مشاوره و استخاره
سؤال: مشاوره و استخاره ازنظر شرعي چه جايگاهي دارد؟ آيا در طول هم هستند يا در عرض هم؟ و آيا عمل به استخاره واجب است؟
پاسخ: جايگاه استخارة معمولي و مصطلح پس از مشاوره است؛ يعني در انجام دادن امور، نخست بايد تحقيق و تفحص و مشاوره کنيم. اگر به نتيجة خاصي نرسيديم، نوبت به استخاره و طلب خير از خداوند براي خروج از تحيّر ميرسد. [1] عمل به استخاره واجب نيست؛ هرچند اگر بد آمد، بهتر آن است که به انجام دادن آن اقدام نکنند. [2]
—————————————————–
پی نوشت :
1 . البته طلب خير از خداوند بايد در همة شرايط و احوال و زمانها باشد و زمان آن پيش از مشاوره است؛ ولي استخارة مصطلح، يعني خروج از تحير با روشهايي كه در شرع بدان سفارش شده است، و نوعي طلب راهنمايي از خداوند است براي خروج از سرگرداني.
2 . مشاوره زیر گنبد فیروزه ای، محمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی قم.
من چادر را دوست دارم. چادر؛ مهربانیست
تو نمازخونه دانشگاه داشتم سجاده آماده میکردم برای نماز، همین که چادر مشکی را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ میکنی که چی؟
برگشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله با توام و همهی بیچارههای مثل تو که گیر کردهاید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشوی با این پارچهی دراز دور و برت؟ خسته نمیشوی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی، چرا مثل عزادارها سیاه میپوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘُر بود دوست من! هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو.
خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد.
گفتم: شاید حق با تو باشد عزیزم. پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.
گفتم: من چادر را دوست دارم. چادر؛ مهربانیست.
با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای…
گفتم؛ چادر سر میکنم، به هزار و یک دلیل. یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی توست.
با تعجب به چهره ام نگاه کرد.
پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟
گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.
گفتم خوب؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مردها میگوید؛ غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید. تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هماند، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم، غض بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد.
همسر تو، تو را “دید"، کشش ایجاد شد و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمیتواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟
گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم.
گفتم: غریزه، منطق نمیشناسند، تعهد نمیشناسد. چه زندگی ها که به چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت.
من چادر سر میکنم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو به هم نریزد، همسرت نسبت به تو دلسرد نشود، محبت و توجهاش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک میشوم، زمستانها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه میشوم، بخاطر حفظ خانه و خانوادهی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیباییهایم دارم. من هم دوست دارم تابستانها کمتر عرق بریزم، زمستانها راحتتر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. من روی تمام این علاقهها خط قرمز کشیدم، تا به اندازهی سهم خودم حافظ گرمای زندگی تو باشم.
سکوت کرده بود.
گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان جامعهام با موهای رنگ کردهی پریشان و صد جور جراحی زیبایی فک و بینی و کاشت گونه و لب و آنچه نگفتنیست، چشمهای همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم؛
راست می گویی…
منبع:سایت بچه های قلم
مسجد خوب باید چگونه باشد؟
مسجد نباید (فقط) تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزنها. همه مردم در همه سنین باید به مسجد بیایند. این گونه نباشد که مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوانها در مغازه و در حال کسب و کار باشند.
مساجد و مهمترین چالشهای پیش رو
مبنای این گزارش، گفتاری است که حجتالاسلام قرائتی حدود یک سال پیش در پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب (KHAMENEI.IR) منتشر کردند. موضوع این گفتار این بود که «مسجد مورد نظر اسلام و طراز انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟» به تناسب هر موضوع، تلاش خواهد شد تا از سایر گفتهها و نوشتهها هم برای این آسیبشناسی استفاده شود.
آسیب اول: تک قشری شدن مساجد
حجتالاسلام قرائتی در این گفتار میگوید: «یکی از آفتهای جامعه ما این است که مسجدیها یک قشر هستند و در غیر مسجد، یک قشر دیگر هستند.» او در همین گفتار منظور خود از این گفته را این گونه تشریح میکند: «مسجد نباید تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزنها. همه مردم در همه سنین باید به مسجد بیایند. این گونه نباشد که مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوانها در مغازه و در حال کسب و کار باشند.»
به این ترتیب، رئیس ستاد اقامه نماز به موضوع رویکرد جوانان به مسجد اشاره میکند. حقیقت این است که به عقیده کارشناسان امور دینی و مذهبی، اگر چه در برخی از ایام سال مثل محرم، لیالی قدر و اعتکاف، جوانان استقبال خوبی از اماکن مذهبی همچون مسجد و برنامههای آن میکنند؛ اما در سایر ایام سال، میزان مراجعه جوانان به مسجد کمتر میشود….
نظر حجت الإسلام قرائتی در خصوص جنس لباس
ما انسان بی دین نداریم. دین یعنی راه. وقتی می گوییم :چه دینی داری؟ یعنی راه شما چیست؟ خدا به بت پرستان می گوید که راه و دین شما بت پرستی است. هر کسی فرهنگ ، آداب و رسوم و راهی را می پذیرد که به آن دین می گویند. حتی اگر باطل باشد. هر دینی یک ویژگی هایی دارد ولی باید دید کدام دین کامل و جامع است؟
حجت الاسلام قرائتی در برنامه سمت خدا به این مطلب اشاره نمود و ضمن مطرح کردن این پرسش گفت
ما انسان بدون رهبر و الگو نداریم: الگوی حق و باطل. ما معده ی بدون غذا یا ریه ی بدون هوا نداریم ممکن است که غذا یا هوا سالم باشد یا مسموم. ما انسان بی خدا نداریم بعضی ها خدای شان الله است و بعضی ها هوس شان خدای آنهاست. ما انسان بدون قبله نداریم بعضی ها قبله شان کعبه است و بعضی ها قبله شان همسرشان است.
بهترین دین دینی است که استدلال دارد و از نظر منطقی و عقلی قابل دفاع است. دین باید با طبع بشر بسازد. و هماهنگ با طبیعت انسان باشد. دین باید جامع باشد و همه ی ابعاد انسان را در بر بگیرد. لباس باید همه ی بدن انسان را در بربگیرد. دین باید قابل عمل باشد. اینها علامت دین کامل است.
در اداره ها برای رشد مالی و اقتصادی نمودار می کشند. ما می توانیم مقایسه ای بین اذان و ناقوس داشته باشیم که مثلا اذان شعار اسلام است و ناقوس شعار مسیحیت است. صدای ناقوس مثل صدای زنگ ساعت هاست ولی اذان با الله اکبر شروع می شود و با لااله الاالله تمام می شود یعنی بین دو الله است. در اذان می گوییم: خدا بزرگترین است، هیچ معبودی جز خدا نیست و ما بنده ی خدای دیگری نمی شویم، شهادت می دهم که محمد رسول خداست و راه ما از معصوم است و… باید اذان را بلند گفت. بعضی از افراد سرشناس خجالت می کشند که اذان بگویند. در قدیم در شهر اصفهان خیلی از سرشناس ها اذان می گفتند. در شهر مسلمانان مردم باید با اذان از خواب بیدار بشوند.
سید جمال الدین اسد آبادی به اروپا رفت. هنگام غذا، دستش را شست و با دست غذا خورد. همه از او عکس گرفتند و فیلم برداری کردند و به او گفتند که تو از شرق آمده ای ،وحشی هستی و او را تحقیر کردند. ایشان گفت: چون من طرفدار بهداشت هستم با دست غذا می خورم. زیرا من دستم را شسته ام ولی نمی دانم که شما قاشق ها را شسته اید یا خیر. در ضمن دست من تابحال در حلق کسی نرفته است ولی این قاشق ها هر زمانی در حلق کسی است و من نمی دانم که این قاشق در حلق چه کسی رفته است و دیگر اینکه وقتی با دست لقمه می گیرم اگر شن یا استخوانی در غذا باشد متوجه می شوم. او سریع خودش را نباخت. ولی ما بعضی مواقع با یک پاتک خودمان را می بازیم….
حضور اساتید و طلاب مدرسه علمیه الزهراء علیهاالسلام در اردوی فرهنگی- تفریحی
به همت مدیریت مدرسه الزهراء سلام الله علیها ، سرکار خانم پورحیدر، به دنبال تعامل با مدرسه علمیه فاطمیه جلفا ، اردوی فرهنگی - تفریحی (طلاب و بصیرت) با حضور اساتید ، کادر و طلاب این مدرسه برگزار گردید.
در طول این اردو که به جهت تقویت روحیه طلاب و آماده سازی آنها برای حضور در امتحانات ترم برگزار شد، اساتید و طلاب بعد از حضور در جمع طلاب مدرسه فاطمیه جلفا ، شرکت در نماز جماعت و سخنرانی حجت الإسلام و المسلمین جناب آقای دانش(در رابطه با مسائل سیاسی و انتخابات و معیارهای قرآنی برای فرد اصلح ) از اماکن تفریحی(آسیاب خرابه) - مذهبی (امامزاده سید محمد) دیدار و زیارت به عمل آوردند.
شایان ذکر که معاونت فرهنگی با پخش بروشورهایی با محتوای انتخابات ، مسابقه طلاب و بصیرت را بین طلاب برگزار کرد.