منم سربازت میشم....
از بهر دیدن تو گیرد دلم بهانه
بر هر دری زنم تا یابم ز تو نشانه
در جستجویت ای گل آواره گشته ام من
گو در کدام گلستان کردی تو آشیانه
ای آشنای دردم بنگر تو روی زردم
منما ز خویش تردم ای در کرم یگانه
بنگر که از فراقت،از درد اشتیاقت
دیگر نمانده طاقت ای منجی زمانه
ای مژده رهایی مردم من از جدایی
کی چهره می نمایی زان ملک بی نشانه
سعيد ميري
1.از امام حسن (ع) سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا.
(تحف العقول ، ص 227)
…………………………
2. بزرگى كسانى كه عظمت خدا را دانستند اين است كه تواضع كنند ، و عزت آنها كه جلال خدا را شناختند اين است كه برايش زبونى كنند ، و سلامت آنها كه دانستند خدا چه قدرتى دارد اين است كه به او تسليم شوند .
(تحف العقول ، ص 229)
…………………………
3. بدانيد كه خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر شما را معين كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما را كفايت كرده و شما را براى پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما واجب كرده و تقوى را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايتمندى خود مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص 234)
…………………………..
4. در طلب مانند شخص پيروز مكوش ، و مانند كسى كه تسليم شده به قدر اعتماد نكن چون به دنبال كسب و روزى رفتن سنت است ، و ميانهروى در طلب روزى از عفت است ، و عفت مانع روزى نيست ، و حرص موجب زيادى رزق نيست . به درستى كه روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص 236)
…………………………..
5. هر كس كه پيوسته به مسجد رود يكى از اين هشت فايده نصيبش شود :
آيه محكمه ، دستيابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى كه او را به راه راست كشد يا او را از هلاكت برهاند ، ترك گناهان از شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص 238)
………………………….
6. تنها چيزى كه در اين دنياى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد.
همانا محق ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كنند اگر چه آن را حفظ نكرده باشند ، و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند.
(ارشاد القلوب ، ص 102)
……………………………
7. شخصى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : اى پسر پيامبر خدا چرا ما از مرگ اكراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب و دنيايتان را آباد كردهايد ، بنابراين انتقال از عمران و آبادانى به خرابى و ويرانى را دوست نداريد .
(بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110)
…………………………..
عظمت پيامبر(ص) از زبان غير مسلمانان
پرسش : عظمت پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از زبان برخي از غير مسلمانان چگونه بيان شده است؟
پاسخ تفصیلی: تقريباً در تمام تواريخ ـ اعم از تاريخ هايى كه به دست مسلمانان يا غير مسلمانان نگاشته شده ـ به مسأله پاكى و امانت دارى پيامبر(صلی الله علیه وآله) اشاره شده تا آنجا كه حتى در جاهليت نيز همه مردم او را به اين صفت مى شناختند و لقب امين به او داده بودند، بلكه بعد از ظهور اسلام نيز مخالفان او امانت هاى خويش را نزد وى مى گذاشتند به همين دليل هنگام هجرت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به مدينه يعنى پس از گذشتن سيزده سال از ظهور اسلام، به على(عليه السلام) دستور داد در مكه بماند و امانت هاى مردم را به آنان برساند سپس به مدينه هجرت كند.
بهتر اين است اين سخن را نيز از زبان ديگران بشنويم و ببينيم آنها كه ظاهراً با او بيگانه اند چه گواهى هاى صريحى در اين زمينه داده اند.
1. در كتاب عذر تقصير به پيشگاه محمد(صلى الله عليه وآله)، از جان ديون پورت انگليسى نقل مى كند كه: «بدون شك اگر او (محمد) را يكى از نوادر جهان و پاك ترين نابغه اى كه گيتى توانسته است تاكنون پرورش دهد نياوريم؛ بايد او را يكى از بزرگترين انسان ها و يگانه شخصيتى بدانيم كه قاره آسيا مى تواند به وجود چنين فرزندى بر خود ببالد».(1)
2. در كتاب محمّد رسول الله(صلى الله عليه وآله) از كتاب اسلام از نظر وُلتر چنين نقل شده كه ناپلئون در انتقاد از نمايشنامه وُلتر كه در آن اهانت ها به ساحت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) روا داشته مى گويد: «وُلتر به تاريخ و وجدان بشرى خيانت كرده، زيرا سجاياى عالى محمد(صلى الله عليه وآله) را انكار نمود و مرد بزرگى را كه بر چهره جهانيان فروغ الهى تاباند، موجود ديگرى معرفى كرده است.»(2)
3. اتفاقاً همين وُلتر در اواخر عمر خود در آن نمايشنامه موهن تجديد نظر نموده و با صراحت اعتراف مى كند: «در محمد(صلى الله عليه وآله) چيزى وجود دارد كه احترام همگان را بر مى انگيزد، و من در حق محمد(صلى الله عليه وآله) بسيار بد كردم».(3)
4. در كتاب دايرة المعارف بريتانيا ذيل كلمه قرآن چنين آمده است: «محمد(صلى الله عليه وآله) در ميان رجال و شخصيت هاى بزرگ دينى و مذهبى جهان، موفق ترين و پيروزمندترين شخصيت عالم، به شمار مى آيد و رسالت او توأم با توفيق و پيروزى قابل توجهى بوده است.»(4)
پیامبر اکرم(ص) در خطبه فدکیّه
سوال: حضرت زهرا(س) مقام والای پیامبر اکرم(ص) و ویژگی ها و اهداف ایشان را چگونه در خطبه فدکیّه تشریح کرده اند؟
جواب: حضرت زهرا(س) در معرفی و تشریح مقام والای پیامبر اکرم(س) و ویژگی ها و اهداف ایشان می فرمایند:
«وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبِی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اخْتارَهُ وَ انْتَجَبَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمّاه قَبْلَ اَنِ اجْتَبَلَهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنِ ابْتَعَثَهُ، اِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الاَهاوِیلَ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ.
عِلْماً مِنَ اللهِ تَعالى بِمائِلِ {بِمَآلِ} الاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْمَقْدُورِ.
ابْتَعَثَهُ اللهُ اِتْماماً لاَمْرِهِ وَ عَزِیمَةً عَلى اِمْضاءِ حُکْمِهِ وَ اِنْفاذاً لِمَقادِیرِ حَتْمِهِ.فَرَأَى الاُمَمَ فُرَّقاً فِی اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلى نِیرانِها، }وَ{ عابِدَةً لاَوْثانِها، مُنْکِرَةً للهِ مَعَ عِرْفانِها.
فَاَنارَ اللهُ بِمُحَمَّد (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلّى عَنِ الاَبْصارِ غُمَمَها.
وَ قامَ فِى النّاسِ بِالْهِدایَةِ وَ اَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَةِ وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمایَةِ.
وَ هَداهُمْ اِلَى الدِّینِ الْقَوِیمِ وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقِیمِ، ثُمَّ قَبَضَهُ اللهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَة وَ اخْتِیار وَ رَغْبَة وَ اِیثار، فَمُحَمَّدٌ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عَنْ (مِنْ) تَعَبِ هذِهِ الدّارِ فِی راحَة، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَةِ الاَبْرارِ، وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبّارِ.
صَلَّى اللهُ عَلى اَبِی، نَبِیِّهِ وَ اَمِینِهِ عَلَى الْوَحْیِ وَ صَفِیِّهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ»;
(و گواهى مى دهم که پدرم محمّد(صلى الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست; پیش از آن که او را بفرستد، برگزید; و پیش از آن که او را بیافریند، براى این مقام نامزد فرمود; و قبل از بعثتش او را انتخاب نمود، در آن روز که بندگان در عالم غیب پنهان بودند، و در پشتِ پرده هاى هول انگیز نیستى پوشیده و به آخرین سر حدّ عدم مقرون بودند.
این بخاطر آن صورت گرفت که خداوند از آینده آگاه بود، و به حوادث جهان احاطه داشت، و مقدرات را به خوبى مى دانست. او را مبعوث کرد تا فرمانش را تکمیل کند، و حکمش را اجرا نماید، و مقدرات حتمى اش را نفوذ بخشد.
هنگامى که مبعوث شد، امّت ها را مشاهده کرد که مذاهب پراکنده اى را برگزیده اند: گروهى بر گرد آتش طواف مى کنند، و گروهى در برابر بت ها سر تعظیم فرود آورده اند، و با این که با قلبِ خود خدا را شناخته اند، او را انکار مى کنند.
خداوند به نور محمّد(صلى الله علیه وآله) ظلمت ها را برچید، و پرده هاى هاى ظلمت را از دل ها کنار زد، و ابرهاى تیره و تار را از مقابل چشم ها برطرف ساخت.
او براى هدایت مردم قیام کرد، و آنها را از گمراهى و غوایت رهایى بخشید، و چشمهایشان را بینا ساخت، و به آیین محکم و پابرجاى اسلام رهنمون گشت، و آنها را به راه راست دعوت فرمود.
سپس خداوند او را با نهایت محبّت و اختیار خود و از روى رغبت و ایثار قبض روح کرد، سرانجام او از رنج این جهان آسوده شد و هم اکنون در میان فرشتگان، و خشنودى پروردگار غفّار و در جوار قرب خداوند جبّار قرار داد.
درود خدا بر پدرم پیامبر(صلى الله علیه وآله) امین وحى، و برگزیده او از میان خلایق باد، و سلام بر او و رحمت خدا و برکاتش).
در این بخش از کلام بانوى اسلام(علیها السلام) اشارات پرمعنایى به یک رشته از مسائل مهم درباره شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) شده است از جمله:
دانلود مداحی “رُغْمَ أنْفِک یا تَکْفیری إنَّ الحُسَیْنَ یَبْقى"
متن مداحی:
پشت سر: مرقد مولا، روبرو: جاده و صحرا
بالخلف: مَرْقَد سَيِّدِنا (أمیرالمؤمنین) في المُقابِل: الطّريق والصَحْراء
بدرقه با خود حيدر پيش رو، حضرت زهرا
مُرافَقَة مع حيدر قُدُماً مع السَّيِّدَة الزَّهراء
اينجا هر كي هرچي داره نذر حسين كرده
الكُلُ هُنا يَفْدي بِكُلُ مايَمْلِك لِلحُسَين
هرستوني كه رد ميشيم سيل جوونمرده
كُلَّما مَرَرْنا مَن عَمودٍ نَرى سَيْلاً من الشَّبابِ الشَّهم
(يا حسين لبيكَ يا حسين لبيكَ يا حسين يابن الزهرا )
اومديم پاي پياده روز و شب، توو دل جاده
أَتَيْنا سَيْراً عَلى الأقدامِ ليلاً وَ نَهاراً في قَلبِ الطَريق
اومديم مولا ببينه شيعه مشتاقِ جهاده
أتَيْنا لِيَرى سَيِدَنا بأَنَّ الشيعَةَ مُشْتاقَةٌ للجِهاد
تا دم آخر مي مونيم پاي همين مكتب
وَ سَنَبْقى مُتَمَسّكينَ حتى النِّهايَةِ بِهذَه العَقيدَة
مرده باشه مگه شيعه، تنها بشه زينب
هَلْ ماتَوا الشيعَةَ لِيَتْرُكوا زَيْنَبَ وَحيدَة؟!
(يا حسين لبيكَ يا حسين لبيكَ يا حسين يابن الزهرا )
بِالنَّحيبِ والحَنينِ، حانَ يَومُ الأربَعينِ
با سوز و گريه روز اربعين فرارسيد
جِئْنا لكِن بِالمَدينَة تَنْتَظِر أُمُّ البَنينِ
ما آمديم اما ام البنين در مدينه چشم به راه است
جِئْنا مَشْياً حتَّى نُعْلِن أنّا عَلَى العَهْدِ
پياده آمديم تا اعلام كنيم كه همچنان بر عهد و پيمان خويشيم
نَنْتَقِم مِن كُلِّ طاغٍ يَوْماً مَعَ المَهْدي
و روزي همراه حضرت مهدي( عج) از همه ي طاغوت ها انتقام مي گيريم
(يا حسين لبيكَ يا حسين لبيكَ يا حسين يابن الزهرا )
نَحْنُ أصْحابُ الشَّهامَة صامِدون حتّى القِيامَة
ما صاحبان شهامت و شجاعتيم و تا قيامت استوار خواهيم بود
إنّا كُلٌّ كالمَسامير لانُبالي بالمَلامَة
مانند ميخ هايي هستيم كه به هيچ سرزنشي توجه نمي كند ( و ضربه ها فقط محكمترش خواهد كرد)
رُغْمَ أنْفِك يا تَكْفيري إنَّ الحُسَيْنَ يَبْقى
اي تكفيري! به كوري چشم تو حسين جاويدان است
نَجْعَلُ بِكَفِّ العَبّاس أيامَكُم سَوْداء
و ما با دست عباس، روزگار شما را سياه مي كنيم
(يا حسين لبيكَ يا حسين لبيكَ يا حسين يابن الزهرا )
شاعر: محسن رضوانی