مرا بيامرز، منم كه بد كردم، منم كه خطا كردم، منم كه قصد گناه كردم، منم كه نادانى نمودم، منم كه غفلت ورزيدم، منم كه اشتباه كردم، منم كه به غير تو اعتماد كردم،
منم كه در گناه تعمّد داشتم، منم كه وعده كردم، منم كه وعده شكستم، منم كه پيمان شكنى نمودم، منم كه اقرار كردم، منم كه به نعمتت بر خود و پيش خود اعتراف كردم، و به گناهانم اقرار میكنم، پس مرا بيامر، اى آن كه گناهان بندگانش به او زيانى نرساند، و او بینياز از طاعت آنان است، و توفيق دهنده كسی كه از آنان به كمك و رحمتش عمل شايسته بجا آورد،
تو را سپاس اى معبود من و آقاى من، و خداى من، فرمان دادى فرمانت نخواندم، نهيم نمودى، مرتكب نهيت شدم،
امام باقر علیه السلام پایه گذار رستاخیز علمی
حضرت امام محمّد باقر علیه السلام، با پنج تن از خلفای طغیانگر اموی معاصر بودند. ولید بن عبدالملک، نخستین خلیفه معاصر امام توانست در نتیجه آرامشی که در عصر وی بر کشور حکمفرما بود قلمرو خود را از شرق و غرب توسعه دهد.
حضرت امام محمّد باقر علیه السلام طی مدت امامت خود، در شرایطی نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداختند و مشکلات علمی را تشریح فرمودند و جنبش علمی دامنه داری به وجود آوردند که به پی ریزی یک دانشگاه بزرگ اسلامی انجامید.
حضرت امام محمّد باقر علیه السلام در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بودند و مقام بزرگ علمی و اخلاقی ایشان مورد تصدیق دوست و دشمن بود. رجال و شخصیت های بزرگ علمی آن روز و نیز برخی از یاران پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم، که هنوز در حال حیات بودند، از محضر آن حضرت بهره می بردند.
جابر بن یزید جعفی و کیسان سجستانی (از تابعین) و اشخاصی مانند ابن مبارک، زهری، اوزاعی، ابوحنیفه، مالک و شافعی از علوم آن حضرت استفاده کرده و سخنان آن حضرت را بی واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند. کتاب ها و نوشته های دانشمندان و مورخان اهل تسنن پر از سخنان پرمغز پیشوای پنجم است و همه جا جمله قال محمّد بن علی علیه السلام و یا قال محمّد بن الباقر علیه السلام به چشم می خورد(1)
شاگردان امام باقر علیه السلام
تربیت یافتگان مکتب آن حضرت هر یک وزنه علمی بزرگ به شمار می روند. شخصیت های بارزی همچون: محمّد بن مسلم، زرارة بن اعین، ابوبصیر، برید بن معاویه عجلی، جابر بن یزید و هشام بن سالم.
از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل است که فرمود: مکتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند، این چهار نفر عبارتند از: زرارة، ابوبصیر، محمّد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، اگر اینها نبودند کسی از تعالیم دین و و مکتب پیامبر بهره ای نمی یافت. این چند نفر حافظان دین بودند، آنان از میان شیعیان زمان ما نخستین کسانی بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز نیز پیش از دیگران به ما خواهند پیوست.(2)
تنهاترين سردار
ميلاد کريم سبزپوش آل فاطمه،
تنهاترين سردار لشکر حيدر و غريب شهر پيامبر تهنيت باد.
میلاد نور و میوه دل
نیمه رمضان تولد میوه دل علی و زهرا علیهما السلام است. این سخاوت نامه به نامش مزیّن است و ماه پر برکت رمضان با میلادش در نیمه رمضان، مبارک تر. همه را به سفره ضیافت و معرفتش فرا می خوانیم و در روز تولدش این سطور را تقدیم می داریم.
خوان کرم امام حسن علیه السلام
بارزترین ویژگی امام مجتبی علیه السلام که بهترین سرمشق برای دوستداران او است، بخشندگی، سخاوت و دستگیری از دیگران است. کریم اهل بیت به بهانه های مختلف همه را از خوان کرم خویش بهره مند می ساخت و آن قدر بخشش می کرد تا شخص نیازمند بی نیاز می شد؛ زیرا طبق تعالیم اسلام بخشش باید به گونه ای باشد که فرهنگ تکدی گری را ریشه کن سازد و در صورت امکان شخص را از جرگه نیازمندان بیرون گرداند.
کریم اهل بیت
به خاطر بخشندگی ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن علیه السلام در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند. امام حسن علیه السلام نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم درآمد همراه و همنشین می شدند و دردِ دلِ آن ها را با جان و دل می شنیدند و به آن ترتیب اثر می دادند، و در این حرکت انسان دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می رفتند و آن ها را به منزل دعوت می کردند و به آنها غذا و لباس می دادند1
راههای کسب بینش صحیح از منظر امام علی(علیه السلام)
زندگی در جامعه ای که پوشیده از نیرنگ ها و دسیسه هاست نیازمند بینش و آگاهی صحیح است. بینشی برخاسته از حق و حقیقت که جان آدمی را قوام بخشد و روحش را جلا دهد. اگر چنین بینشی در انسان به وجود نیاید امکان خطا و لغزش در کوچک ترین امور زندگی نیز وجود دارد.
نوع تفکر و بینش هر انسانی تعیین کننده نوع زندگی و آینده دنیوی و اخروی او خواهد بود. آگاهی درست انسان در هر کاری، حتی عبادات و افعال فردی، تأثیری انکار ناپذیر در زندگی فرد داشته و از سستی های احتمالی، جلوگیری می کند.
امام علی (علیه السلام) در این باره فرموده اند: “چه بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد و چه بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چیزى جز رنج و بى خوابى به دست نیاورد! خوشا خواب زیركان، و افطارشان!” (نهج البلاغة، ترجمه دشتى، ص 659)
حال باید دید چگونه می توان در شمار زیرکان قرار گرفت و آگاهی و بینشی صحیح به دست آورد؟ آنچه در این مجال مورد توجه قرار می گیرد برخی از مهم ترین راهکار هایی است که در کتاب شریف نهج البلاغه در این زمینه ارائه شده است.
یاد خدا
از منظر امام علی(علیه السلام) برای به دست آوردن بینش و آگاهی درست، اولین و ابتدایی ترین راه، بهره گیری از یاد خداست.
انسانی که چراغ یاد حق را در دل خویش همواره روشن نگاه دارد، خداوند نیز اسباب هدایت را پیش رویش قرار داده و آگاهی صحیح از زندگی را نصیبش می گرداند.
در کلامی زیبا از آن امام همام آمده است: “همانا خداى سبحان و بزرگ، یاد خود را روشنى بخش دل ها قرار داد، تا گوش پس از ناشنوایى بشنود، و چشم پس از كم نورى بنگرد، و انسان پس از دشمنى رام گردد، خداوند كه نعمت هاى او گران قدر است، در دوران هاى مختلف روزگار، و در دوران جدایى از رسالت «تا آمدن پیامبرى پس از پیامبرى دیگر» بندگانى داشته كه با آنان در گوش جانشان زمزمه مى كرد، و در درون عقلشان با آنان سخن مى گفت. آنان چراغ هدایت را با نور بیدارى در گوش ها و دیده ها و دل ها بر مى افروختند، روزهاى خدایى را به یاد مى آورند و مردم را از جلال و بزرگى خدا مى ترساندند". (همان، ص455)
چنین انسانی نه تنها برای خود، بلکه برای دیگر مردمان نیز مای نجات و رستگاری خواهد بود.
عظمت پيامبر(ص) از زبان غير مسلمانان
عظمت پيامبر(ص) از زبان غير مسلمانان
پرسش : عظمت پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از زبان برخي از غير مسلمانان چگونه بيان شده است؟
پاسخ تفصیلی: تقريباً در تمام تواريخ ـ اعم از تاريخ هايى كه به دست مسلمانان يا غير مسلمانان نگاشته شده ـ به مسأله پاكى و امانت دارى پيامبر(صلی الله علیه وآله) اشاره شده تا آنجا كه حتى در جاهليت نيز همه مردم او را به اين صفت مى شناختند و لقب امين به او داده بودند، بلكه بعد از ظهور اسلام نيز مخالفان او امانت هاى خويش را نزد وى مى گذاشتند به همين دليل هنگام هجرت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به مدينه يعنى پس از گذشتن سيزده سال از ظهور اسلام، به على(عليه السلام) دستور داد در مكه بماند و امانت هاى مردم را به آنان برساند سپس به مدينه هجرت كند.
بهتر اين است اين سخن را نيز از زبان ديگران بشنويم و ببينيم آنها كه ظاهراً با او بيگانه اند چه گواهى هاى صريحى در اين زمينه داده اند.
1. در كتاب عذر تقصير به پيشگاه محمد(صلى الله عليه وآله)، از جان ديون پورت انگليسى نقل مى كند كه: «بدون شك اگر او (محمد) را يكى از نوادر جهان و پاك ترين نابغه اى كه گيتى توانسته است تاكنون پرورش دهد نياوريم؛ بايد او را يكى از بزرگترين انسان ها و يگانه شخصيتى بدانيم كه قاره آسيا مى تواند به وجود چنين فرزندى بر خود ببالد».(1)
2. در كتاب محمّد رسول الله(صلى الله عليه وآله) از كتاب اسلام از نظر وُلتر چنين نقل شده كه ناپلئون در انتقاد از نمايشنامه وُلتر كه در آن اهانت ها به ساحت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) روا داشته مى گويد: «وُلتر به تاريخ و وجدان بشرى خيانت كرده، زيرا سجاياى عالى محمد(صلى الله عليه وآله) را انكار نمود و مرد بزرگى را كه بر چهره جهانيان فروغ الهى تاباند، موجود ديگرى معرفى كرده است.»(2)
3. اتفاقاً همين وُلتر در اواخر عمر خود در آن نمايشنامه موهن تجديد نظر نموده و با صراحت اعتراف مى كند: «در محمد(صلى الله عليه وآله) چيزى وجود دارد كه احترام همگان را بر مى انگيزد، و من در حق محمد(صلى الله عليه وآله) بسيار بد كردم».(3)
4. در كتاب دايرة المعارف بريتانيا ذيل كلمه قرآن چنين آمده است: «محمد(صلى الله عليه وآله) در ميان رجال و شخصيت هاى بزرگ دينى و مذهبى جهان، موفق ترين و پيروزمندترين شخصيت عالم، به شمار مى آيد و رسالت او توأم با توفيق و پيروزى قابل توجهى بوده است.»(4)