منم سربازت میشم....
پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
« المرء علی دین خلیله فلینظر أحدکم من یخالل»؛آدمی تحت تأثیر رفیق است و عملا از سیره و روش او پیروی می کند.البته هر یک از شما باید در انتخاب دوست دقت کند و ببیند با چه کسی طرح رفاقت و دوستی می ریزد.(مستدرک الوسائل,ج2,ص62)
دوست از واژگان مقدس است. واژه¬ای که معنای ژرفی را با خود حمل می¬کند.دوست اگر حقیقی باشد,نعمت و برکتی است از جانب خداوند به انسان.
از کجا می توان دریافت که کدامین فرد در اطراف ما حقیقتا دوست ماست؟
آیا ملاک برای سنجش صداقت رفتار و کلام او وجود دارد؟
چگونه می توانیم خود نیز دوست خوبی برای اطرافیان باشیم؟
دوست خوب دوستی است که تو را در راه حق همراهی کند.
دوست خوب کسی است که تو را قوت قلب باشد و هنگام سختی و ناراحتی آرامش بخش تو باشد.
دوست خوب رازدار توست,آیینه توست, و براساس فرمایش امام صادق(علیه السلام) دوست خوب «کسی است که ظاهر و باطنش نسبت به تو یکسان است. زیبایی و آبروی تو را جمال خود می بیند و زشتی تو را زشتی خویش.کسی است که دست یافتن به مال یا رسیدن به مقام ,روش دوستانه او را نسبت به تو تغییر نمی¬دهد,و در زمینه رفاقت از آن چه و هرآن چه در اختیار دارد نسبت به تو دریغ نمی کند,وکسی است که تو را در مواقع آلام ومصائب تنها نمی گذارد».(امالی صدوق,ص397)
محمد بن على بن الحسين (ع ) لقبش باقر است . باقر يعنى شكافنده . به آن حضرت باقرالعلوم مى گفتند؛ يعنى شكافنده دانشها.
مردى مسيحى به صورت سخريه و استهزاء كلمه باقر را تصحيف كرد به كلمه بقر يعنى گاو. به آن حضرت گفت : انت بقر ؛ يعنى تو گاوى !
امام بدون آن كه از خود ناراحتى نشان دهد و اظهار عصبانيت كند، با كمال سادگى گفت : نه ، من بقر نيستم من باقرم . مسيحى گفت : تو پسر زنى هستى كه آشپز بود . امام باقر فرمود: شغلش اين بود، ننگ و عار محسوب نمى شود. مسيحى جواب داد: مادرت سياه و بى شرم و بدزبان بود. امام باقر در پاسخ به سخن آن مرد جواب داد: اگر اين نسبتها كه به مادرم مى دهى درست است ، خداوند او را بيامرزد و از گناهش بگذرد و اگر دروغ است ، از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستى .
مشاهده اين همه حلم ، از مردى كه قادر بود همه گونه موجبات آزار يك مرد خارج از دين اسلام را فراهم نمايد، كافى بود كه انقلابى در روحيه مرد مسيحى ايجاد نمايد و او را به سوى اسلام بكشاند. مرد مسيحى بعدا مسلمان شد.
(داستان راستان ، نقل از بحار، ج 11، ص 83، حالات امام باقر عليه السلام)
شخصى به نام سليمان ديلمى مى گويد:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم ، فلانى در عبادت ، و ديندارى چنين و چنان است … (او را محضر امام تعريف كردم .)
امام صادق عليه السلام فرمود:
عقلش چگونه است ؟
عرض كردم : نمى دانم .
امام فرمود:
((ان الثواب على قدر العقل ))
به راستى پاداش عمل به اندازه عقل است .
آن گاه فرمود:
مردى از بنى اسرائيل در مكانى بسيار سر سبز و خرم ، كه داراى درختان بسيار و چشمه هاى گوارا بود خدا را پرستش مى كرد.
فرشته اى از آنجا مى گذشت ، او را ديد، عرض كرد:
پروردگارا! مقدار پاداش و ثواب اين بنده ات را به من نشان بده ! خداوند ثواب مرد عابد را به فرشته نشان داد ثواب مرد به نظر فرشته خيلى اندك آمد لذا تعجب كرد كه چرا با آن همه عبادت ثوابش كم است
خداوند فرمود:
برو پيش او و با وى همنشين باش تا قضيه برايت روشن گردد.
فرشته به صورت انسانى نزد او آمد.
عابد از او پرسيد:
تو كيستى ؟
فرشته پاسخ داد:
من بنده عابدى هستم ، چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم آمده ام كه در اينجا خدا را با هم پرستش كنيم .
فرشته آن روز را با عابد به سر آورد. صبح روز ديگر به عابد گفت :
عجب جاى خوش آب و هوا و باصفايى دارى ؟ كه تنها شايسته عبادت است .
عابد گفت :
آرى ! از هر لحاظ خوب است ، ولى اينجا يك عيب دارد.
فرشته پرسيد: آن عيب كدام است ؟
گفت :
كاش خداى ما الاغى داشت ! اگر پروردگار ما الاغى داشت او را در اينجا مى چرانديم كه اين گياهان سرسبز و خرم ضايع نمى شد.
فرشته پرسيد:
- آيا پروردگار تو الاغ ندارد.
عابد گفت :
آرى ! اگر الاغى داشت ، اين علف ها تباه نشده و بى فايده از بين نمى رفت . خداوند به فرشته وحى نمود كه من به اندازه عقل او پاداش مى دهم ، (براى اينكه عقلش كم است ، پاداشش نيز اندك است ).
منبع: بحار ج 1، ص 84 و ج 14، ص 506.
اهميت انتخابات و نقش مردم
انتخابات تجلي حضور و مشاركت سياسي مردم و عرصه تحقق اراده ملت براي تعيين سرنوشت خويش است از اينرو انتخابات داراي اهميت و جايگاه بلندي است و مردم نقش بزرگي در ايفاي اين رسالت و تكليف بزرگي بر دوش خواهند داشت .
امام خميني (ره ) درباره اهميت حضور و شركت مردم در انتخابات مي فرمايند : « اين وظيفه اي است الهي وظيفه اي است ملي وظيفه اي است انساني وظيفه اي است كه ما بايد به آن عمل بكنيم همه مان بايد در انتخابات شركت بكنيم . »
با توجه به اين اهميت و نقش حضور مردم در صحنه انتخابات است كه بايد همت و تلاش تمامي مسئولان دست اندركاران كانديداها و رسانه ها به اين امر معطوف شود كه با اقدامات سنجيده و تدابير لازم و فضاسازي مناسب زمينه هاي حضور حداكثري مردم در انتخابات را فراهم ساخته تا موجب اميد بيشتر دوستداران و نااميدي و شكست دشمنان اسلام را فراهم نمايند.
معيارهاي انتخاب
با توجه به نقش و رسالت بزرگي كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در رابطه با تدوين قوانين و مقررات اسلامي و ملي برعهده دارند بايد از شرايط و ويژگيهاي خاصي برخوردار بوده تا اين مهم محقق گردد.
« مركز همه قانونها و قدرتها مجلس است مجلس هدايت مي كند همه را و بايد بكند »
با توجه به اين نقش و رسالتي كه مجلس دارد ملت بايد نمايندگاني را برگزينند كه از هر جهت شايستگيهاي نمايندگي ملت مسلمان ايران را داشته باشند معتقد به دو ركن مهم نظام يعني « جمهوريت » و « اسلاميت » باشند تا هنگام بررسي لوايح و طرحها اين دو ركن مهم را مورد توجه قرار دهد.
بنيانگذار جمهوري اسلامي در يكي از بيانات خود درباره ويژگي هاي لازم براي نمايندگي مجلس مي فرمايد : « من متواضعانه از شما مي خواهم كه حتي الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاصي اسلامي متعهد غيرمنحرف از صراط مستقيم الهي در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلام و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند.
انتخابات يكي از عرصه هاي تجلي وحدت و نمايش وحدت مردم است و بايد تمامي تلاشها و اقدامات در اين راستا صورت گيرد. متاسفانه گاهي در انتخابات وحدت ملي جامعه دچار آسيب شده و ضربات و خسارتهاي بزرگي را بر مردم و جامعه تحميل مي نمايد در اين زمينه اگر مسئولان كانديداها طرفداران آنها رسانه ها و بويژه جناحها و گروههاي سياسي روش معقول منطقي و در چارچوب اصول را در پيش گيرند. اين اصل مهم نه تنها آسيب نمي بيند بلكه موجب وفاق ملي و وحدت و انسجام بيشتر جامعه مي شود.
اين نكته مهم نبايد مورد غفلت و يا احيانا شيطنت برخي قرار گيرد.
امام خميني با توجه به وجود دو ديدگاه و دو تفكر در جامعه ضرورت وحدت و پرهيز از اختلاف را مورد تاكيد قرار داده و فرمودند « البته دو تفكر هست بايد هم باشد دو راي هست بايد هم باشد سليقه هاي مختلف بايد باشد لكن سليقه هاي مختلف اسباب اين نمي شود كه انسان با هم خوب نباشد…. اگر در يك ملتي اختلاف سليقه نباشد اين ناقص است .
اگر در يك مجلس اختلاف نباشد اين مجلس ناقص است . اختلاف بايد باشد اختلاف سليقه اختلاف راي مباحثه جار و جنجال اينها بايد باشد لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته بشويم دشمن هم بايد دو دسته باشيم در عين حالي كه اختلاف داريم دوست هم باشيم . »
بنابراين نبايد رقابتهاي انتخاباتي زمينه اي را براي پراكندگي و اختلاف در جامعه و ملت را فراهم سازد. بويژه احزاب و جناحهاي سياسي بايد مواظب عوامل و دستهاي ناپاك باشند كه در آنها رسوخ نكنند.
« من احتمال مي دهم كه عوامل و دستهاي ناپاكي بخواهند از رقابتهاي انتخاباتي در رسيدن به آرزوهاي خود استفاده كنند و با طرح مسائل پوچ و بي معنا دلها را از يكديگر جدا سازند . »
از اين رو بر همگان است كه با هوشياري و درايت كامل مواظب القائات وسوسه انگيزان و نفاق تفرقه افكنان و وحدت شكنان بوده و در راه اتحاد و همدلي تمامي نيروهاي متعهد و دلسوز نظام حركت نمايند و انتخابات را به عرصه اتحاد و انسجام ملت و جامعه تبديل نمايند.