اسراف و زیاده روی های پایان سال
امام علی علیه السلام می فرماید: انسان حقیقت ایمان را درک نمی کند جز اینکه در وی سه خصلت باشد، دانایی در احکام دین، شکیبایی در مصیبت ها و خصلت سوم که مد نظر است، اندازه گیری خوب در معیشت است.
با توجه به روایت، در این هیاهوی آخر سال و آمادگی برای شروع سال نو مراقب خصلت سومی که در روایت آمده باشیم؛ به اندازه مصرف کنیم، به اندازه خرید کنیم، به اندازه تمیز کنیم و خلاصه این اندازه گیری خوب را در همه موارد رعایت کنیم.
امام علی علیه السلام میان حقیقت ایمان و حل مشکل معیشت در دنیا رابطه برقرار کرده که آن اندازه گیری خوب است که منظور از آن رعایت اعتدال و میانه روی در معیشت است. اما در مقابل نیز افرادی هستند که برای این قانون زندگی که دین بسیار به آن اهمیت داده (و نشان دهنده این است که دین از زندگی جدا نیست) اعتباری قائل نشده اند که از آنان به عنوان مسرفان یاد می شود.
“اسراف” کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی و تجاوز از حد اعتدال در کمیت و کیفیت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود. این واژه و مشتقات آن جمعاً 23 بار در قرآن کریم به کار رفته و از آنجا که در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمان های الهی نمایان است با فساد ارتباط مستقیم دارد چرا که بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد و تباهی در آن می شود. اسراف مترادف “افراط” و متضاد “تقصیر” و “تقتیر” که به معنای “تضییق” و “بخل” است، می باشد که قرآن کریم مرز تعیین اسراف را واژه “قوام” به معنای حد وسط و اعتدال یاد کرده است که تشخیص آن بر عهده عقل، شرع یا عرف است.
مفهوم “تبذیر” و مشتقات آن ارتباط نزدیک معنایی با “اسراف” دارد، این واژه در لغت به معنای تباه ساختن اموال است، بر همین اساس امام صادق علیه السلام تبذیر را جزئی از اسراف دانسته است.
انواع اسراف
مفهوم “اسراف” در قرآن کریم مصادیق متعددی دارد که در معنای همه آنها، نوعی تجاوز از حد اعتدال وجود دارد همچون اسراف عقیدتی ،اسراف اخلاقی و رفتاری اسراف اجتماعی ،اسراف قضایی و کیفری و در نهایت مورد بعدی که مد نظر است، اسراف اقتصادی که این نوع از اسراف مصادیق گوناگونی دارد.
نکته اخلاقی مهم برای خانه تکانی هایمان!!
این روزها همه سخت مشغول کارند، دیوارها، پنجره ها، فرش ها، کف و سطوح، ظرف های درون کابینت ها همه نیاز دارند که تمیز شوند، اما این همه کار را چطور باید انجام داد، از کجا باید شروع کرد ؟
دوده های در و دیوار خودنمایی می کنند ، خاک های نشسته بر وسایل همه چیز نیاز دارد که تمیز شود ، و چقدر خوب است که سال نو را بدون هیچ آلودگی ای شروع کنیم چه در خانه هایمان چه در دلمان … چقدر خوب است که دلمان را هم تکانی بدهیم و کینه ها و نفرت های ریز و درشت ، دلخوری ها ، ناراحتی ها را با شوینده عفو و بخشش خوب بشوییم و تمیز کنیم، و با اشک توبه و استغفار آب بکشیم و با جلوه هایی از محبت و دوستی برای سال نو تزئین کنیم.
در اینجا می خواهیم نکاتی را یادآوری کنیم که در این بحبوحه خانه تکانی ها خیلی برای ما مفید است.
نکاتی که در خانه تکانی هایمان باید به آن ها اهمیت دهیم!
1- برنامه ریزی
بسیاری از ما کارهای خانه تکانیمان تا خود لحظه سال تحویل ادامه دارد ، وقتی که همه نشسته اند کنار سفره هفت سین و دعا می خوانند در بعضی خانه ها هنوز افراد با دست و بال خاکی مشغول کارند و این اصلا جالب نیست چرا که نباید لذت لحظه سال تحویل را فدای این امور جزئی کرد.
اگر ما از اول یک برنامه ریزی درست داشته باشیم می توانیم خیلی زودتر کارها را تمام کنیم ، بیایم یک اولویت بندی کنیم ، ببینیم کارها را به چه ترتیبی انجام بدهیم که مجبور نباشیم دوباره کاری کنیم ، و در چه روزهایی چه کاری انجام شود .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابن مسعود می فرماید: هر گاه کاری را انجام دادی از روی علم و عقل انجام ده و بر حذر باش از این که کاری را بدون آینده نگری و آگاهی انجام دهی. به درستی که خداوند- جل جلاله- می فرماید: «هماند زنی که بافته اش را بعد از این که محکم گردانیده بود، جاهلانه باز کرد، نباشید». (بحارالانوار، ج74، ص 110.)
احادیثی گهربار درباره تربیت فرزند
1. قالَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لايَرَوْنَ اِلّا اَنَّكُمْ تَرْزُقُونَهُمْ.
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: كودكان خود را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد، وقتي به آنها وعدهاي ميدهيد حتماً وفا كنيد زيرا كودكان، شما را رازق خود ميپندارند.
«وسائل الشيعه، ج 5، ص 126»
2. قال الامام الصادق - عَلَيْهِ السَّلامُ - : انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيَرْحَمُ الرَّجُلُ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ.
امام صادق - عليه السلام - فرمود: همانا خداوند متعال نسبت به شخصي كه نسبت به فرزند خود محبت بسيار دارد رحمت و عنايت ميكند.
«مكارم الاخلاق، ص 113»
3. قال الامام الباقر- عَلَيْهِ السَّلامُ - : إذا بلغ الغلام ثلاث سنين فقل له سبع مرات قل لا إله إلا الله ثم يترك حتى يبلغثلاث سنين و سبعة أشهر و عشرين يوما ثم يقال له قل محمد رسول الله سبع مرات و … .
امام باقر - عليه السلام - فرمود: هنگامي که کودک به سه سالگي رسيد به او بگويند هفت مرتبه بگويد لا اله الّا الله (تا بياموزد)، در چهار سالگي به او بگويند که هفت مرتبه بگويد محمد رسول الله (تا ياد بگيرد)، در پنج سالگي رويش را به قبله متوجه كنند و به او بگويند كه سر به سجده بگذارد، در پايان شش سالگي ركوع و سجده صحيح را به او بياموزند و در هفت سالگي به طفل گفته شود: دست و رويت را بشوي و پس از آن به او گفته شود: نماز بخوان.
«مكارم الاخلاق، ص 115»
نكات اساسی در تربیت دینی فرزندان چیست؟
در مورد تربیت دینی فرزند کتاب ها و مقالات زیادی وجود دارد اما به نظر می ر سد به صورت کلی چند نکته بسیار مهم وجود دارد که باید این نکات ، اساس تفکر والدین قرار بگیرد:
1- توجه به سن و دوره سنی : همانطور که می دانیم کودک در هر سنی همانطور که به قابلیت های جدیدی در سطح فیزیکی و آناتومیکی می رسد از نظر شناختی و فکری هم در دوره های مختلف تحول و رشد متفاوتی دارد . بهطوركلي، در نظرية گلدمن، وجود سه مرحلة تفكر شهودي، عمليات عيني و عمليات صوري نظرية پياژه در درك مفاهيم ديني نيز تأييد شد؛ اما با اين تفاوت كه مرحلة عمليات عيني در زمينههاي مذهبي، مدت زمان بيشتري به طول ميانجامد و تا حدود سن عقل (سيزده يا چهاردهسالگي) ادامه مييابد.
اين مهم نشان ميدهد كه نبايد مباحث و تعاليم ديني را با ساير مباحث علمي مقايسه كرد. اما چنانچه تجربههاي مذهبي كودكان در خانه، مدرسه و محيطهاي مذهبي افزون شوند و شيوههاي تعليم و تربيتي مناسبي بهكار رود، ميتوان از اين تأخير كاست؛ وگرنه با بزرگسالي مواجه ميشويم كه هنوز در تفكر ديني خود درگير محدوديتهاي كودكي خود است و درك ناقصي از مفاهيم ديني دارد . پس مراحل تحول روانی و شناختی و عقلانی باید مد نظر والدین قرار بگیرد و با توجه به آن مراحل خوراک فکری با محتوای دینی تهیه و ارایه شود.
2- توجه والدین به رفتارهای انسانی و مذهبی خودشان: قبل از اینکه ما بخواهیم به فرزندانمان، توجه به آموزه های دینی را در رفتارهای انسانی آموزش بدهیم باید از نظر ارتباطی در سطح بسیار بالایی باشیم. پدر و مادری که هنوز در ارتباط انسانی شان با فرزندشان دچار مشکل هستند و خواسته ها و انتظارات خودشان را در ابعاد مختلف انسانی( تحصیل، تغذیه ، رابطه با خویشاوندان ، مسولیت های خانه، نماز و…)با زور ، تهدید ، پرخاشگری و محدود سازی ، تحمیل می کنند، قطعا نمی توانند مربی دینی برای فرزند خود باشند . حتی اگر ارتباطات خود پدر و مادر با پرخاشگری و امتیازدهی باشد مهر ، عاطفه و صمیمیت در بین آنها نباشد تربیت دینی فرزندان به شکست منجر خواهد شد مثلا پدر و مادر مذهبی و متدین ، هنگامی که با پرخاشگری و بد دهنی و سایر رفتارهایی که برگرفته از هیجان های منفی است با همدیگر روبرو می شوند به صورت غیر مستقیم و بدون خود متوجه باشند یک نوع زدگی از دین و مذهب را به اعضای خانواده ، القا می کنند و پایه و اساس تفکر کودک و نوجوان نسبت به دین و مذهب منفی می شود. البته در این بخش مطالب بسیار متنوع و کاربردی می توان مطرح کرد که ان شاء در پست دیگر اشاره خواهد شد.
تربيت ديني چيست و هدف غایی مطرح در آن كدام است؟
دین، نوعی زندگی است و تربیت دینی،[1] فرآیندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات (به تعبیر علامه جعفری، حیات معقول) مهیا میسازد (حسینی، 1379، 189). این نحوه زندگی، بر مبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیین شدهای شکل میگیرد که از طریق دین و عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است.
مروری بر مفاد متون دینی و فرهنگی، ما را با این واقعیت غیرقابل انکار روبرو میسازد که دین (اسلام)، یک پدیده جهانی است و در تجربه تاریخی خود همواره برای جهانی شدن کوشیده است و امروزه نیز دیندارن و پیروان آئین حنیف اسلام باید برای جهانی شدن آن بکوشند.
آیات قرآنی به صراحت یا به صورت غیرمستقیم از جهانی بودن رسالت پیامبر (ص) و محدود نبودن آن به عصر مشخصی سخن گفته و نگاه جهانی دین را حکایت کرده است (انبیاء/ 107).
زارعان (1379) مینویسد: گاه از تربیت دینی، تربیت به معنی الاعم اراده میشود. این معنی شامل همه ابعاد تربیتی در یک بستر دینی شده و میتوان آنرا با تربیت اسلامی مترادف دانست. منظور این است که کودک، نوجوان یا جوان مسلمان به گونه ای آموزش ببیند و تربیت شود که شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات، همگونی داشته باشد و نهایتاً آنگونه باشد که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست.
گاهی از تربیت دینی، به تربيت به معنی الاخص یاد میکنیم. در این اصطلاح، در بین همه ابعاد تربیتی، به رشد معنوی و اعتقادی توجه ویژه ای میشود و بدین وسیله سایر ابعاد تربیتی و حتی بُعد اخلاقی از بحث خارج میشود. به منظور تمایز این بعد خاص تربیتی، این نوع تربیت دینی را تربیت ایمانی یا معنوي[2] مینامیم.